اختصاصي سازمان انتقال خون:واحدهاي ويژه اهداي پلاكت در مراكز استانهاي بزرگ داير است
خبرگزاري جمهوري اسلامي ۰۹/۰۱/۸۹
اجتماعي. پزشكي. انتقال خون. پلاكت
تهران - مدير عامل سازمان انتقال خون ايران از استقرار واحدهاي ويژه اهداي پلاكت به روش ماشيني در پايگاه وصال تهران و مراكز استانهاي بزرگ ، خبرداد .
حسن ابوالقاسمي روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار ايرنا با تشكر از هموطنان كه در ايام تعطيلات نوروزي نيز اهداي خون را فراموش نكردهاند ، افزود : در زمان حاضر يك دستگاه تمام اتوماتيك براي گرفتن پلاكت در پايگاه وصال تهران مستقر شده و اهداكنندگان ميتوانند در صورت تمايل پلاكت خون خود را نيز اهدا كنند .
ابوالقاسمي گفت : اگر يك فرد اهداكننده در حالت عادي ، خون اهدا كند ، هر يك واحد خون ، داراي اجزايي از جمله يك واحد گلبول قرمز ، يك واحد پلاسما و يك واحد پلاكت است اين در حالي است كه براي اهداي پلاكت نيازي به اهداي خون كامل نيست و دستگاه تمام اتوماتيك پلاكتگيري در هر نوبت اهدا ، ميتواند شش تا هشت واحد پلاكت را از خون جدا كند و مابقي خون را به فرد اهداكننده برگرداند.
مدير عامل سازمان انتقال خون ، اظهارداشت : كيفيت پلاكتهايي كه با دستگاه هاي ويژه پلاكتگيري از خون ، بدست ميآيد ، بسيار بالاست .
ابوالقاسمي افزود : پلاكت خون براي بيماراني از جمله بيماران تحت شيمي درماني ، داراي اختلال خونسازي در مغز و استخوان و همچنين مبتلايان به عفونتهاي شديد كاربرد دارد .
وي گفت : در زمان حاضر پايگاههاي انتقال خون در مراكز استانهاي بزرگ از جمله فارس ، كرمانشاه و خوزستان پذيراي اهداكنندگان پلاكت خون هستند اجتمام ** ۱۵۸۶**۱۷۷۶
http://www2.irna.ir/fa/news/view/menu-273/8901085391141727.htm
تفسیر اجزای آزمایش خون
مقادیر طبیعی : بین 4/7 تا 6/1 میلیون در هر میکرو لیتر خون است. این عدد برای خانمها مقداری کمتر و در کودکان مقداری بیشتر است.
چه چیزهایی باعث کاهش RBC میشود؟
خونریزیهای دستگاه گوارش مثل خونریزی معده یا روده، خونریزی از محل زخم، سوءتغذیه، کمبود آهن یا کمبود ویتامین B12 ، شکستن سلولهای خونی یا همولیز آنها در اثر بعضی بیماریهای خاص مثل فاویسم، بعضی مشکلات ژنتیکی مثل گلبولهای قرمز داسی شکل ، مشکلات مغز استخوان ، بیماری های کلیوی ، بیماریهای مزمن، تومورهای سرطانی و بیماریهای روماتویید (التهاب مفاصل).
چه چیزهایی باعث افزایش RBC میشود؟
مقدار بالای گلبول قرمز میتواند نشاندهنده ظرفیت بالای حمل اکسیژن باشد. در بعضی از ورزشکاران و همچنین هنگام زندگی در ارتفاعات به خاطر کمبود اکسیژن هوا ، RBC افزایش می یابد.
بیماریهای ریوی یا کلا هر نوع بیماری که هیپوکسی مزمن (کمبود اکسیژن طولانی مدت در بدن) ایجاد میکند، مثل بیماری قلبی مادرزادی ، باعث تولید بیشتر RBC میشوند.
نکته:
- به طور طبیعی، گلبول قرمز بعد از تولید در مغز استخوان، 120 روز در خون زندگی میکند و در آخر عمر خود خرد میشود و به عناصر سازندهاش تبدیل میشود.
- مقدار RBC در طی بارداری به طور طبیعی کمی کمتر نشان داده میشود، چون حجم قسمت مایع خون افزایش پیدا می کند.
- عدد RBC در واقع مقدار دقیق گلبولهای قرمز در 1میلیلیتر خون است.
- بسته به آزمایشگاه و نوع کیت مورد استفاده، ممکن است مقیاس شمارش این سلول فرق کند.
- خوردن داروهایی مثل کلرامفنیکل هم باعث کاهش RBC میشود.
WBC یا (white blood cell )
این سه حرف مخفف «سلولهای سفید خون» یا گلبولهای سفید هستند. اندازهگیری مقدار گلبولهای سفید خون، یکی از روشهای اصلی برای تعیین وجود عفونت در بدن است، چون این سلولها که جزو سیستم دفاعی بدن هستند، در بیماریهای عفونی و غیرعفونی واکنشهای مختلفی از خود نشان میدهند.
شمارش WBCها دو جزء دارد: یکی مقدار کلی گلبولهای سفید در یک میلیلیتر خون و دوم شمارش جزء به جزء این سلولها، چون گلبول های سفید خون، پنج نوع مختلف دارند که کم و زیاد شدن هر کدام از این انواع، معنی خاص خود را خواهد داشت(تصویر پایین).
کلمه «diff» که در جلوی CBC نوشته میشود، درخواست برای شمارش همین انواع مختلف گلبولسفید است.
مقادیر طبیعی : در بزرگسالان و بچههای بالاتر از 2 سال مقدار گلبولسفید بین 5 تا 10 هزار در هر میلیلیتر خون طبیعی است.
محدوده خطر: WBC کمتر از 2500 و بیشتر از 30000 نشاندهنده بیماریهایی هستند که میتوانند گاهی خطرناک باشند.
چه چیزهایی باعث کاهش WBC میشود؟
لکوپنی یا کاهش گلبولسفید به مقادیر کمتر از 4 هزار گفته میشود که معمولا در اثر نارسایی مغز استخوان، مسمومیت دارویی ، عفونت بسیار زیاد، سوءتغذیه، بیماریهای خودایمنی و ایدز به وجود میآید. در بسیاری از انواع نارساییهای مغز استخوان، مثلا بعد از شیمیدرمانی، رادیوتراپی و ... هم این مقدار کاهش مییابد.
چه چیزهایی باعث افزایش WBC میشود؟
افزایش گلبولسفید، لکوسیتوز نام دارد و به مقادیر بالاتر از 10هزار گفته میشود که به طور معمول نشاندهنده عفونت، التهاب، تخریب بافت بدن، لوسمی یا سرطان خون است.
ضربه و جراحت، استرس و تب هم مقدار WBC را افزایش میدهد.
نکته:
- عمل اصلی گلبولسفید مبارزه با عفونت و حذف عوامل خارجی و مزاحم از بدن است و در مواقع آلرژیها هم این سلولها مسئول بروز واکنش هستند.
- تغییر هر کدام از انواع WBC معنی خاص خود را دارد و ممکن است نشاندهنده عفونت با میکروب (مثل باکتری یا ویروس) و یا حتی استرس باشد.
- فعالیت شدید بدنی و ورزش سنگین هم برای مدتی باعث بالا رفتن تعداد WBC در خون میشود. بارداری و زایمان هم این مقدار را افزایش میدهند.
مقدار هموگلوبین و هماتوکریت
Hgb یا (Hemoglobin)
در برگههای آزمایش مختلف ممکن است به صورتهای مختلف HGB،Hg، یا Hgb نوشته شود. همه این ها مخفف کلمه هموگلوبین، یکی از عناصر اصلی تشکیل دهنده گلبول های قرمز است که با اکسیژن ترکیب می شود و آن را در خون حمل می کند.
این ماده که در آن آهن به کار رفته، جایگاههای مختلفی برای ترکیب با اکسیژن دارد. هموگلوبین در جایی که اکسیژن زیاد وجود دارد با آن ترکیب میشود و در محیط کم اکسیژن، آن را آزاد میکند.
اندازهگیری مقدارکلی هموگلوبین، به نوعی نشانهنده تعداد گلبولهای قرمز است.
مقادیر اصلی مقدار طبیعی : برای آقایان 14 تا 18 گرم در دسیلیتر و برای خانمها مقادیر 12 تا 16 گرم در دسیلیتر.
محدوده خطر: هموگلوبین زیر 5 و بالای 20 مقادیر خطرزا به حساب میآیند و حتما نیازمند رسیدگی فوری هستند.
چه چیزهایی باعث کاهش هموگلوبین میشود؟
همان دلایلی که باعث کاهش گلبولهای قرمز می شوند، با تخریب هموگلوبین، مقدار آن را هم کم می کنند. کمخونی، خونریزی شدید، سرطان، سوءتغذیه، بیماری لوپوس، بیماریهای کلیوی و بزرگی طحال باعث کاهش هموگلوبین میشوند. مصرف آنتیبیوتیکها، آسپیرین و ایندومتاسین و همچنین داروهای ضدسرطان هم مقدار هموگلوبین خون را کم میکنند.
چه چیزهایی باعث افزایش هموگلوبین میشود؟
مشکلات ریوی، سوختگی شدید، نارسایی مزمن ریه و از دست دادن زیاد آب بدن (دهیدراسیون) مقدار این ماده حیاتی را افزایش میدهند. داروهای جنتامایسین و متیلدوپا هم هموگلوبین را افزایش می دهند.
نکته:
- مقدار هموگلوبین در بارداری کاهش مییابد، چون با اینکه خونسازی کمی بیشتر شده است، اما حجم مایع بدن و خون بالا رفته و مقدار کلی هموگلوبین در هر دسیلیتر کاهش مییابد.
- زندگی در ارتفاعات هم به خاطر نیاز بیشتر بدن به اکسیژن و کمبود اکسیژن محیط، باعث تولید بیشتر هموگلوبین میشود.
- در طحال اغلب سلولهای پیر خون تخریب میشوند. بزرگ شدن طحال، یعنی تخریب بیشتر سلولها و به دنبال آن کاهش گلبول های قرمز و هموگلوبین رخ میدهد.
HCT یا (Hematocrit)
هماتوکریت یا HCT هم یکی از مقادیر اندازهگیری گلبول قرمز است. به طور کلی «هِم» (heme) به معنای آهن است و هر جا در هر کلمهای آمد، حتما آن کلمه ارتباطی با گلبول قرمز دارد.
هماتوکریت درصدی از حجم کل خون است که شامل گلبول های قرمز می باشد و با اندازهگیری قسمت قرمز رسوب خون در لوله آزمایش نسبت به کل ارتفاع خون اندازهگیری میشود.
به خاطر بیماریها و شرایط مختلفی که میتوانند اندازهگیری هموگلوبین و گلبول قرمز را با اشکال مواجه کنند، HCT هم اندازهگیری میشود تا به طور مستقیم نشاندهنده اندازه هموگلوبین و گلبول قرمز باشد. این عدد معمولا با درصد نشان داده میشود.
مقادیر طبیعی : 42 تا 52 درصد برای آقایان و 37 تا 47 درصد برای خانمها. در خانمهای باردار درصد بالاتر از 33 طبیعی است.
محدوده خطر : HCT بالاتر از 60 درصد و پایینتر از 15 درصد.
چه چیزهایی باعث کاهش آن میشود؟
تقریبا همان عواملی که باعث کاهش هموگلوبین و گلبول های قرمز خون می شوند. شرایطی مثل پرکاری تیروئید، سیروز کبدی، نارسایی مغز استخوان و میلوم مولتیپلMultiple) (myeloma نیز باعث کاهش هماتوکریت میشوند.
چه چیزهایی باعث افزایش آن میشود؟
سوختگی، اسهال شدید، بیماریهای انسدادی ریوی، از دست دادن زیاد آب بدن، تولید بیش از حد گلبول قرمز از عوامل افزایش دهنده ی HCT هستند.
نکته:
- بیماریهایی که باعث به وجود آمدن شکلهای غیرطبیعی گلبول قرمز میشوند (مثل بیماری گلبول قرمز داسیشکل) مقدار HCT را تغییر میدهند.
- وقتی مقدار گلبول سفید خیلی بالا باشد، بر مقدار HCT موثر است.
- در صورت طبیعی بودن اندازههای گلبول قرمز، مقدار هماتوکریت، سه برابر هموگلوبین است.
- هماتوکریت را نباید بلافاصله بعد از خونریزی شدید اندازهگیری کرد.
مقدار پلاکت ها و سایر اجزای خون
Plt یا پلاکت ها
پلاکتها، اجزای کوچک مسطحی هستند که در خون وجود دارند و از بقیه سلولهای خونی بسیار کوچک ترند. این ساختارها حاوی آنزیمهایی هستند که باعث انعقاد خون میشوند و وظیفه اصلی آنها جلوگیری از خونریزی و خارج شدن گلبولقرمز از داخل رگ است.
علامت Plt در آزمایش خون نشاندهنده تعداد پلاکتها در هر میلیلیتر مکعب خون است و عدد مربوط به آن معمولا بزرگ ترین عدد برگه آزمایش خون است.
غیر از کنترل انعقاد خون، از میزان پلاکت برای بررسی روند بهبود نارسایی مغز استخوان و بیماریهای خونی هم استفاده میشود.
مقادیر طبیعی : پلاکت بین 150 هزار تا 400 هزار در هر میلیمترمکعب خون برای بزرگسالان طبیعی است. در نوزادان این مقدار کمی بیشتر است.
محدوده خطر : پلاکت زیر 50 هزار یا بیشتر از یک میلیون غیر طبیعی است و نیازمند توجه خاص است.
چه چیزهایی پلاکت را کاهش میدهد؟
بزرگ شدن طحال، خونریزی شدید و مصرف پلاکت، لوسمی یا سرطان خون، ترومبوسیتوپنی، انواع وراثتی کمبود پلاکت، انعقاد منتشر خون در داخل رگها، شیمیدرمانی بعد از سرطان، عفونت و نارسایی مغز استخوان باعث کاهش پلاکت میشوند. عدم تولید پلاکت میتواند به خاطر مشکلات استخوانی نیز باشد.
چه چیزهایی پلاکت را افزایش میدهد؟
بیماری آرتریت روماتویید، کمخونی فقر آهن، مشکلات بعد از برداشتن طحال، بعضی سرطانها و بیماریهای ژنتیکی خاص باعث افزایش مقدار پلاکت میشوند.
نکاتی در رابطه با پلاکت خون
- ورزش شدید و قدرتی باعث افزایش میزان پلاکت میشود.
- در هنگام قاعدگی مقدار پلاکت خون کمی کاهش پیدا میکند.
- قرصهای ضد بارداری باعث بالا رفتن مقدار پلاکت میشوند.
- داروی استامینوفن پلاکت را کاهش میدهد.
اجزای دیگر آزمایش خون
به غیر از اجزای اصلی آزمایش خون مثل مقدار پلاکت، گلبولسفید و قرمز، هموگلوبین، مقادیر دیگری مثل:
MCV یا mean corpuscular volume و
MCH یا mean corpuscular hemoglobin و
MCHC یا mean corpuscular hemoglobin concentration وجود دارند که همه مربوط به گلبولقرمز و اندازه و شکل و مقدار هموگلوبین آن هستند. مقادیر متفاوت هر کدام از این ها میتواند نشاندهنده ی نوع خاصی از کمخونی باشد.
چگونگی انجام آزمایش خون
آزمایش خون یکی از سادهترین روشهای آزمایشی است. با پیشرفت تکنولوژی و وجود دستگاههای جدید معمولا پس از چند دقیقه میتوان پاسخ این آزمایش را دریافت کرد.
برای انجام این آزمایش حدود 5 تا 7 میلیلیتر از خون وریدی (سیاهرگی) لازم است که معمولا آن را در یک لوله آزمایش که با ماده ضدانعقاد خون پوشیده شده است جمعآوری میکنند.
برای ترکیب شدن بهتر ماده ضدانعقاد با خون، موقع خونگیری و کمی بعد از آن، لوله را تکان میدهند. در طی انجام آزمایش باید از هر اتفاقی که موجب تخریب سلولهای خونی میشود جلوگیری کرد. بعد از انجام آزمایش باید مدتی روی محل خونگیری فشار آورد تا خون بند بیاید.
در موارد کمخونی شدید هم، خونگیری برای انجام آزمایش خون مشکلی ایجاد نمیکند. برای کسانی که از سوزن یا مشاهده ی خون ترس دارند، باید تمهیدات ویژه در نظر گرفت.
بهترین زمان برای انجام آزمایش خون صبح و در شرایط طبیعی بدن است. استرس، فعالیت بدنی شدید و یا خونریزی حاد میتواند نتایج آزمایش را کمی تغییر دهد.
http://tebb.blogfa.com/post-1173.aspx
آزمایش خونتان را تفسیر کنید
اگر چه امروزه آزمایشهای بسیار دقیقی وجود دارند که میتوانند مقدار میکروسکوپی جزییترین اجزای روی سلولهای سرطانی را هم در بدن اندازه بگیرند و یا هر لحظه عناصر پروتئینی یا شیمیایی جدیدی معرفی میشوند که اندازهگیری آنها در خون یا دیگر مایعات بدن میتواند به پزشکان در تشخیص بیماریها کمک کند اما برای اغلب مردم و همچنین بسیاری از پزشکان، کلمه «آزمایش» یادآور آزمایش کامل خون، یعنی همان آزمایش معروفی است که تعداد سلولهای اصلی خون طی آن اندازهگیری میشود. آزمایش خون یا CBC که مخفف جمله انگلیسی «شمارش کامل خون» است، یکی از ابتداییترین و در عین حال اصلیترین آزمایشاتی است که میتواند زمینه تشخیص بسیاری از بیماریها و از آن مهمتر، بیانگر شرایط کلی و حیاتی بدن باشد. برای آشنایی بیشتر با اجزای این آزمایش و فهمیدن اینکه معنی آن چند حرف انگلیسی با اعدادی که روبهرویشان نوشته میشود چیست، میتوانید مطالب زیر را بخوانید...
RBC
RBC مخفف کلمه سلول قرمز خون است. این سلولهای قرمز یا همان گلبولهای قرمز، در واقع اصلیترین قسمت خون و عامل رنگ قرمز آن هستند. خود این رنگ قرمز به دلیل وجود مادهای به نام هموگلوبین است که کمک میکند گلبول قرمز، اصلیترین وظیفه خود یعنی حمل و نقل اکسیژن و دیاکسیدکربن را انجام دهد. به طور خلاصه میشود گفت گلبولهای قرمز وسیله حمل و نقل اکسیژن از ریه به بقیه سلولهای بدن هستند.مقادیر طبیعی: بین 7/4 تا 1/6 میلیون در هر میکرولیتر خون. این عدد برای خانمها مقداری کمتر و در کودکان مقداری بیشتر است.
چه چیزهایی باعث کاهش آن میشوند؟
خونریزیهای گوارشی یا خونریزیهاي واضح از محل زخم، سوءتغذيه و فقر آهن يا کمبود ويتامين B12 ، شکستن سلولهاي خوني يا هموليز در اثر بعضي بيماريهاي خاص مثل فاوسيم، بعضي مشکلات ژنتيکي مثل گلبولهاي قرمز سلول داسيشکل و مشکلات مغز استخوان باعث پايين آمدن مقدار گلبولهاي قرمز ميشوند. نارسايي و بعضي مشکلات کليوي، بيماريهاي مزمن و تومورهاي سرطاني و همچنين بيماريهاي روماتوييد هم باعث از بين رفتن RBCهاي خون و کاهش اين عدد در برگه آزمايش ميشوند.
چه چيزهايي باعث افزايش آن ميشود؟
مقدار بالاي گلبول قرمز ميتواند نشاندهنده ظرفيت بالاي حمل اکسيژن باشد. در بعضي ورزشکاران و همچنين زندگي در ارتفاع به خاطر کمبود اکسيژن در هوا باعث افزايش RBC خون ميشود. بيماريهاي ريوي يا کلا هر نوع بيمارياي که هيپوکسي مزمن (کمبود اکسيژن طولاني مدت در بدن) ايجاد ميکند، مثلا بيماري مادرزادي قلبي، هم باعث توليد بيشتر RBC ميشوند.
نکته:
گلبول قرمز به طور طبيعي بعد از توليد در مغز استخوان 120 روز در خون زندگي ميکند و در آخر عمر خود خرد ميشود و به عناصر سازندهاش تبديل ميشود.
مقدار RBCها در طي بارداري به طور طبيعي کمي کمتر نشان داده ميشود چون حجم مايع خون افزايش پيدا کرده است.
عدد RBC در واقع مقدار دقيق گلبولهاي قرمز در 1ميليليتر خون محيطي است.
بسته به آزمايشگاه و نوع کيت مورد استفاده، ممکن است مقياس شمارش اين سلول فرق کند.
خوردن داروهايي مثل کلرامفنيکل هم باعث کاهش RBC ميشود.
HCT
هموتوکريت يا HCT هم يکي از مقادير اندازهگيري گلبول قرمز است. به طور کلي «هم» به معني آهن است و هر جا در هر کلمهاي آمد حتما آن کلمه ارتباطي با گلبول قرمز دارد. هماتوکريت درصدي از حجم کلي خون است که از گلبول قرمز ساخته شده و با اندازهگيري قسمت قرمز رسوب خون در لوله آزمايش نسبت به کل ارتفاع خون اندازهگيري ميشود. به خاطر بيماريها و شرايط مختلفي که ميتوانند اندازهگيري RBC و Hgb را با اشکال مواجه کنند، HCT هم اندازهگيري ميشود تا به طور مستقيم نشاندهنده اندازه هموگلوبين و گلبول قرمز در خون باشد. اين عدد معمولا با درصد نشان داده ميشود. مقادير طبيعي: اعداد بين 42 تا 52 درصد براي آقايان و 37 تا 47 درصد براي خانمها نرمال به حساب ميآيد. در خانمهاي باردار درصد بالاتر از 33 طبيعي است.
محدوده خطر: HCT بالاتر از 60 درصد و پايينتر از 15 درصد بايد باعث نگراني پزشک شود.
چه چيزهايی باعث کاهش آن میشود؟
تقریبا همان دلایل RBC،Hgb به علاوه شرایطی مثل پرکاری تیرویید، سیروزکبدی، نارسایی مغز استخوان و میلوم مولتیپل باعث کاهش هماتوریت میشوند.
چه چیزهایی باعث افزایش آن میشود؟
سوختگی، اسهال شدید، بیماریهای انسدادی ریوی، از دست دادن زیاد آب، تولید بیش از حد گلبول قرمز عوامل افزایش HCT هستند.
نکته:
بیماریهایی که باعث به وجود آمدن شکلهای غیرطبیعی گلبول قرمز میشوند (مثل بیماری گلبول قرمز داسیشکل) مقدار HCT را تغيير ميدهند.
وقتي مقدار گلبول سفيد به شدت بالا باشد بر مقدار HCT موثر است.
در صورت طبيعي بودن اندازههاي گلبول قرمز، مقدار هماتوکريت 3 برابر هموگلوبين است.
هماتوکريت را نبايد بلافاصله بعد از خونريزي شديد اندازهگيري کرد.
WBC
اين سه حرف مخفف «سلولهاي سفيدخون» و نشاندهنده گلبولهاي سفيد است. اندازهگيري مقدار گلبولهاي سفيد خون يکي از روشهاي اصلي تعيين وجود عفونت در بدن است چون اين سلولها که جزو سيستم دفاعي بدن هستند در شرايط بيماريهاي عفوني و غيرعفوني واکنشهاي مختلفي از خود نشان ميدهند.
شمارش WBCها دو جزء دارد. يکي مقدار کلي گلبولهاي سفيد در يک ميليليتر خون و جزء ديگر شمارش جزء به جزء اين سلولها چون گلبول سفيد خود متشکل از پنج نوع مختلف است که کم و زياد شدن هر کدام از اين انواع معني خاص خود را دارد. کلمه «diff» که در جلوي CBC به معني آزمايش خون نوشته ميشود درخواست براي شمارش همين انواع مختلف گلبولسفيد است.مقادير طبيعي: در بزرگسالان و بچههاي بالاتر از 2 سال مقدار گلبولسفيد بين 5 تا 10 هزار در هر ميليليتر خون طبيعي است.
محدوده خطر: WBC کمتر از 2500 و بيشتر از 30000 هر کدام نشاندهنده بيماريهايي هستند که ميتوانند گاهي خطرناک باشند.
چه چيزهايي باعث کاهش آن ميشود؟
لکوپني يا کاهش گلبولسفيد به مقادير زير 4هزار گفته ميشود که معمولا در نتيجه نارسايي مغز استخوان، مسموميت دارويي عفونت بسيار زياد، سوءتغذيه، بيماريهاي خودايمني، ايدز، به وجود ميآيد. در بسياري از انواع نارساييهاي مغز استخوان (مثلا بعد از شيميدرماني، راديوتراپي و...) هم اين مقدار کاهش مييابد.
چه چيزهايي باعث افزايش آن ميشود؟
افزايش گلبولسفيد، لکوسيتوز نام دارد و به مقادير بالاتر از 10هزار گفته ميشود. که به طور معمول نشاندهنده عفونت، التهاب، تخريب بافت بدن و يا لوسمي يا سرطان خون است. ضربه و جراحت، استرس و تب هم مقدار WBC را افزايش ميدهند.
نکته:
عمل اصلي گلبولسفيد مبارزه با عفونت و حذف عوامل خارجي و مزاحم است و در مواقع آلرژيها هم اين سلولها مسوول بروز واکنش هستند.
تغيير هر کدام از انواع WBC معني خاص خود را دارد و ممکن است نشاندهنده عفونت با ميکروب، ويروس و يا حتي استرس باشد.
فعاليت شديد بدني و ورزش سنگين هم براي مدتي باعث بالا رفتن تعداد WBC در خون ميشود. بارداري و زايمان هم اين مقدار را افزايش ميدهند.
Hgb
در برگههاي آزمايش مختلف ممکن است به صورتهاي مختلف HGB،Hg، يا Hgb نوشته شود. هم اينها مخفف کلمه هموگلوبين، يکي از عناصر اصلي تشکيل دهنده گلبول قرمز است. اين ماده که در آن آهن به کار رفته خود از اسيد آمينه تشکيل شده و جايگاههاي مختلفي براي ترکيب با اکسيژن دارد. هموگلوبين در جايي که اکسيژن زياد وجود دارد با آن ترکيب ميشود و در محيط کم اکسيژن آن را آزاد ميکند.اندازهگيري مقدارکلي هموگلوبين در واقع نوعي نشانهنده تعداد گلبولهاي قرمز است.مقادير اصلي: مقدار طبيعي براي آقايان بين 14 تا 18 گرم در هر دسيليتر است و براي خانمها مقادير بين 12 تا 16 گرم در هر دسيليتر طبيعي محسوب ميشود.
محدوده خطر: هموگلوبين زير 5 و بالاي 20 مقادير بحراني به حساب ميآيند و حتما نيازمند رسيدگي فوري هستند.
چه چيزهايي باعث کاهش آن ميشود؟
دقيقا همان دلايل کاهش گلبولهاي قرمز چون هموگلوبين را هم تخريب ميکنند باز کاهش مقدار آن در خون ميشوند. کمخوني، خونريزي شديد، سرطان، سوءتغذيه، بيماري لوپوس، بيماريهاي کليوي و بزرگي طحال باعث کاهش هموگلوبين ميشوند. مصرف آنتيبيوتيکها، آسپيرين و ايندومتاسين و همچنين داروهاي ضدسرطان هم هموگلوبين خون را کم ميکنند.
چه چيزهايي باعث افزايش آن ميشود؟
مشکلات ريوي، سوختگي شديد، نارسايي مزمن ريه و از دست دادن زياد آب (دهيدراسيون) مقدار اين ماده حياتي را افزايش ميدهند. جنتامايسين و متيلدوپا هم جزو داروهايي هستند که عوارض جانبيشان افزايش Hgb است.
نکته:
مقدار Hgb در بارداري کاهش مييابد چون با اينکه خونسازي کمي بيشتر شده است اما حجم مايع بدن و خون بالا رفته و مقدارکلي هموگلوبين در هر دسيليتر آن کاهش مييابد.
زندگي در ارتفاع هم به خاطر نياز بيشتر بدن به اکسيژن و کمبود اکسيژن محيط باعث توليد بيشتر هموگلوبين ميشود.
در طحال اغلب سلولهاي پيرخون تخريب ميشوند. بزرگ شدن طحال يعني تخريب بيشتر سلولها و به همين دليل به دنبال آن کاهش RBC و Hgb رخ ميدهد.
Plt
پلاکتها، اجزاي کوچک ديسک شکلي هستند که در خون وجود دارند و از بقيه سلولهاي خوني بسيار کوچکترند. اين ساختارها حاوي آنزيمهايي هستند که باعث انعقاد خون ميشوند و وظيفه اصلي آنها جلوگيري از خونريزي و خارج شدن گلبولقرمز از داخل رگ است.
Plt نشاندهنده تعداد پلاکتها در هر ميليليتر مکعب خون است و عدد مربوط به آن معمولا بزرگترين عدد برگه آزمايش خون است.
به غير از کنترل سيستم انعقادي خون، از ميزان پلاکت براي بررسي روند بهبود نارسايي مغز استخوان و بيماريهاي خوني هم استفاده ميشود.مقادير طبيعي: پلاکت بين 150 هزار تا 400 هزار در هر ميليمترمکعب خون براي بزرگسالان طبيعي است. در نوزادان اين مقدار کمي بيشتر است.
محدوده خطر: پلاکت زير 50 هزار يا بيشتر از يک ميليون کاملا غيرطبيعي است و نيازمند توجه ويژه است.
چه چيزهايي آن را کاهش ميدهد؟
بزرگ شدن طحال، خونريزي شديد و مصرف پلاکت، لوسمي يا سرطان خون ترومبوسيتوپني، (انواع وراثتي کمبود پلاکت)، انعقاد منتشر خون در داخل رگها، شيميدرماني بعد از سرطان، عفونت و نارسايي مغز استخوان باعث کاهش PH ميشود. عدم توليد پلاکت هم ميتواند به خاطر مشکلات استخواني باشد.
چه چيزهايي آن را افزايش ميدهد؟
بيماري آرتريت روماتوييد، کمخوني فقر آن و مشکلات بعد از برداشت طحال باعث افزايش مقدار پلاکت ميشوند.
به اين عوامل ميتوان بعضي سرطانها و بيماريهاي ژنتيکي خاص را هم اضافه کرد.
نکته:
ورزش شديد و قدرتي باعث افزايش ميزان پلاکت ميشود. در هنگام قاعدگي مقدار پلاکت کمي کاهش پيدا ميکند.
قرصهاي ضدبارداري باعث بالا رفتن مقدار پلاکت ميشوند. در حالي که استامينوفن پلاکت را کاهش ميدهد.
صبح آزمايش خون بدهيد
انجام آزمايش خون يکي از سادهترين روشهاي آزمايش است. با پيشرفت تکنولوژي و وجود دستگاههاي جديد معمولا پس از چند دقيقه ميتوان پاسخ اين آزمايش را دريافت کرد.
براي انجام اين آزمايش حدود 5 تا 7 ميليليتر از خون وريدي لازم است که معمولا آن را در يک لوله آزمايش که با ماده ضدانعقاد خون پوشيده شده است جمعآوري ميکنند.
براي حل شدن بهتر ماده ضدانعقاد با خون موقع خونگيري و کمي بعد از آن لوله را تکان ميدهند.در طي انجام آزمايش بايد از هر اتفاقي که موجب تخريب سلولهاي خوني ميشود جلوگيري کرد.بعد از انجام آزمايش بايد مدتي روي محل خونگيري فشار وارد کرد تا خون بند بيايد. در موارد کمخوني شديد هم خونگيري براي انجام آزمايش خون مشکلي ايجاد نميکند.براي کساني که ترس از سوزن و يا ديدن خون دارند بايد تمهيدات ويژه در نظر گرفته شود.
به غير از اجزاي اصلي آزمايش خون مثل مقادير پلاکت، گلبولسفيد و قرمز، هموگلوبين، مقياسهاي ديگري مثل MCV و MCH و MCHC وجود دارند که همه مربوط به گلبولقرمز و اندازه، شکل و مقدار هموگلوبين آن هستند. مقادير متفاوت هر کدام از اينها ميتواند نشاندهنده نوع خاصي از کمخوني باشد.
بهترين زمان براي انجام آزمايش خون صبح و در شرايط طبيعي بدن است. استرس، فعاليت شديد و يا خونريزي حاد ميتواند نتايج را کمي تغيير دهد.
ایران ایران
__________________
Do One Thing Everyday That Scares You
(Eleanor Roosvelt)
خون چیست
خون از مایع لزجی به نام پلاسما و یاخته های شناور
خون از مایع لزجی به نام پلاسما و یاخته های شناور آن که توسط مغز استخوان تولید می شود تشکیل شده است. مغز استخوان ماده ای نرم و اسفنجی شکل است که داخل استخوانها یافت می شود. این ماده حاوی یاخته هایی است که یاخته های مادر یا سلول پایه (Stem cell) نامیده می شود و وظیفه آنها تولید یاخته های خونی است.
سه نوع یاخته خونی وجود دارد :
گویچه های سفید خون (گلبولهای سفید) که مسئول دفاع بدن در مقابل عوامل خارجی هستند
گویچههای قرمز خون (گلبولهای قرمز خون) که اکسیژن را به بافتها حمل کرده و فرآورده های زائد را از اندامها و بافتها جمع آوری می کنند
پلاکتها که وظیفه انعقاد خون و جلوگیری از خونریزی را بر عهده دارند سرطان خون (لوسمی) نوعی بیماری پیشرونده و بدخیم اعضای خون ساز بدن است که با تکثیر و تکامل ناقص گویچههای سفید خون و پیش سازهای آن در خون و مغز استخوان ایجاد می شود.
لوسمی یا لوکمی leukemia ریشه در زبان لاتین به معنای "خون سفید" دارد و فرآیند تکثیر، خونسازی و ایمنی طبیعی بدن را مختل می کند. اجتماع این یاخته های سرطانی در خارج از مغز استخوان، موجب تشکیل توده هایی در اندامهای حیاتی بدن نظیر مغز و یا بزرگ شدن غده های لنفاوی، طحال، کبد و ناهنجاری عملکرد اندامهای حیاتی بدن می شوند. لوسمی شایع ترین سرطان اطفال در جهان است. لوسمی براساس طیف، شدت و سرعت پیشرفت روند بیماری به دو دسته حاد (acute) و مزمن (chronic) تعریف می شود.
۱- لوسمی حاد، رشد سریع همراه با تعداد زیادی گویچه های سفید نارس است و مدت فاصله زمانی بین شروع بیماری و گسترش دامنه آن بسیار کوتاه است.
۲- لوسمی مزمن، رشد آهسته همراه با تعداد بیشتری یاخته های سرطانی بالغ تر است و مدت زمان طولانی تا بروز علائم بالینی آن دارد. لوسمی نیز با توجه به نوع یاخته موجود در بافت مغز استخوان که دچار تراریختی و سرطان شده است تعریف می شود و اشکال مختلفی از این نوع سرطان وجود دارد که هر کدام نشانه ها و عوارض خاص خود را دارند. لوسمی بر اساس نوع گویچه سفید خون که دچار تراریختگی و سرطان شده به دو دسته تقسیم می شود:
i) لنفوئیدی (lymphocytic) یا لنفوبلاستی(lymphoblastic)
ii) میلوئیدی ( myelogenous ) با توجه به طبقه بندی فوق، شایع ترین اشکال لوسمی بر اساس سرعت پیشرفت روند بیماری و نوع گویچه سفید خون که دچار تراریختگی و سرطان شده به چهار گروه تقسیم می شود که عبارتند از:
۱- لوسمی لنفوئیدی یا لنفو بلاستی حاد: لوسمی لنفو بلاستی حاد بیماریی است که در آن تعداد بسیار زیادی از گویچه های سفید خون که مسئول دفاع بدن در مقابل عوامل خارجی هستند و "لنفوسیت" نامیده می شوند و هنوز به طور کامل تکامل نیافته اند دچار اختلال شده و بطور فزاینده ای در خون محیطی (blood peripheral) و مغز استخوان یافت می شوند. علاوه بر این، تجمع این یاخته ها در بافتهای لنفاوی باعث بزرگ شدن این اندامها می شود. ازدیاد لنفوسیتها نیر منجر به کاهش تعداد سایر یاختههای خونی مانند گویچههای قرمز و پلاکت ها شده و این عدم تعادل یاختههای خونی منجر به کم خونی، خونریزی و عدم انعقاد خون می شود. مدت فاصله زمانی بین شروع بیماری و گسترش دامنه آن بسیار سریع و کوتاه است. لوسمی لنفوبلاستی حاد، شایع ترین نوع لوسمی در اطفال است که اغلب در کودکان بین سنین ۲ تا ۶ سال تظاهر می کند. گروه سنی دیگری که در مقابل این بیماری بیش از بقیه آسیب پذیر هستند، افراد بالای 7۵ سال را تشکیل می دهند.
۲- لوسمی میلوئیدی حاد: تراریختگی یاخته های "میلوئید" گویچه های سفید خون است که فرآیند تکثیر و خونسازی و ایمنی طبیعی بدن را مختل می کند. این نوع سرطان دارای چندین زیرگونه و میانگین سن ابتلا به آن ۶۴ سال است. این نوع لوسمی در مقایسه با لوسمی لنفوسیتی حاد کمتر در کودکان دیده می شود اما کودکان مبتلا به سندرم دان (Down Syndrome) در سه سال ابتدایی زندگی استعداد بیشتری برای ابتلا به آن دارند.
۳- لوسمی لنفوئیدی مزمن: شایع ترین نوع لوسمی بزرگسالان است. طیف رشد و پیشرفت این نوع لوسمی بسیار کند و آهسته است و اغلب در افراد سالمند تظاهر می کند. میانگین سن بروز لوسمی لنفوئیدی مزمن ۶۰ سال است و ابتلا به آن در سنین پایین تر از ۳۰ سال بسیار غیر طبیعی و در کودکان بسیار نادر است. این نوع لوسمی در مردان بالای ۵۰ سال شایع تر است و اغلب به طور تصادفی و هنگام معاینات و آزمایش معمولی خون که افراد برای تشخیص بیماری های دیگر انجام می دهند، تشخیص داده می شود.
۴- لوسمی میلوئیدی مزمن: این نوع لوسمی یک بیماری اکتسابی ناشی از یک نوع ناهنجاری در کروموزوم ۲۲ یاخته های مغز استخوان است. لوسمی میلوئیدی مزمن در مردان بین سنین ۴۰ تا ۶۰ سال شایع تر است و افرادی که تحت تشعشعات یونیزه و یا تماس با بنزین و مشتقات آن قرار داشته اند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به آن هستند.
علائم هشدار دهنده سرطان خون (لوسمی)
• احساس ناخوشی عمومی
• تظاهر لکههای دانه اناری زیرجلدی پوست (petechiae)
• لخته یا منعقد نشدن خون در پی ایجاد زخم یا بریدگی
• ضعف و خستگی مفرط
• عفونتهای مکرر و عود آنها
• دردهای استخوان و مفاصل
• تنگی نفس در اثر فعالیت
• تب و لرز و نشانه های شبه سرماخوردگی
• رنگ پریدگی پیشرونده
• تورم و بزرگی حجم غده های لنفادی، طحال و کبد
• احساس سیری و بیاشتهائی
• کم خونی
• خوابآلودگی
• خونریزی مکرر بینی
• تورم و خونریزی لثه ها
• ضعف و لاغری ممتد
علاوه بر نشانه های فوق ممکن است عوارضی در بیمار ظاهر شود که به اجتماع یاخته ها و سرایت سرطان به اندامهای دیگر بدن مربوط باشد. در چنین مواردی بیمار از سردرد، حالت تهوع و استفراغ، کاهش سطح هوشیاری، تشنج، دید مضاعف، فلج اعصاب مغز، عدم حفظ تعادل، تورم در ناحیه گردن و صورت شکایت می کند.
سبب شناسی: سرطان زایی لوسمی
بیماری لوسمی یک فرآیند پویا است که توسط متغیرهای ناشناخته و مستقل متعددی موجب تغییرات مولکولی یاخته شده و منجر به تداخل در سیستم تکثیر یاخته های مغز استخوان میشود. عامل مستعد و پیشتاز در تظاهر لوسمی مانند هر سرطان دیگری به هم خوردن نظم تقسیم یاخته ای است. تحقیقات آماری و بالینی روند بدخیمی بیماری لوسمی را به این عوامل ارتباط می دهند:
• جنس- لوسمی در مردان بیشتر تظاهر می کند
• سابقه قبلی ابتلا به برخی از بیماری های خونی و یا سابقه قبلی به سرطان
• عوامل ژنتیکی و استعداد میزبان: عوامل ژنتیکی از جمله نقایصی در کروموزومها و انتقال ژن معیوب
• تشعشع- افرادی که در معرض تابش اشعه های یونیزه و یا هسته ای و سرطانزا قرار گرفته اند
• اعتیاد به دخانیات
• آلاینده های موجود در هوای محیط زیست و محل کار- ( مواد یونیزه ، مواد صنعتی و شیمیایی سمی مانند بنزین ومشتقات آن)
• نارسایی مکانیسم ایمنی طبیعی بدن
• سن- در میان بزرگسالان، استعداد ابتلا به لوسمی با افزایش سن ارتباط مستقیم دارد. افراد بالای ۵۵ سال باید بیشتر مراقب علائم هشدار دهنده این بیماری باشند.
الگوهای غربالگری لوسمی
با توجه به وضیعت عمومی سلامت فرد، بررسی های تشخیص لوسمی ممکن است شامل:
۱- آزمایش خون: در شرایط طبیعی گویچه های سفید بالغ در خون محیطی (peripheral) یافت میشوند ولی زمانی که گویچههای سفید نارس که باید در مغز استخوان باشند به مقدار زیادی وارد خون محیطی می شوند عمدتا می تواند نشانه سرطانهای خون (لوسمی) باشد. آزمایش خون و شمارش و بررسی یاخته های شناور خون اولین گام جهت تشخیص لوسمی است.
۲- نمونه برداری یا بیوپسی (biopsy) مغز استخوان: بررسی میکروسکوپی از نمونه بافت سرطان بسیار مهم است زیرا مطمئن ترین روش برای تشخیص لوسمی و نوع آن به حساب می آید. نمونه برداری از مایع مغز نخاع و نمونه برداری از غدد لنفاوی نیز از روش های تشخیصی سرطان خون است.
۳- سازگاری بافتی (Tissue matching) : یاخته ها دارای انواع پروتئین های مختلف بر روی سطح خود هستند که از این پروتئین ها در آزمایش های ویژه خون برای تشخیص سازگاری بافتی استفاده می شود. موفقیت در پیوند مغز استخوان به تشابه و سازگاری مغز استخوان فرد دهنده با مغز استخوان فرد گیرنده بستگی دارد که از طریق این آزمایش سنجیده می شود.
۴- بررسی کروموزومی (cytogenic analysis): از دیگر اقدامات تشخیص ژنتیکی در افتراق انواع لوسمی است.
۵- عکسبرداری از قفسه سینه با تابش اشعه X - تشخیص طیف پراکندگی یاخته های مهاجم و غده های لنفاوی متورم در ناحیه قفسه سینه است.
۶- سی تی اسکن (Computerised tomography scan)- در این روش دستگاه سی تی اسکن با گرفتن تعدادی عکس توسط اشعه ایکس، تصویری سه بعدی از بدن را نشان می دهد و از این طریق پراکندگی سرطان به بخش های دیگر بدن مشخص می شود.
۷- پرتونگاری با استفاده از تشدید میدان مغناطیسی (MRI Scan) – این آزمایش مشابه سی تی اسکن است با این تفاوت که به جای تابش اشعه X از مغناطیس جهت عکسبرداری از اعضای بدن استفاده می شود. در این آزمایش بیمار به مدت ۳۰ دقیقه به طور ساکن درون اتاقک این دستگاه می ماند و تصاویر مقطعی از بدن او تهیه می شود.
۸- سونوگرافی (Ultrasound) در این شیوه از امواج صوتی جهت بررسی ساختار اندامها استفاده می شود.
۹- معاینات بالینی: بررسی وضعیت غدد لنفاوی، طحال، کبد و دیگر اعضای بدن است.
الگوهای درمان لوسمی
فرآیند درمان لوسمی برای هر شخص معین با شرایط بیماری وی مرتبط است و الگوهای درمان لوسمی بستگی به نوع لوسمی، وضعیت بیماری در شروع درمان، سن، سلامت عمومی و چگونگی واکنش بیمار به نوع درمان دارد. علاوه بر الگوهای رایج برای درمان انواع سرطان همچون شیمی درمانی و اشعه درمانی، از جمله می توان به روش های درمانی زیر اشاره کرد:
- درمان بیولوژیکی یا ایمونولوژیک - که مشتمل بر بازسازی، تحریک، هدایت و تقویت سیستم طبیعی دفاعی بدن بیمار است و با استفاده از آنتی بادی و هدایت سیستم دفاعی خود بیمار جهت مبارزه با سرطان صورت می گیرد.
- جراحی – راهیابی یاخته های مهاجم لوسمی به سایر اندامهای بدن اغلب موجب تورم و بزرگی حجم غده های لنفادی و طحال و کبد می شود. الگوی درمانی محل ضایعه طحال، برداشتن آن از طریق جراحی "اسپلینکتومی" (splenectomy) است.
- پیوند مغز استخوان و پیوند سلول های پایه ( Stem cell ) - جایگزینی مغز استخوان فرد بیمار با مغز استخوان سالم است تا بیمار بتواند مقادیر بالای داروهای شیمی درمانی و یا پرتودرمانی را دریافت کند. شایع ترین اشکال پیوند مغز استخوان عبارتند از:
• پیوند "اتولوگ" (autologous) طی این نوع پیوند بیمار بافت پیوندی ( مغز استخوان ) خود را دریافت می کند. در این روش مغز استخوان بیمار را خارج و آن را در معرض داروهای ضد سرطان قرار می دهند تا یاخته های بدخیم کشته شوند. سپس محصول بدست آمده را منجمد و نگهداری می کنند.
• پیوند "سینژنئیک" Syngeneic - بیمار بافت پیوندی ( مغز استخوان ) را از عضو دیگر دو قلوی مشابه خود دریافت می کند. در این روش ابتدا بوسیله مقادیر زیادی از داروهای ضد سرطان همراه یا بدون پرتو درمانی، تمام مغز استخوان موجود در بدن بیمار را از بین می برند.سپس از عضو دیگر دو قلوی مشابه که شباهت بافتی زیادی با بدن بیمار دارد، مغز استخوان سالمی را تهیه می کنند .
• پیوند "آلوژنئیک" allogeneic : بیمار بافت پیوندی را از فردی غیر از خود یا دو قلوی مشابه خود (مثل برادر، خواهر، و یا هر یک از والدین و یا فردی که هیچگونه نسبتی با بیمار ندارد) دریافت می کند. این فرد باید سازگاری بافتی نزدیک با بدن بیمار داشته باشد .
پس از تهیه بافت پیوندی از روش های فوق، به بیمار مقادیر بالای داروهای شیمی درمانی همراه یا بدون پرتو درمانی می دهند تا باقیمانده مغز استخوان وی تخریب شود. در مرحله آخر مغز استخوان سالم را گرم کرده و بوسیله یک سوزن و از طریق سیاهرگ به بیمار تزریق می کنند تا جانشین مغز استخوان تخریب شده شود. پس از ورود بافت پیوندی به جریان خون، یاخته های پیوند زده شده به مغز استخوان هدایت شده و به تولید گویچه های سفید خون، گویچه های قرمز خون و پلاکتهای جدید می پردازند. ابتلاء به عفونت و خونریزی، تهوع، استفراغ، خستگی، بی اشتهایی، زخمهای دهانی، ریزش مو و واکنشهای پوستی از جمله عوارض جانبی پیوند مغز استخوان و پیوند سلول های پایه (Stem cell) است. امروزه با کاربردهای جدید الگوهای درمان پیوند مغز استخوان و درمان بیولوژیکی یا ایمونولوژیک و داروهای جدید ضد سرطان و پیشرفت های علم ژنتیک و ساختار های ژن های انسانی امیدهای تازه ای برای غلبه بر این بیماری بوجود آمده است.
شربت راوند
شربت عصاره راوند مفید برای پیشگیری و درمان غلظت خون ، چربی خون و بیماریهای کبدی از جمله کبد چرب
اخبار و مقالات > سرطان خون
خون از مايع لزجی به نام پلاسما و ياخته های شناور آن که توسط مغز استخوان توليد می شود تشکيل شده است.
مغز استخوان ماده ای نرم و اسفنجی شکل است که داخل استخوانها يافت می شود. اين ماده حاوی ياخته هايی است که ياخته های مادر يا سلول پايه (Stem cell) ناميده می شود و وظيفه آنها توليد ياخته های خونی است.
سه نوع ياخته خونی وجود دارد :
گويچه های سفيد خون (گلبولهای سفيد) که مسئول دفاع بدن در مقابل عوامل خارجی هستند
گويچههای قرمز خون (گلبولهای قرمز خون) که اکسيژن را به بافتها حمل کرده و فرآورده های زائد را از اندامها و بافتها جمع آوری می کنند
پلاکتها که وظيفه انعقاد خون و جلوگيری از خونريزی را بر عهده دارند
سرطان خون (لوسمی) نوعی بيماری پيشرونده و بدخيم اعضای خون ساز بدن است که با تکثير و تکامل ناقص گويچههای سفيد خون و پيش سازهای آن در خون و مغز استخوان ايجاد می شود.
لوسمی يا لوکمی leukemia ريشه در زبان لاتين به معنای “خون سفيد” دارد و فرآيند تکثير، خونسازی و ايمنی طبيعی بدن را مختل می کند. اجتماع اين ياخته های سرطانی در خارج از مغز استخوان، موجب تشکيل توده هايی در اندامهای حياتی بدن نظير مغز و يا بزرگ شدن غده های لنفاوی، طحال، کبد و ناهنجاری عملکرد اندامهای حياتی بدن می شوند.
لوسمی شايع ترين سرطان اطفال در جهان است.
لوسمی براساس طيف، شدت و سرعت پيشرفت روند بيماری به دو دسته حاد (acute) و مزمن (chronic) تعريف می شود.
۱- لوسمی حاد، رشد سريع همراه با تعداد زيادی گويچه های سفيد نارس است و مدت فاصله زمانی بين شروع بيماری و گسترش دامنه آن بسيار کوتاه است.
۲- لوسمی مزمن، رشد آهسته همراه با تعداد بيشتری ياخته های سرطانی بالغ تر است و مدت زمان طولانی تا بروز علائم بالينی آن دارد.
لوسمی نيز با توجه به نوع ياخته موجود در بافت مغز استخوان که دچار تراريختی و سرطان شده است تعريف می شود و اشکال مختلفی از اين نوع سرطان وجود دارد که هر کدام نشانه ها و عوارض خاص خود را دارند. لوسمی بر اساس نوع گويچه سفيد خون که دچار تراريختگی و سرطان شده به دو دسته تقسيم می شود:
i) لنفوئيدی (lymphocytic) يا لنفوبلاستی ( lymphoblastic)
ii) ميلوئيدی ( myelogenous )
با توجه به طبقه بندی فوق، شايع ترين اشکال لوسمی بر اساس سرعت پيشرفت روند بيماری و نوع گويچه سفيد خون که دچار تراريختگی و سرطان شده به چهار گروه تقسيم می شود که عبارتند از:
۱- لوسمی لنفوئيدی يا لنفو بلاستی حاد: لوسمی لنفو بلاستی حاد بيماريی است که در آن تعداد بسيار زيادی از گويچه های سفيد خون که مسئول دفاع بدن در مقابل عوامل خارجی هستند و “لنفوسيت” ناميده می شوند و هنوز به طور کامل تکامل نيافته اند دچار اختلال شده و بطور فزاينده ای در خون محيطی (blood peripheral) و مغز استخوان يافت می شوند. علاوه بر اين، تجمع اين ياخته ها در بافتهای لنفاوی باعث بزرگ شدن اين اندامها می شود. ازدياد لنفوسيتها نير منجر به کاهش تعداد ساير ياختههای خونی مانند گويچههای قرمز و پلاکت ها شده و اين عدم تعادل ياختههای خونی منجر به کم خونی، خونريزی و عدم انعقاد خون می شود. مدت فاصله زمانی بين شروع بيماری و گسترش دامنه آن بسيار سريع و کوتاه است. لوسمی لنفوبلاستی حاد، شايع ترين نوع لوسمی در اطفال است که اغلب در کودکان بين سنين ۲ تا ۶ سال تظاهر می کند. گروه سنی ديگری که در مقابل اين بيماری بيش از بقيه آسيب پذير هستند، افراد بالای ۷۵ سال را تشکيل می دهند.
۲- لوسمی ميلوئيدی حاد: تراريختگی ياخته های “ميلوئيد” گويچه های سفيد خون است که فرآيند تکثير و خونسازی و ايمنی طبيعی بدن را مختل می کند. اين نوع سرطان دارای چندين زيرگونه و ميانگين سن ابتلا به آن ۶۴ سال است. اين نوع لوسمی در مقايسه با لوسمی لنفوسيتی حاد کمتر در کودکان ديده می شود اما کودکان مبتلا به سندرم دان (Down Syndrome) در سه سال ابتدايی زندگی استعداد بيشتری برای ابتلا به آن دارند.
۳- لوسمی لنفوئيدی مزمن: شايع ترين نوع لوسمی بزرگسالان است. طيف رشد و پيشرفت اين نوع لوسمی بسيار کند و آهسته است و اغلب در افراد سالمند تظاهر می کند. ميانگين سن بروز لوسمی لنفوئيدی مزمن ۶۰ سال است و ابتلا به آن در سنين پايين تر از ۳۰ سال بسيار غير طبيعی و در کودکان بسيار نادر است. اين نوع لوسمی در مردان بالای ۵۰ سال شايع تر است و اغلب به طور تصادفی و هنگام معاينات و آزمايش معمولی خون که افراد برای تشخيص بيماری های ديگر انجام می دهند، تشخيص داده می شود.
۴- لوسمی ميلوئيدی مزمن: اين نوع لوسمی يک بيماری اکتسابی ناشی از يک نوع ناهنجاری در کروموزوم ۲۲ ياخته های مغز استخوان است. لوسمی ميلوئيدی مزمن در مردان بين سنين ۴۰ تا ۶۰ سال شايع تر است و افرادی که تحت تشعشعات يونيزه و يا تماس با بنزين و مشتقات آن قرار داشته اند، بيشتر در معرض خطر ابتلا به آن هستند.
علائم هشدار دهنده سرطان خون (لوسمی)
احساس ناخوشی عمومی
تظاهر لکههای دانه اناری زيرجلدی پوست (petechiae)
لخته يا منعقد نشدن خون در پی ايجاد زخم يا بريدگی
ضعف و خستگی مفرط
عفونتهای مکرر و عود آنها
دردهای استخوان و مفاصل
تنگی نفس در اثر فعاليت
تب و لرز و نشانه های شبه سرماخوردگی
رنگ پريدگی پيشرونده
تورم و بزرگی حجم غده های لنفادی، طحال و کبد
احساس سيری و بیاشتهائی
کم خونی
خوابآلودگی
خونريزی مکرر بينی
تورم و خونريزی لثه ها
ضعف و لاغری ممتد
علاوه بر نشانه های فوق ممکن است عوارضی در بيمار ظاهر شود که به اجتماع ياخته ها و سرايت سرطان به اندامهای ديگر بدن مربوط باشد. در چنين مواردی بيمار از سردرد، حالت تهوع و استفراغ، کاهش سطح هوشياری، تشنج، ديد مضاعف، فلج اعصاب مغز، عدم حفظ تعادل، تورم در ناحيه گردن و صورت شکايت می کند.
سبب شناسی: سرطان زايی لوسمی
بيماری لوسمی يک فرآيند پويا است که توسط متغيرهای ناشناخته و مستقل متعددی موجب تغييرات مولکولی ياخته شده و منجر به تداخل در سيستم تکثير ياخته های مغز استخوان میشود. عامل مستعد و پيشتاز در تظاهر لوسمی مانند هر سرطان ديگری به هم خوردن نظم تقسيم ياخته ای است. تحقيقات آماری و بالينی روند بدخيمی بيماری لوسمی را به اين عوامل ارتباط می دهند:
جنس- لوسمی در مردان بيشتر تظاهر می کند
سابقه قبلی ابتلا به برخی از بيماری های خونی و يا سابقه قبلی به سرطان
عوامل ژنتيکی و استعداد ميزبان: عوامل ژنتيکی از جمله نقايصی در کروموزومها و انتقال ژن معيوب
تشعشع- افرادی که در معرض تابش اشعه های يونيزه و يا هسته ای و سرطانزا قرار گرفته اند
اعتياد به دخانيات
آلاينده های موجود در هوای محيط زيست و محل کار- ( مواد يونيزه ، مواد صنعتی و شيميايی سمی مانند بنزين ومشتقات آن)
نارسايی مکانيسم ايمنی طبيعی بدن
سن- در ميان بزرگسالان، استعداد ابتلا به لوسمی با افزايش سن ارتباط مستقيم دارد. افراد بالای ۵۵ سال بايد بيشتر مراقب علائم هشدار دهنده اين بيماری باشند.
الگوهای غربالگری لوسمی
با توجه به وضيعت عمومی سلامت فرد، بررسی های تشخيص لوسمی ممکن است شامل:
۱- آزمايش خون: در شرايط طبيعی گويچه های سفيد بالغ در خون محيطی (peripheral) يافت میشوند ولی زمانی که گويچههای سفيد نارس که بايد در مغز استخوان باشند به مقدار زيادی وارد خون محيطی می شوند عمدتا می تواند نشانه سرطانهای خون (لوسمی) باشد. آزمايش خون و شمارش و بررسی ياخته های شناور خون اولين گام جهت تشخيص لوسمی است.
۲- نمونه برداری يا بيوپسی (biopsy) مغز استخوان: بررسی ميکروسکوپی از نمونه بافت سرطان بسيار مهم است زيرا مطمئن ترين روش برای تشخيص لوسمی و نوع آن به حساب می آيد. نمونه برداری از مايع مغز نخاع و نمونه برداری از غدد لنفاوی نيز از روش های تشخيصی سرطان خون است.
۳- سازگاری بافتی (Tissue matching) : ياخته ها دارای انواع پروتئين های مختلف بر روی سطح خود هستند که از اين پروتئين ها در آزمايش های ويژه خون برای تشخيص سازگاری بافتی استفاده می شود. موفقيت در پيوند مغز استخوان به تشابه و سازگاری مغز استخوان فرد دهنده با مغز استخوان فرد گيرنده بستگی دارد که از طريق اين آزمايش سنجيده می شود.
۴- بررسی کروموزومی (cytogenic analysis): از ديگر اقدامات تشخيص ژنتيکی در افتراق انواع لوسمی است.
۵- عکسبرداری از قفسه سينه با تابش اشعه X - تشخيص طيف پراکندگی ياخته های مهاجم و غده های لنفاوی متورم در ناحيه قفسه سينه است.
۶- سی تی اسکن (Computerised tomography scan)- در اين روش دستگاه سی تی اسکن با گرفتن تعدادی عکس توسط اشعه ايکس، تصويری سه بعدی از بدن را نشان می دهد و از اين طريق پراکندگی سرطان به بخش های ديگر بدن مشخص می شود.
۷- پرتونگاری با استفاده از تشديد ميدان مغناطيسی (MRI Scan) – اين آزمايش مشابه سی تی اسکن است با اين تفاوت که به جای تابش اشعه X از مغناطيس جهت عکسبرداری از اعضای بدن استفاده می شود. در اين آزمايش بيمار به مدت ۳۰ دقيقه به طور ساکن درون اتاقک اين دستگاه می ماند و تصاوير مقطعی از بدن او تهيه می شود.
۸- سونوگرافی (Ultrasound) در اين شيوه از امواج صوتی جهت بررسی ساختار اندامها استفاده می شود.
۹- معاينات بالينی: بررسی وضعيت غدد لنفاوی، طحال، کبد و ديگر اعضای بدن است.
الگوهای درمان لوسمی
فرآيند درمان لوسمی برای هر شخص معين با شرايط بيماری وی مرتبط است و الگوهای درمان لوسمی بستگی به نوع لوسمی، وضعيت بيماری در شروع درمان، سن، سلامت عمومی و چگونگی واکنش بيمار به نوع درمان دارد. علاوه بر الگوهای رايج برای درمان انواع سرطان همچون شيمی درمانی و اشعه درمانی، از جمله می توان به روش های درمانی زير اشاره کرد:
- درمان بيولوژيکی يا ايمونولوژيک - که مشتمل بر بازسازی، تحريک، هدايت و تقويت سيستم طبيعی دفاعی بدن بيمار است و با استفاده از آنتی بادی و هدايت سيستم دفاعی خود بيمار جهت مبارزه با سرطان صورت می گيرد.
- جراحی – راهيابی ياخته های مهاجم لوسمی به ساير اندامهای بدن اغلب موجب تورم و بزرگی حجم غده های لنفادی و طحال و کبد می شود. الگوی درمانی محل ضايعه طحال، برداشتن آن از طريق جراحی “اسپلينکتومی” (splenectomy) است.
- پيوند مغز استخوان و پيوند سلول های پايه ( Stem cell ) - جايگزينی مغز استخوان فرد بيمار با مغز استخوان سالم است تا بيمار بتواند مقادير بالای داروهای شيمی درمانی و يا پرتودرمانی را دريافت کند. شايع ترين اشکال پيوند مغز استخوان عبارتند از:
پيوند “اتولوگ” (autologous) طی اين نوع پيوند بيمار بافت پيوندی ( مغز استخوان ) خود را دريافت می کند. در اين روش مغز استخوان بيمار را خارج و آن را در معرض داروهای ضد سرطان قرار می دهند تا ياخته های بدخيم کشته شوند. سپس محصول بدست آمده را منجمد و نگهداری می کنند.
پيوند “سينژنئيک” Syngeneic - بيمار بافت پيوندی ( مغز استخوان ) را از عضو ديگر دو قلوی مشابه خود دريافت می کند. در اين روش ابتدا بوسيله مقادير زيادی از داروهای ضد سرطان همراه يا بدون پرتو درمانی، تمام مغز استخوان موجود در بدن بيمار را از بين می برند.سپس از عضو ديگر دو قلوی مشابه که شباهت بافتی زيادی با بدن بيمار دارد، مغز استخوان سالمی را تهيه می کنند .
پيوند “آلوژنئيک” allogeneic : بيمار بافت پيوندی را از فردی غير از خود يا دو قلوی مشابه خود (مثل برادر، خواهر، و يا هر يک از والدين و يا فردی که هيچگونه نسبتی با بيمار ندارد) دريافت می کند. اين فرد بايد سازگاری بافتی نزديک با بدن بيمار داشته باشد .
پس از تهيه بافت پيوندی از روش های فوق، به بيمار مقادير بالای داروهای شيمی درمانی همراه يا بدون پرتو درمانی می دهند تا باقيمانده مغز استخوان وی تخريب شود. در مرحله آخر مغز استخوان سالم را گرم کرده و بوسيله يک سوزن و از طريق سياهرگ به بيمار تزريق می کنند تا جانشين مغز استخوان تخريب شده شود. پس از ورود بافت پيوندی به جريان خون، ياخته های پيوند زده شده به مغز استخوان هدايت شده و به توليد گويچه های سفيد خون، گويچه های قرمز خون و پلاکتهای جديد می پردازند. ابتلاء به عفونت و خونريزی، تهوع، استفراغ، خستگی، بی اشتهايی، زخمهای دهانی، ريزش مو و واکنشهای پوستی از جمله عوارض جانبی پيوند مغز استخوان و پيوند سلول های پايه (Stem cell) است.
امروزه با کاربردهای جديد الگوهای درمان پيوند مغز استخوان و درمان بيولوژيکی يا ايمونولوژيک و داروهای جديد ضد سرطان و پيشرفت های علم ژنتيک و ساختار های ژن های انسانی اميدهای تازه ای برای غلبه بر اين بيماری بوجود آمده است.
کلمات کلیدی مطلب : سرطان - خون
http://fa.parsiteb.com/news.php?nid=9432&keys=%D8%B3%D8%B1%D8%B7%D8%A7%D9%86%20+%20%D8%AE%D9%88%D9%86
خون از مايع لزجی به نام پلاسما و ياخته های شناور آن که توسط مغز استخوان توليد می شود تشکيل شده است. مغز استخوان ماده ای نرم و اسفنجی شکل است که داخل استخوانها يافت می شود. اين ماده حاوی ياخته هايی است که ياخته های مادر يا سلول پايه (Stem cell) ناميده می شود و وظيفه آنها توليد ياخته های خونی است.
سه نوع ياخته خونی وجود دارد :
گويچه های سفيد خون (گلبولهای سفيد) که مسئول دفاع بدن در مقابل عوامل خارجی هستند
گويچههای قرمز خون (گلبولهای قرمز خون) که اکسيژن را به بافتها حمل کرده و فرآورده های زائد را از اندامها و بافتها جمع آوری می کنند
پلاکتها که وظيفه انعقاد خون و جلوگيری از خونريزی را بر عهده دارند سرطان خون (لوسمی) نوعی بيماری پيشرونده و بدخيم اعضای خون ساز بدن است که با تکثير و تکامل ناقص گويچههای سفيد خون و پيش سازهای آن در خون و مغز استخوان ايجاد می شود.
لوسمی يا لوکمی leukemia ريشه در زبان لاتين به معنای "خون سفيد" دارد و فرآيند تکثير، خونسازی و ايمنی طبيعی بدن را مختل می کند. اجتماع اين ياخته های سرطانی در خارج از مغز استخوان، موجب تشکيل توده هايی در اندامهای حياتی بدن نظير مغز و يا بزرگ شدن غده های لنفاوی، طحال، کبد و ناهنجاری عملکرد اندامهای حياتی بدن می شوند. لوسمی شايع ترين سرطان اطفال در جهان است. لوسمی براساس طيف، شدت و سرعت پيشرفت روند بيماری به دو دسته حاد (acute) و مزمن (chronic) تعريف می شود.
۱- لوسمی حاد، رشد سريع همراه با تعداد زيادی گويچه های سفيد نارس است و مدت فاصله زمانی بين شروع بيماری و گسترش دامنه آن بسيار کوتاه است.
۲- لوسمی مزمن، رشد آهسته همراه با تعداد بيشتری ياخته های سرطانی بالغ تر است و مدت زمان طولانی تا بروز علائم بالينی آن دارد. لوسمی نيز با توجه به نوع ياخته موجود در بافت مغز استخوان که دچار تراريختی و سرطان شده است تعريف می شود و اشکال مختلفی از اين نوع سرطان وجود دارد که هر کدام نشانه ها و عوارض خاص خود را دارند. لوسمی بر اساس نوع گويچه سفيد خون که دچار تراريختگی و سرطان شده به دو دسته تقسيم می شود:
i) لنفوئيدی (lymphocytic) يا لنفوبلاستی(lymphoblastic)
ii) ميلوئيدی ( myelogenous ) با توجه به طبقه بندی فوق، شايع ترين اشکال لوسمی بر اساس سرعت پيشرفت روند بيماری و نوع گويچه سفيد خون که دچار تراريختگی و سرطان شده به چهار گروه تقسيم می شود که عبارتند از:
۱- لوسمی لنفوئيدی يا لنفو بلاستی حاد: لوسمی لنفو بلاستی حاد بيماريی است که در آن تعداد بسيار زيادی از گويچه های سفيد خون که مسئول دفاع بدن در مقابل عوامل خارجی هستند و "لنفوسيت" ناميده می شوند و هنوز به طور کامل تکامل نيافته اند دچار اختلال شده و بطور فزاينده ای در خون محيطی (blood peripheral) و مغز استخوان يافت می شوند. علاوه بر اين، تجمع اين ياخته ها در بافتهای لنفاوی باعث بزرگ شدن اين اندامها می شود. ازدياد لنفوسيتها نير منجر به کاهش تعداد ساير ياختههای خونی مانند گويچههای قرمز و پلاکت ها شده و اين عدم تعادل ياختههای خونی منجر به کم خونی، خونريزی و عدم انعقاد خون می شود. مدت فاصله زمانی بين شروع بيماری و گسترش دامنه آن بسيار سريع و کوتاه است. لوسمی لنفوبلاستی حاد، شايع ترين نوع لوسمی در اطفال است که اغلب در کودکان بين سنين ۲ تا ۶ سال تظاهر می کند. گروه سنی ديگری که در مقابل اين بيماری بيش از بقيه آسيب پذير هستند، افراد بالای 7۵ سال را تشکيل می دهند.
۲- لوسمی ميلوئيدی حاد: تراريختگی ياخته های "ميلوئيد" گويچه های سفيد خون است که فرآيند تکثير و خونسازی و ايمنی طبيعی بدن را مختل می کند. اين نوع سرطان دارای چندين زيرگونه و ميانگين سن ابتلا به آن ۶۴ سال است. اين نوع لوسمی در مقايسه با لوسمی لنفوسيتی حاد کمتر در کودکان ديده می شود اما کودکان مبتلا به سندرم دان (Down Syndrome) در سه سال ابتدايی زندگی استعداد بيشتری برای ابتلا به آن دارند.
۳- لوسمی لنفوئيدی مزمن: شايع ترين نوع لوسمی بزرگسالان است. طيف رشد و پيشرفت اين نوع لوسمی بسيار کند و آهسته است و اغلب در افراد سالمند تظاهر می کند. ميانگين سن بروز لوسمی لنفوئيدی مزمن ۶۰ سال است و ابتلا به آن در سنين پايين تر از ۳۰ سال بسيار غير طبيعی و در کودکان بسيار نادر است. اين نوع لوسمی در مردان بالای ۵۰ سال شايع تر است و اغلب به طور تصادفی و هنگام معاينات و آزمايش معمولی خون که افراد برای تشخيص بيماری های ديگر انجام می دهند، تشخيص داده می شود.
۴- لوسمی ميلوئيدی مزمن: اين نوع لوسمی يک بيماری اکتسابی ناشی از يک نوع ناهنجاری در کروموزوم ۲۲ ياخته های مغز استخوان است. لوسمی ميلوئيدی مزمن در مردان بين سنين ۴۰ تا ۶۰ سال شايع تر است و افرادی که تحت تشعشعات يونيزه و يا تماس با بنزين و مشتقات آن قرار داشته اند، بيشتر در معرض خطر ابتلا به آن هستند.
علائم هشدار دهنده سرطان خون (لوسمی)
• احساس ناخوشی عمومی
• تظاهر لکههای دانه اناری زيرجلدی پوست (petechiae)
• لخته يا منعقد نشدن خون در پی ايجاد زخم يا بريدگی
• ضعف و خستگی مفرط
• عفونتهای مکرر و عود آنها
• دردهای استخوان و مفاصل
• تنگی نفس در اثر فعاليت
• تب و لرز و نشانه های شبه سرماخوردگی
• رنگ پريدگی پيشرونده
• تورم و بزرگی حجم غده های لنفادی، طحال و کبد
• احساس سيری و بیاشتهائی
• کم خونی
• خوابآلودگی
• خونريزی مکرر بينی
• تورم و خونريزی لثه ها
• ضعف و لاغری ممتد
علاوه بر نشانه های فوق ممکن است عوارضی در بيمار ظاهر شود که به اجتماع ياخته ها و سرايت سرطان به اندامهای ديگر بدن مربوط باشد. در چنين مواردی بيمار از سردرد، حالت تهوع و استفراغ، کاهش سطح هوشياری، تشنج، ديد مضاعف، فلج اعصاب مغز، عدم حفظ تعادل، تورم در ناحيه گردن و صورت شکايت می کند.
سبب شناسی: سرطان زايی لوسمی
بيماری لوسمی يک فرآيند پويا است که توسط متغيرهای ناشناخته و مستقل متعددی موجب تغييرات مولکولی ياخته شده و منجر به تداخل در سيستم تکثير ياخته های مغز استخوان میشود. عامل مستعد و پيشتاز در تظاهر لوسمی مانند هر سرطان ديگری به هم خوردن نظم تقسيم ياخته ای است. تحقيقات آماری و بالينی روند بدخيمی بيماری لوسمی را به اين عوامل ارتباط می دهند:
• جنس- لوسمی در مردان بيشتر تظاهر می کند
• سابقه قبلی ابتلا به برخی از بيماری های خونی و يا سابقه قبلی به سرطان
• عوامل ژنتيکی و استعداد ميزبان: عوامل ژنتيکی از جمله نقايصی در کروموزومها و انتقال ژن معيوب
• تشعشع- افرادی که در معرض تابش اشعه های يونيزه و يا هسته ای و سرطانزا قرار گرفته اند
• اعتياد به دخانيات
• آلاينده های موجود در هوای محيط زيست و محل کار- ( مواد يونيزه ، مواد صنعتی و شيميايی سمی مانند بنزين ومشتقات آن)
• نارسايی مکانيسم ايمنی طبيعی بدن
• سن- در ميان بزرگسالان، استعداد ابتلا به لوسمی با افزايش سن ارتباط مستقيم دارد. افراد بالای ۵۵ سال بايد بيشتر مراقب علائم هشدار دهنده اين بيماری باشند.
الگوهای غربالگری لوسمی
با توجه به وضيعت عمومی سلامت فرد، بررسی های تشخيص لوسمی ممکن است شامل:
۱- آزمايش خون: در شرايط طبيعی گويچه های سفيد بالغ در خون محيطی (peripheral) يافت میشوند ولی زمانی که گويچههای سفيد نارس که بايد در مغز استخوان باشند به مقدار زيادی وارد خون محيطی می شوند عمدتا می تواند نشانه سرطانهای خون (لوسمی) باشد. آزمايش خون و شمارش و بررسی ياخته های شناور خون اولين گام جهت تشخيص لوسمی است.
۲- نمونه برداری يا بيوپسی (biopsy) مغز استخوان: بررسی ميکروسکوپی از نمونه بافت سرطان بسيار مهم است زيرا مطمئن ترين روش برای تشخيص لوسمی و نوع آن به حساب می آيد. نمونه برداری از مايع مغز نخاع و نمونه برداری از غدد لنفاوی نيز از روش های تشخيصی سرطان خون است.
۳- سازگاری بافتی (Tissue matching) : ياخته ها دارای انواع پروتئين های مختلف بر روی سطح خود هستند که از اين پروتئين ها در آزمايش های ويژه خون برای تشخيص سازگاری بافتی استفاده می شود. موفقيت در پيوند مغز استخوان به تشابه و سازگاری مغز استخوان فرد دهنده با مغز استخوان فرد گيرنده بستگی دارد که از طريق اين آزمايش سنجيده می شود.
۴- بررسی کروموزومی (cytogenic analysis): از ديگر اقدامات تشخيص ژنتيکی در افتراق انواع لوسمی است.
۵- عکسبرداری از قفسه سينه با تابش اشعه X – تشخيص طيف پراکندگی ياخته های مهاجم و غده های لنفاوی متورم در ناحيه قفسه سينه است.
۶- سی تی اسکن (Computerised tomography scan)- در اين روش دستگاه سی تی اسکن با گرفتن تعدادی عکس توسط اشعه ايکس، تصويری سه بعدی از بدن را نشان می دهد و از اين طريق پراکندگی سرطان به بخش های ديگر بدن مشخص می شود.
۷- پرتونگاری با استفاده از تشديد ميدان مغناطيسی (MRI Scan) – اين آزمايش مشابه سی تی اسکن است با اين تفاوت که به جای تابش اشعه X از مغناطيس جهت عکسبرداری از اعضای بدن استفاده می شود. در اين آزمايش بيمار به مدت ۳۰ دقيقه به طور ساکن درون اتاقک اين دستگاه می ماند و تصاوير مقطعی از بدن او تهيه می شود.
۸- سونوگرافی (Ultrasound) در اين شيوه از امواج صوتی جهت بررسی ساختار اندامها استفاده می شود.
۹- معاينات بالينی: بررسی وضعيت غدد لنفاوی، طحال، کبد و ديگر اعضای بدن است.
الگوهای درمان لوسمی
فرآيند درمان لوسمی برای هر شخص معين با شرايط بيماری وی مرتبط است و الگوهای درمان لوسمی بستگی به نوع لوسمی، وضعيت بيماری در شروع درمان، سن، سلامت عمومی و چگونگی واکنش بيمار به نوع درمان دارد. علاوه بر الگوهای رايج برای درمان انواع سرطان همچون شيمی درمانی و اشعه درمانی، از جمله می توان به روش های درمانی زير اشاره کرد:
- درمان بيولوژيکی يا ايمونولوژيک - که مشتمل بر بازسازی، تحريک، هدايت و تقويت سيستم طبيعی دفاعی بدن بيمار است و با استفاده از آنتی بادی و هدايت سيستم دفاعی خود بيمار جهت مبارزه با سرطان صورت می گيرد.
- جراحی – راهيابی ياخته های مهاجم لوسمی به ساير اندامهای بدن اغلب موجب تورم و بزرگی حجم غده های لنفادی و طحال و کبد می شود. الگوی درمانی محل ضايعه طحال، برداشتن آن از طريق جراحی "اسپلينکتومی" (splenectomy) است.
- پيوند مغز استخوان و پيوند سلول های پايه ( Stem cell ) - جايگزينی مغز استخوان فرد بيمار با مغز استخوان سالم است تا بيمار بتواند مقادير بالای داروهای شيمی درمانی و يا پرتودرمانی را دريافت کند. شايع ترين اشکال پيوند مغز استخوان عبارتند از:
• پيوند "اتولوگ" (autologous) طی اين نوع پيوند بيمار بافت پيوندی ( مغز استخوان ) خود را دريافت می کند. در اين روش مغز استخوان بيمار را خارج و آن را در معرض داروهای ضد سرطان قرار می دهند تا ياخته های بدخيم کشته شوند. سپس محصول بدست آمده را منجمد و نگهداری می کنند.
• پيوند "سينژنئيک" Syngeneic - بيمار بافت پيوندی ( مغز استخوان ) را از عضو ديگر دو قلوی مشابه خود دريافت می کند. در اين روش ابتدا بوسيله مقادير زيادی از داروهای ضد سرطان همراه يا بدون پرتو درمانی، تمام مغز استخوان موجود در بدن بيمار را از بين می برند.سپس از عضو ديگر دو قلوی مشابه که شباهت بافتی زيادی با بدن بيمار دارد، مغز استخوان سالمی را تهيه می کنند .
• پيوند "آلوژنئيک" allogeneic : بيمار بافت پيوندی را از فردی غير از خود يا دو قلوی مشابه خود (مثل برادر، خواهر، و يا هر يک از والدين و يا فردی که هيچگونه نسبتی با بيمار ندارد) دريافت می کند. اين فرد بايد سازگاری بافتی نزديک با بدن بيمار داشته باشد .
پس از تهيه بافت پيوندی از روش های فوق، به بيمار مقادير بالای داروهای شيمی درمانی همراه يا بدون پرتو درمانی می دهند تا باقيمانده مغز استخوان وی تخريب شود. در مرحله آخر مغز استخوان سالم را گرم کرده و بوسيله يک سوزن و از طريق سياهرگ به بيمار تزريق می کنند تا جانشين مغز استخوان تخريب شده شود. پس از ورود بافت پيوندی به جريان خون، ياخته های پيوند زده شده به مغز استخوان هدايت شده و به توليد گويچه های سفيد خون، گويچه های قرمز خون و پلاکتهای جديد می پردازند. ابتلاء به عفونت و خونريزی، تهوع، استفراغ، خستگی، بی اشتهايی، زخمهای دهانی، ريزش مو و واکنشهای پوستی از جمله عوارض جانبی پيوند مغز استخوان و پيوند سلول های پايه (Stem cell) است. امروزه با کاربردهای جديد الگوهای درمان پيوند مغز استخوان و درمان بيولوژيکی يا ايمونولوژيک و داروهای جديد ضد سرطان و پيشرفت های علم ژنتيک و ساختار های ژن های انسانی اميدهای تازه ای برای غلبه بر اين بيماری بوجود آمده است.
BBC
چاپ اين مطلب
تعداد بازديد:18410
ارسالي از سوي: مدير سايت به بخش : پزشکي
62 مطلب تكميلي/درخواست»
استاد ، پژوهشگر و دانشجوي عزيز:
با اميد به اينكه مطلب ارائه شده مفيد بوده باشد ، تقاضايي از شما داريم و آن اينكه :
اگر منبع ديگري (شامل : كتاب ، سايت ، مقاله و ...) مي شناسيد و يا مقاله اي داريد كه به هر چه تكميل تر شدن اين مطلب كمك مي كند آنرا معرفي نماييد. اينكار بيش از چند دقيقه وقت شما را نمي گيرد، اما مطمئن باشيد كه ساعتها در وقتتان صرفه جويي مي كنيد !! زيرا بار ديگر كه براي مطلبي به اين سايت مراجعه كنيد ، منبع عظيمي از اطلاعات مي بينيد كه ديگر عزيزان به جهت اين نيك انديشي ، به شما هديه داده اند.
ارتقاء علمي؛ در گرو كمك ما به يكديگر است
• حمید رضا فرتاش میگه:
آبان 13, 1385 در t 2:09 ب.ظ
بسیار درمان پذیر با توکل به خداوند قادر و رحمان چون خودم هم داشتم و شفایم را گرفتم Aml m2 حدود 3 سال از پیوند مغز استخوانم می گذرد.
[پاسخ]
ainaz پاسخ:
مرداد 9, 1387در 1:53 ب.ظ
aghae fartash agar eshtebah nakonam shoma hamani hasti ke be molaghat e man dar bakhsh e bmt4amadin va ba man harf zadin va man goftam azam 19 bar maghz o ostekhan gereften yadeton hast
[پاسخ]
yas پاسخ:
اسفند 17, 1387در 5:25 ب.ظ
سلام به خاطر نوشته های امیدبخشتون ممنون. می خواستم بدونم چقدر طول می کشه تا یه بیمار بعد از پیوند به زندگی عادیش برگرده؟ ممنون
[پاسخ]
maryam پاسخ:
اسفند 17, 1388در 6:16 ب.ظ
سلام سلامآقای فرتاش می خواستم بیشتر در مورد این بیماری بدونم. آخه یکی از بهترین دوستام به این بیماری مبتلا شده. کسی که از جونم برام مهمتره.می خواستم بدونم چه طوری می تونم بهش کمک کنم.خواهش می کنم کمکم کنید.
[پاسخ]
• ali میگه:
شهریور 26, 1386 در t 11:25 ق.ظ
سلام خواهشمندم به مسئولین زحمت کش بیمارستانهای که به امر درمان این گونه بیماران مشغول هستند سفارش شود تا در کنار زحمات فراوانی که برای درمان بیمار می کشند همراه بیمار خصوصا پدر ومادران بیماران را بلافاصله مورد مشاوره روانی قراردهند که فکر می کنم هم برای درمان بیمار موثر خواهد بود هم از آسیب روانی به آنها جلو گیری می کند با تشکر فراوان علی انتظاری از سمنان
[پاسخ]
nafise پاسخ:
خرداد 21, 1387در 3:08 ب.ظ
آقلی انتظاری با سلام خدمت شما من به عنوان دانشجویی در زمینه پرستاری می خواستم به شما بگم که اصولا یکی از وظایف پرستار کمک روحی و روانی هم به خود بیمار وهم به خوانواده ی او می باشد یعنی وظیفه ای که در روند بهبودی بیمار بسیار کمک کننده می باشد و متاسفانه در بیمارستان های کشور ما خیلی به این مسئله توجهی نمی شود و فقط به امر درمان و کلیات رسیدگی می گردد.شاید مشاوره ی روانی در امر درمان بیمار به ظاهر کار ساده و نه چندان مهمی باشد ولی بر نتیجه کار بسیار اثر بخش بوده و در روحیه ی بیمار تاثیر به سزایی دارد.مسئله ای که در بسیاری از کشورهای اروپایی مانند انگلستان و حتی استرالیا که بسیاری از قوانین پزشکی و پرستاری را تصویب می کنند به دقت رعاعیت می شود ولی متاسفانه در کشور ما توجهی به آن صورت نمی گیرد.به هر حال امیدور هستم روزی شاهد این کار مهم در بیمارستان های کشورمون باشیم.
[پاسخ]
• علیرضا میگه:
اسفند 25, 1386 در t 9:16 ب.ظ
سلام من هم میخواستم بدونم ای مطلب صحت داره: (اداره سرپرستی غذا و داروی آمریکا (FDA) اجازه مصرف داروی جدیدی بنام Gleevec که توسط یک کارخانه داروسازی سوئیسی تهیه و بوسیله محققین آمریکائی مورد بررسی قرار گرفته است را صادر کرد. این دارو بر عکس تمام داروهای موجود در بازار هیچگونه اثرات جانبی ندارد و فقط برروی پروتئین سلولهای سرطان اثر می گذارد و طی سه سال مطالعات علمی نتایجی معجزه آسا داشته و به همین جهت دولت آمریکا مصرف آن را بدون طی مراحل مختلف که حداقل 5 تا 8 سال طول می کشد قانونی اعلام کرده است . دانشمندان معتقدند که این دارو برروی سرطان مغز و روده بزرگ و پستان نیز می تواند مؤثر باشد. تا به حال 31 بیمار مبتلا به سرطان خون با این دارو معالجه شده اند.) ممنون از اطلاع رسانیتون
[پاسخ]
مدير سايت پاسخ:
اسفند 26, 1386در 8:37 ق.ظ
بيماران مبتلا به لوكميميلوئيدمزمن از درمان جديد اميدواركنندهاي بهرهمند ميشوند
بيماران مبتلا به لوكميميلوئيد مزمن (CML) به زودي از درمان جديد اميدواركنندهاي برخوردار خواهند شد كه به وسيله كميتهاي از وزارت بهداشت كانادا، خدمات سلامت ايالتي و موسسه سرطان British Columbia (BC) مورد حمايت مالي قرار گرفته است.
وزير بهداشت كانادا جورج آبوت ميگويد: «سرطان يك بيماري وحشتناك هم براي بيماران و هم براي افرادي است كه از بيماران مراقبت ميكنند. اين بيماري تمام افراد خانواده را متأثر ميسازد.» او ميگويد: «موسسه British Columbia هر فرصتي را مغتنم شمرده و به ما در مبارزه با سرطان و دست يافتن به جامعهاي عاري از سرطان كمك ميكند. بيماران مبتلا به لوكميميلوئيد مزمن به زودي از آخرين داروي شيمي درماني مربوط به CML بهرهمند خواهند شد.»
(dasatinib) Sprycel اخيراً به وسيله وزارت بهداشت كانادا براي درمان بيماران مبتلا به لوكميميلوئيد مزمن كه ديگر به داروي (imatinib) Gleevec پاسخ نميدهند، مورد تاييد قرار گرفت.
دكتر سوزان اريلي معاون رئيس مركز سرطان BC ميگويد: «اگرچه Gleevec درمان بسيار موثري براي اكثر بيماران مبتلا به CML است ولي تعداد محدودي از بيماران نيز به اين دارو پاسخ نميدهند.»
دكتر اريلي بيان ميكند: «موسسه سرطان BC متعهد است هرچه سريعتر مؤثرترين درمانهاي موجود را براي بيماران سرطاني فراهم سازد و ما بسيار خوشحاليم كه قادريم مناسبترين داروي جايگزين را براي بيماران مبتلا به CML كه به درمان قبلي Gleevec پاسخ ندادهاند، فراهم كنيم.»
بهطور تخميني تا پايان سال جاري 28 بيمار از اين درمان بهرهمند ميشوند كه اين مدت درمان هزينهاي برابر با 831 هزار دلار را در بر خواهد داشت و تا پايان ماه نهم سال 2008، 55 بيمار ديگر نيز از اين دارو استفاده خواهند كرد كه هزينه درمان اين بيماران برابر با 2 ميليون دلار ارزيابي شده است.
به منظور دستيابي به تصميمي براي سرمايهگذاري بر روي داروي Sprycel موسسه سرطان BC به محاسبه دقيق اقتصادي و علمي در خصوص اين دارو دست زده و برنامه اصولي را براي دريافت اين دارو توسط بيماران پايهريزي كرده است.
لوكميميلوئيد مزمن نوعي از سرطان خون است كه در نتيجه تغييرات ژنتيكي در سلولهاي سفيد خون به وقوع ميپيوندد. تغييرات ژنتيكي منجر به ايجاد كروموزوم غير طبيعي به نام كروموزوم فيلادلفيا ميشوند كه در نتيجه آن پروتئيني به نام تيروزينكيناز در سلولهاي سفيد خون افزايش مييابد. افزايش بيش از حد اين پروتئينها منجر به افزايش بيش از حد سلولهاي سفيد يا لوكمي ميشود.
داروي Sprycel كه بهطور خوراكي مورد استفاده قرار ميگيرد مهاركننده تيروزين كيناز بوده كه اختصاصاً باعث مهار اين پروتئين در گلبولهاي سفيد بيماران مبتلا به لوكميميلوئيد مزمن ميشود.
سرمايهگذاري موسسه سرطان British Columbia در مراقبت از بيماران سرطاني و كنترل اين بيماري در چند سال اخير به مقدار زيادي افزايش پيدا كرده است. بهطور كلي بودجه اختصاص يافته براي داروها از 37/5 ميليون دلار در ماه اول سال 2000 به بيشتر از 114 ميليون دلار در سال 2007 ارتقاء يافته است.
در سال 2007 بهطور تخميني در مؤسسه BC، 493 نفر با نشانههاي لوكمي شناخته ميشوند كه از اين تعداد 326 نفر جان خود را از دست خواهند داد. انتظار ميرود يك نفر از هر 99 زن و يك نفر از هر 71 مرد در طول زندگيشان به لوكمي مبتلا شوند و همچنين انتظار ميرود يك نفر از 152 و يك نفر از هر 100 مرد بر اثر بيماري لوكمي از بين بروند.
مترجم دکتر متین محمدی پور
منبع : محيا نيوز
منبع اصلي خبر: Medical News Today
تا ريخ انتشار : دوم نوابر 2007 – 1386/08/11
http://www.knowclub.com/paper/?p=47
سرطان خون (لوسمی) چیست؟
فروردین ۲۷, ۱۳۸۵ توسط : admin موضوع : بهداشت عمومي, بيماريهاي غير واگير شايع
ارسال نظر
خون از مایع لزجی به نام پلاسما و یاخته های شناور آن که توسط مغز استخوان تولید می شود تشکیل شده است.
مغز استخوان ماده ای نرم و اسفنجی شکل است که داخل استخوانها یافت می شود. این ماده حاوی یاخته هایی است که یاخته های مادر یا سلول پایه (Stem cell) نامیده می شود و وظیفه آنها تولید یاخته های خونی است.
سه نوع یاخته خونی وجود دارد :
گویچه های سفید خون (گلبولهای سفید) که مسئول دفاع بدن در مقابل عوامل خارجی هستند
گویچههای قرمز خون (گلبولهای قرمز خون) که اکسیژن را به بافتها حمل کرده و فرآورده های زائد را از اندامها و بافتها جمع آوری می کنند
پلاکتها که وظیفه انعقاد خون و جلوگیری از خونریزی را بر عهده دارند
سرطان خون (لوسمی) نوعی بیماری پیشرونده و بدخیم اعضای خون ساز بدن است که با تکثیر و تکامل ناقص گویچههای سفید خون و پیش سازهای آن در خون و مغز استخوان ایجاد می شود.
لوسمی یا لوکمی leukemia ریشه در زبان لاتین به معنای “خون سفید” دارد و فرآیند تکثیر، خونسازی و ایمنی طبیعی بدن را مختل می کند. اجتماع این یاخته های سرطانی در خارج از مغز استخوان، موجب تشکیل توده هایی در اندامهای حیاتی بدن نظیر مغز و یا بزرگ شدن غده های لنفاوی، طحال، کبد و ناهنجاری عملکرد اندامهای حیاتی بدن می شوند.
لوسمی شایع ترین سرطان اطفال در جهان است.
لوسمی براساس طیف، شدت و سرعت پیشرفت روند بیماری به دو دسته حاد (acute) و مزمن (chronic) تعریف می شود.
۱- لوسمی حاد، رشد سریع همراه با تعداد زیادی گویچه های سفید نارس است و مدت فاصله زمانی بین شروع بیماری و گسترش دامنه آن بسیار کوتاه است.
۲- لوسمی مزمن، رشد آهسته همراه با تعداد بیشتری یاخته های سرطانی بالغ تر است و مدت زمان طولانی تا بروز علائم بالینی آن دارد.
لوسمی نیز با توجه به نوع یاخته موجود در بافت مغز استخوان که دچار تراریختی و سرطان شده است تعریف می شود و اشکال مختلفی از این نوع سرطان وجود دارد که هر کدام نشانه ها و عوارض خاص خود را دارند.
لوسمی بر اساس نوع گویچه سفید خون که دچار تراریختگی و سرطان شده به دو دسته تقسیم می شود:
i) لنفوئیدی (lymphocytic) یا لنفوبلاستی ( lymphoblastic)
ii) میلوئیدی ( myelogenous )
با توجه به طبقه بندی فوق، شایع ترین اشکال لوسمی بر اساس سرعت پیشرفت روند بیماری و نوع گویچه سفید خون که دچار تراریختگی و سرطان شده به چهار گروه تقسیم می شود که عبارتند از:
۱- لوسمی لنفوئیدی یا لنفو بلاستی حاد: لوسمی لنفو بلاستی حاد بیماریی است که در آن تعداد بسیار زیادی از گویچه های سفید خون که مسئول دفاع بدن در مقابل عوامل خارجی هستند و “لنفوسیت” نامیده می شوند و هنوز به طور کامل تکامل نیافته اند دچار اختلال شده و بطور فزاینده ای در خون محیطی (blood peripheral) و مغز استخوان یافت می شوند. علاوه بر این، تجمع این یاخته ها در بافتهای لنفاوی باعث بزرگ شدن این اندامها می شود. ازدیاد لنفوسیتها نیر منجر به کاهش تعداد سایر یاختههای خونی مانند گویچههای قرمز و پلاکت ها شده و این عدم تعادل یاختههای خونی منجر به کم خونی، خونریزی و عدم انعقاد خون می شود. مدت فاصله زمانی بین شروع بیماری و گسترش دامنه آن بسیار سریع و کوتاه است. لوسمی لنفوبلاستی حاد، شایع ترین نوع لوسمی در اطفال است که اغلب در کودکان بین سنین ۲ تا ۶ سال تظاهر می کند. گروه سنی دیگری که در مقابل این بیماری بیش از بقیه آسیب پذیر هستند، افراد بالای ۷۵ سال را تشکیل می دهند.
۲- لوسمی میلوئیدی حاد: تراریختگی یاخته های “میلوئید” گویچه های سفید خون است که فرآیند تکثیر و خونسازی و ایمنی طبیعی بدن را مختل می کند. این نوع سرطان دارای چندین زیرگونه و میانگین سن ابتلا به آن ۶۴ سال است. این نوع لوسمی در مقایسه با لوسمی لنفوسیتی حاد کمتر در کودکان دیده می شود اما کودکان مبتلا به سندرم دان (Down Syndrome) در سه سال ابتدایی زندگی استعداد بیشتری برای ابتلا به آن دارند.
۳- لوسمی لنفوئیدی مزمن: شایع ترین نوع لوسمی بزرگسالان است. طیف رشد و پیشرفت این نوع لوسمی بسیار کند و آهسته است و اغلب در افراد سالمند تظاهر می کند. میانگین سن بروز لوسمی لنفوئیدی مزمن ۶۰ سال است و ابتلا به آن در سنین پایین تر از ۳۰ سال بسیار غیر طبیعی و در کودکان بسیار نادر است. این نوع لوسمی در مردان بالای ۵۰ سال شایع تر است و اغلب به طور تصادفی و هنگام معاینات و آزمایش معمولی خون که افراد برای تشخیص بیماری های دیگر انجام می دهند، تشخیص داده می شود.
۴- لوسمی میلوئیدی مزمن: این نوع لوسمی یک بیماری اکتسابی ناشی از یک نوع ناهنجاری در کروموزوم ۲۲ یاخته های مغز استخوان است. لوسمی میلوئیدی مزمن در مردان بین سنین ۴۰ تا ۶۰ سال شایع تر است و افرادی که تحت تشعشعات یونیزه و یا تماس با بنزین و مشتقات آن قرار داشته اند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به آن هستند.
علائم هشدار دهنده سرطان خون (لوسمی):
احساس ناخوشی عمومی
تظاهر لکههای دانه اناری زیرجلدی پوست (petechiae)
لخته یا منعقد نشدن خون در پی ایجاد زخم یا بریدگی
ضعف و خستگی مفرط
عفونتهای مکرر و عود آنها
دردهای استخوان و مفاصل
تنگی نفس در اثر فعالیت
تب و لرز و نشانه های شبه سرماخوردگی
رنگ پریدگی پیشرونده
تورم و بزرگی حجم غده های لنفادی، طحال و کبد
احساس سیری و بیاشتهائی
کم خونی
خوابآلودگی
خونریزی مکرر بینی
تورم و خونریزی لثه ها
ضعف و لاغری ممتد
علاوه بر نشانه های فوق ممکن است عوارضی در بیمار ظاهر شود که به اجتماع یاخته ها و سرایت سرطان به اندامهای دیگر بدن مربوط باشد. در چنین مواردی بیمار از سردرد، حالت تهوع و استفراغ، کاهش سطح هوشیاری، تشنج، دید مضاعف، فلج اعصاب مغز، عدم حفظ تعادل، تورم در ناحیه گردن و صورت شکایت می کند.
سبب شناسی: سرطان زایی لوسمی
بیماری لوسمی یک فرآیند پویا است که توسط متغیرهای ناشناخته و مستقل متعددی موجب تغییرات مولکولی یاخته شده و منجر به تداخل در سیستم تکثیر یاخته های مغز استخوان میشود. عامل مستعد و پیشتاز در تظاهر لوسمی مانند هر سرطان دیگری به هم خوردن نظم تقسیم یاخته ای است.
تحقیقات آماری و بالینی روند بدخیمی بیماری لوسمی را به این عوامل ارتباط می دهند:
جنس- لوسمی در مردان بیشتر تظاهر می کند
سابقه قبلی ابتلا به برخی از بیماری های خونی و یا سابقه قبلی به سرطان
عوامل ژنتیکی و استعداد میزبان: عوامل ژنتیکی از جمله نقایصی در کروموزومها و انتقال ژن معیوب
تشعشع- افرادی که در معرض تابش اشعه های یونیزه و یا هسته ای و سرطانزا قرار گرفته اند
اعتیاد به دخانیات
آلاینده های موجود در هوای محیط زیست و محل کار- ( مواد یونیزه ، مواد صنعتی و شیمیایی سمی مانند بنزین ومشتقات آن)
نارسایی مکانیسم ایمنی طبیعی بدن
سن- در میان بزرگسالان، استعداد ابتلا به لوسمی با افزایش سن ارتباط مستقیم دارد. افراد بالای ۵۵ سال باید بیشتر مراقب علائم هشدار دهنده این بیماری باشند.
الگوهای غربالگری لوسمی
با توجه به وضیعت عمومی سلامت فرد، بررسی های تشخیص لوسمی ممکن است شامل:
۱- آزمایش خون: در شرایط طبیعی گویچه های سفید بالغ در خون محیطی (peripheral) یافت میشوند ولی زمانی که گویچههای سفید نارس که باید در مغز استخوان باشند به مقدار زیادی وارد خون محیطی می شوند عمدتا می تواند نشانه سرطانهای خون (لوسمی) باشد. آزمایش خون و شمارش و بررسی یاخته های شناور خون اولین گام جهت تشخیص لوسمی است.
۲- نمونه برداری یا بیوپسی (biopsy) مغز استخوان: بررسی میکروسکوپی از نمونه بافت سرطان بسیار مهم است زیرا مطمئن ترین روش برای تشخیص لوسمی و نوع آن به حساب می آید. نمونه برداری از مایع مغز نخاع و نمونه برداری از غدد لنفاوی نیز از روش های تشخیصی سرطان خون است.
۳- سازگاری بافتی (Tissue matching) : یاخته ها دارای انواع پروتئین های مختلف بر روی سطح خود هستند که از این پروتئین ها در آزمایش های ویژه خون برای تشخیص سازگاری بافتی استفاده می شود. موفقیت در پیوند مغز استخوان به تشابه و سازگاری مغز استخوان فرد دهنده با مغز استخوان فرد گیرنده بستگی دارد که از طریق این آزمایش سنجیده می شود.
۴- بررسی کروموزومی (cytogenic analysis): از دیگر اقدامات تشخیص ژنتیکی در افتراق انواع لوسمی است.
۵- عکسبرداری از قفسه سینه با تابش اشعه X – تشخیص طیف پراکندگی یاخته های مهاجم و غده های لنفاوی متورم در ناحیه قفسه سینه است.
۶- سی تی اسکن (Computerised tomography scan)- در این روش دستگاه سی تی اسکن با گرفتن تعدادی عکس توسط اشعه ایکس، تصویری سه بعدی از بدن را نشان می دهد و از این طریق پراکندگی سرطان به بخش های دیگر بدن مشخص می شود.
۷- پرتونگاری با استفاده از تشدید میدان مغناطیسی (MRI Scan) – این آزمایش مشابه سی تی اسکن است با این تفاوت که به جای تابش اشعه X از مغناطیس جهت عکسبرداری از اعضای بدن استفاده می شود. در این آزمایش بیمار به مدت ۳۰ دقیقه به طور ساکن درون اتاقک این دستگاه می ماند و تصاویر مقطعی از بدن او تهیه می شود.
۸- سونوگرافی (Ultrasound) در این شیوه از امواج صوتی جهت بررسی ساختار اندامها استفاده می شود.
۹- معاینات بالینی: بررسی وضعیت غدد لنفاوی، طحال، کبد و دیگر اعضای بدن است.
الگوهای درمان لوسمی
فرآیند درمان لوسمی برای هر شخص معین با شرایط بیماری وی مرتبط است و الگوهای درمان لوسمی بستگی به نوع لوسمی، وضعیت بیماری در شروع درمان، سن، سلامت عمومی و چگونگی واکنش بیمار به نوع درمان دارد. علاوه بر الگوهای رایج برای درمان انواع سرطان همچون شیمی درمانی و اشعه درمانی، از جمله می توان به روش های درمانی زیر اشاره کرد:
- درمان بیولوژیکی یا ایمونولوژیک - که مشتمل بر بازسازی، تحریک، هدایت و تقویت سیستم طبیعی دفاعی بدن بیمار است و با استفاده از آنتی بادی و هدایت سیستم دفاعی خود بیمار جهت مبارزه با سرطان صورت می گیرد.
- جراحی – راهیابی یاخته های مهاجم لوسمی به سایر اندامهای بدن اغلب موجب تورم و بزرگی حجم غده های لنفادی و طحال و کبد می شود. الگوی درمانی محل ضایعه طحال، برداشتن آن از طریق جراحی “اسپلینکتومی” (splenectomy) است.
- پیوند مغز استخوان و پیوند سلول های پایه ( Stem cell ) – جایگزینی مغز استخوان فرد بیمار با مغز استخوان سالم است تا بیمار بتواند مقادیر بالای داروهای شیمی درمانی و یا پرتودرمانی را دریافت کند. شایع ترین اشکال پیوند مغز استخوان عبارتند از:
پیوند “اتولوگ” (autologous) طی این نوع پیوند بیمار بافت پیوندی ( مغز استخوان ) خود را دریافت می کند. در این روش مغز استخوان بیمار را خارج و آن را در معرض داروهای ضد سرطان قرار می دهند تا یاخته های بدخیم کشته شوند. سپس محصول بدست آمده را منجمد و نگهداری می کنند.
پیوند “سینژنئیک” Syngeneic - بیمار بافت پیوندی ( مغز استخوان ) را از عضو دیگر دو قلوی مشابه خود دریافت می کند. در این روش ابتدا بوسیله مقادیر زیادی از داروهای ضد سرطان همراه یا بدون پرتو درمانی، تمام مغز استخوان موجود در بدن بیمار را از بین می برند.سپس از عضو دیگر دو قلوی مشابه که شباهت بافتی زیادی با بدن بیمار دارد، مغز استخوان سالمی را تهیه می کنند .
پیوند “آلوژنئیک” allogeneic : بیمار بافت پیوندی را از فردی غیر از خود یا دو قلوی مشابه خود (مثل برادر، خواهر، و یا هر یک از والدین و یا فردی که هیچگونه نسبتی با بیمار ندارد) دریافت می کند. این فرد باید سازگاری بافتی نزدیک با بدن بیمار داشته باشد .
پس از تهیه بافت پیوندی از روش های فوق، به بیمار مقادیر بالای داروهای شیمی درمانی همراه یا بدون پرتو درمانی می دهند تا باقیمانده مغز استخوان وی تخریب شود. در مرحله آخر مغز استخوان سالم را گرم کرده و بوسیله یک سوزن و از طریق سیاهرگ به بیمار تزریق می کنند تا جانشین مغز استخوان تخریب شده شود. پس از ورود بافت پیوندی به جریان خون، یاخته های پیوند زده شده به مغز استخوان هدایت شده و به تولید گویچه های سفید خون، گویچه های قرمز خون و پلاکتهای جدید می پردازند. ابتلاء به عفونت و خونریزی، تهوع، استفراغ، خستگی، بی اشتهایی، زخمهای دهانی، ریزش مو و واکنشهای پوستی از جمله عوارض جانبی پیوند مغز استخوان و پیوند سلول های پایه (Stem cell) است.
امروزه با کاربردهای جدید الگوهای درمان پیوند مغز استخوان و درمان بیولوژیکی یا ایمونولوژیک و داروهای جدید ضد سرطان و پیشرفت های علم ژنتیک و ساختار های ژن های انسانی امیدهای تازه ای برای غلبه بر این بیماری بوجود آمده است
http://www.pezeshk.us/?p=2524
علائم لوسمی(سرطان خون) سالها قبل از تشخیص نمود می کند!
با این یافته می توان گفت که تشخیص سریع این وضعیت از همان ابتدای پیشرفت بیماری می تواند به درمان موثری منجر شود. در این بیماران از همان مراحل اولیه شروع روند بیماری در سطح سلولهای خونی خاص پوششی از پروتئین ، مشابه پروتئینی که در سطح سلولهای خونی افراد مبتلا به لوسمی لمفوتیک رویت شده قابل شناسایی می باشد.
با این تشخیص به موقع می توان علت اصلی بروز سرطان را بهتر تشخیص داد و تا قبل از پیشرفت بیماری و رسیدن به مرحله غیر قابل کنترل اقدامات مناسب را در پیش گرفت
http://www.118ba118.com/Helts/313354/%D8%B9%D9%84%D8%A7%D8%A6%D9%85_%D9%84%D9%88%D8%B3%D9%85%DB%8C_%D8%B3%D8%B1%D8%B7%D8%A7%D9%86_%D8%AE%D9%88%D9%86__%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%A7_%D9%82%D8%A8%D9%84_%D8%A7%D8%B2_%D8%AA%D8%B4%D8%AE%DB%8C%D8%B5_%D9%86%D9%85%D9%88%D8%AF_%D9%85%DB%8C_%DA%A9%D9%86%D8%AF!.htm
سرطان خون چیست ؟ چه نشانه هایی دارد و علت آن کدام است ؟
سرطان خون که به « لوسمی » شهرت دارد در واقع یکی از علل شایع مرگ و میر در کودکان و بزرگسالان در تمام دنیاست و مردم نیز از شنیدن اسم سرطان خون شدیدا وحشت دارند و آنرا کاملا لاعلاج و مرگ زا می دانند در صورتیکه تنها برخی از انواع آن کشنده است و بقیه مشکل خاصی ایجاد نمی کند .
علل سرطان خون : علل ناشناخته – بیماریهای مادرزادی که در تماس با مواد رادیواکتیو و شیمیایی بوده اند ( مثل کودکانی که در نسلهای گذشته از مادران مورد تهاجم بمبهای اتمی هیروشیما و ناکازاکی بودند و امروزه اکثرا دچار سرطان خون شده اند ) ، برخی داروها ، ویروس انسانی نوع T و علل ژنتیکی .
علائم بالینی سرطان خون : در هر یکی از 4 گروه سرطان (حاد و مزمن ) علائم بالینی خاصی مشاهده می شود که در مجموع عبارتند از : خونریزی های زیر پوستی – لکه های قرمز پوستی – ضعف عمومی بدن – شیوع بیشتر عفونت باکتریایی یا قارچی – بزرگی کبد و طحال و غدد لنفاوی – سردرد – تهوع – تشنج – مننژیت – درد بیضه ها – تب – ضعف شدید – کم خونی – درد استخوانها و ...
درمان : درمان سرطان خون بستگی دارد به اینکه به کدام نوع سرطان دچار شده باشد . مثلا برخی از آنها حتی یک روز از طول عمر انسان نمی کاهند و برخی نیز در کمتر از یک روز فرد را از پای در می آورد . مثلا در سرطان خون حاد کودکان در 60 درصد موارد بهبودی کامل حاصل می شود . و در سایر موارد نیز پس از شیمی درمانی و اشعه درمانی و پیوند مغز استخوان می توان تا چندین سال بیمار را زنده نگه داشت .
http://8531.persianblog.ir/post/793
هموطن آنلاین_بررسی های جدید نشان داده اند، چاي سبز می تواند در درمان سرطان خون كه در دوران بزرگسالي رخ ميدهد موثر باشد.
دانشمندان موسسه پزشکی روچستر با آزمایش روی 4 بیمار سرطانی مبتلا شده بودند دریافتند نوشیدن چای سبز موجب شده سه نفر از این افراد از وضعیت عمومی بهتری برخوردار شده و روش های درمانی در آنها با سرعت بیشتری به نتیجه برسد.
این 4 بیمار که به به سرطان غدد لنفاوي كه نوعي سرطان خون محسوب می شود مبتلا بوده اند. این طور که گفته می شود، سرطان غدد لنفاوی معمولا در دوران ميانسالي يا بعد از آن رخ مي دهد و پيشرفت كمي دارد.
به گفته متخصصان، سرطان غدد لنفاوی که به CLL نیز شهرت دارد نوعی سرطان خون و مغز استخوان است كه در آن گلبول هاي سفيد خوني به طور غيرعادي جايگزين گلبولهاي سالم خون مي شوند.
این بررسی های جدید بر آنست که تركيب موجود در چاي سبز می تواند سلول هاي سرطاني را كه از بيماران مبتلا به CLL گرفته شده بود و در مجاورت چاي سبز قرار داده شده بود از بين ببرد.
سرطان خون يا همان «لوسمي» يكي از شايع ترين و مهلك ترين بيماري هايي است كه هر ساله تعدادي از افراد جهان را قرباني مي كند.
طبق تحقيقات سلول هاي اجدادي يا همان سلول هاي بنيادين مغز استخوان اقدام به توليد گلبول هاي قرمز، گلبول هاي سفيد با 2 نام عمده نوتروفيل، لنفوسيت، مونوسيت و نهايتا ذرات پلاكتي مي كنند. اين گونه بخش جامد خون را تشكيل مي دهد و جزء مايع آن «پلاسما» نام دارد كه حاوي پروتئين ها، املاح، هورمون ها و آب است.
تنظيم تعداد سلول ها در خون مستقيما به عهده عوامل كنترلي رشد در مغز استخوانند.
دكتر سيدمحسن رضوي، فوق تخصص بيماري هاي خون و سرطان در گفتگو با «جام جم» مي گويد: منظور از سرطان خون اين است كه سلول هاي اجدادي (بنيادين) مهار طبيعي رشد را برنمي تابند، يعني زير بار قدرت كنترل بدن نمي روند و بي رويه تكثير مي كنند و در يك كلام لوسمي يعني تكثير بي رويه سلول هاي بنيادين خون ساز در مغز استخوان كه وقتي شروع به تكثير مي كنند، فقط همانند خود را توليد مي كنند و جلوي ساخت عوامل طبيعي ديگر سلولي را مي گيرند كه نتيجه آن توليد يك رده سلولي بيش از حد طبيعي است كه بالغ شده و با ايجاد سلول نهايي منجر به سرطان خون مزمن مي شود.
اين فوق تخصص بيماري هاي خون و سرطان در تعريف سرطان خون مزمن اظهار مي كند: در اين نوع سرطان سلول بنيادين سرطاني شده و در حال تكثير بي رويه است و راه بلوغ سلولي باز است و معمولابيمار سني بالاي 50 سال دارد و ممكن است مدت ها و حتي سال ها دچار اين بيماري باشد و از آن خبر نداشته باشد و به طور تصادفي در آزمايش هاي چكاپ از بيماري خود مطلع شود يا اين كه چندين سال بعد به دليل كاهش وزن، بزرگي طحال، تعريق، تب و خستگي پيش رونده مشخص شود كه فرد به لوسمي مزمن دچار شده است.
وي مي افزايد: ولي در لوسمي حاد تكثير بي رويه سلول هاي بنيادين خون ساز در مغز استخوان، در شرايطي كه حتي بلوغ اين سلول ها هم ساقط شده است، سلول هاي بنيادين (Blast) شروع به تكثير سلول هاي مشابه خود مي كنند و مغز استخوان سرشار از اين سلول ها مي شود، بي آن كه راه بلوغش باز باشد.
به گفته دكتر رضوي در لوسمي حاد، مغز استخوان با تعداد كثيري سلول مواجه است كه نه تنها جاي زيادي را براي ساير سلول هاي طبيعي اشغال كرده اند، بلكه حتي خودشان هم قادر به بلوغ و سير فرآيند رشد نيستند و نتيجه آن مي شود كه فرد بيمار گلبول هاي سفيد، پلاكت ها و گلبول هاي قرمز خود را از دست مي دهد.
آمار نشان مي دهد علائم باليني سرطان خون حاد به مراتب جدي تر از سرطان خون مزمن است كه به شكل كم خوني، ضعف، بي حالي و رخوت از جانب گلبول هاي قرمز خود را نشان مي دهد و وقتي گلبول هاي سفيد كاهش پيدا مي كنند، عفونت هاي پرخطر فرد را تهديد به مرگ مي كند و هنگامي كه پلاكت هاي خون افت كرد، فرد مستعد خونريزي هاي غيرعادي و غيرمترقبه مي شود.
دكتر رضوي با بيان اين كه خونريزي، تب و عفونت، ضعف و بي حالي و خستگي مي تواند از دلايل مراجعه فرد به پزشك باشد، عنوان مي كند: در برخورد با افراد مشكوك به سرطان لازم است مغز استخوان آنها كه سرچشمه سلول هاي خون ساز است، مورد بررسي قرار گيرد.
درمان لوسمی
دكتر رضوي با بيان اين كه امروزه سرطان خون مزمن (ميلوئيد) با كپسول هاي خوراكي درمان مي شود، در خصوص لوسمي مزمن لنفوئيد اذعان مي كند: اين نوع از سرطان بيشتر در سالمندان مشاهده مي شود و به قدري سيرش آرام است كه تا پايان عمر نيازي به درمان ندارد و گاهي به اندازه اي سريع رشد مي كند كه با بهترين درمان ها هم بيش از چند ماه نمي توان به بيمار كمك كرد.در حالي كه در لوسمي حاد لنفوئيد كه بيشتر در كودكان شايع است، در 80 درصد مواقع بيماري قابل درمان است و بالعكس آن، اين بيماري در بزرگسالان سرنوشت درخشاني ندارد و كمتر از 30 درصد از آنها در پايان 5 سال زنده مي مانند.
اين پزشك متخصص مي گويد: از هر 100هزار نفر در طول سال، 10 تا 20 نفر به لوسمي حاد مبتلامي شوند كه عوامل محيطي و ژنتيكي در ايجاد آن نقش موثري دارند.
عوامل محيطي همچون پرتوهاي راديواكتيو، پرتوهاي الكترومغناطيسي، داروهاي شيمي درماني، بنزن و سيگار و عوامل ژنتيكي در بروز و ظهور سرطان ها نقش بسيار مهمي دارند، بنابراين بخشي از درمان هاي مدرن سرطان خون حاد بر پايه تغيير رفتار ژنتيكي سلول سرطاني پي ريزي شده است.
دكتر رضوي تصريح مي كند: استفاده از ميوه و سبزيجات مي تواند سيستم ايمني افراد را تا حدي قوي نگه دارد و مانع از بروز برخي از سرطان ها شود؛ ولي اين موضوع هم كاملاثابت نشده است
http://www.ksna.ir/health-medical/medical/2586-1388-10-08-20-57-38.html
- تعداد بازديد : 1086 - تعداد پاسخ : 4
برفک ، کمبود پلاکت
علوم پزشکی > پزشکی
از متخصصين علوم پزشکي دو سوال داشتم.
1. برفک (؟) دهان ، توده ها ي سفيد رنگي که در دهان نوزاد مشاهده مي شود، به چه دليل به وجود ميايند و چگونه بايد آنها را درمان کرد؟
2. کمبود پلاکت در خون چه عارضه هايي را سبب مي شود و چگونه مي توان آن را کنترل و يا بهبود بخشيد؟
از پاسخ ها و توجه شما سپاسگذارم
متن پاسخ : برفک تکه هاي سفيد به اندازه هاي مختلف روي زبان و مخاط داخل گونه و حلق است به طوري که مانند د لمه هاي شير به آساني از روي
زبان پاک و برداشته نمي شود . برفک باعث درد و ناراحتي خفيف شيرخوار هنگام تغذيه شده به طوري که نمي تواند به خوبي شير بخورد .
برفک عفونت قارچي ناشي از رشد کانديدا آلبيکنس است و ورود آن به روده باريک ميتواند منجر به کهير پوشک يا درماتيت محل کهنه
کودک شود
شايعترين دليل بروز برفک دهاني انتقال عفونت از مونيلياز واژينال مادري به مخاط دهان نوزاد مي باشد .تماس شيرخوار با ساير نوزادان
بيمار و عدم دقت در تميز و ضدعفوني کردن شيشه هاي شير مشترک آنها ونيز تماس شيرخوار با لوازم آلوده بيمارستان ويا آلوده شدن سينه
مادر به عفونت قارچي از عوامل ايجاد اين بيماري هستند .همچنين اين مشکل در نوزادان ضعيف و ناتوان يا در شيرخواراني که داروهاي
سرکوب کننده ايمني استفاده ميکنند بيشتر ديده ميشود.
تشخيص ابن بيماري از طريق مشاهده علايم ظاهري آن بوده و راه افتراق آن با دلمه شيرروي زبان شيرخوار آن است که برفک به
سختي از محل خود کنده ميشود و بعد از کنده شدن جاي ان قرمز رنگ است وممکن است خونريزي مختصري کند.
برفک دهاني واگيري ندارد .
درمان برفک ساده است . توصيه ميشود که درمان شود به خصوص اگر همراه با درماتيت پوشک هم باشد . داروي توصيه شده
سوسپانسيون نيستاتين است .اين دارو بنا به تجويز پزشک بين 1تا 4 ميلي ليتر روزي 4 بار داده ميشود.
آموزش پرستاري :
** دارو را يکباره نبايد در دهان ريخت بلکه بايد آن را از کنار دهان نوزاد طوري ريخت که به تمام قسمتهاي داخلي دهان برسد . بهتر ان
است که نيستاتين را روي سواب يا گاز پيچيده دور انگشت ريخت وسپس داخل دهان و زبان را با ان ماساژ داد
. بعد از دادن نيستاتين تا 30 دقيقه نبايد شيرخوار را تغذيه کرد .
**دارو را بايد حداقل 7 روز وتا 3روز بعد از برطرف شدن کامل ضايعات مصرف کرد .
**مکيدن طولا ني مثل زماني که کودک با شيشه در دهان به خواب ميرود به دليل ساييده شدن بافت داخلي دهان احتمال ابتلا به برفک را
افزايش ميدهد
** شيشه و سر شيشه کودک بايد به خوبي تميز شود . سر شيشه ها را بايد به مدت 15 دقيقه در
ورود داروی جدید برای افزایش پلاكت ها به بازار
با ساخت و ورود داروی "پروماكتا" به بازار، شمار پلاكت ها در خون بیماران مبتلا به كمبود پلاكت افزایش می یابد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از رویترز؛محققان علوم پزشكی معتقدند داروی پروماكتا،هشت برابر بهتر از دارونما در آزمایش ها عمل كرده است.
داروی جدیدساخت شركت گلاكسواسمیت كلاین قادر است مشكل پلاكت خون را در بیماران رفع كند.
http://www.salamatnews.com/viewNews.aspx?ID=13972&cat=10
پورپورا Purpura
9/24/2008 7:41:10 AM
گروهي از اختلالات هستند كه در آنها نقاط بنفش متمايل به قرمز بر روي پوست ظاهر ميشوند.
سن، جنس، ژنتيك و نحوه زندگي
عوامل خطري هستند كه بستگي به علت بيماري دارند. در وضعيتهايي كه تحت عنوان پورپورا خوانده ميشوند، نقاط بنفش متمايل به قرمز يا تغيير رنگهايي مانند خون مردگي بر روي پوست ظاهر ميشوند. اين نقاط يا خون مردگيها نقاط پورپوريك نام دارند كه در نتيجه خونريزي زير پوستي در نواحي كوچك به وجود ميآيند و ممكن است حاصل تخريب عروق خوني يا يك حالت غيرطبيعي در خون باشند. ظاهر نقاط متغير است. اثر آنها ميتواند از اندازه سر سوزن تا حدود 1 سانتي متر تغيير كند. بر خلاف بسياري از راشهاي قرمز رنگ ديگر، نقاط پورپوريك در نتيجه فشار، كم رنگ نميشوند. اين نقاط به خودي خود بيخطرند، اما پورپورا گاهي علامتي از يك اختلال زمينهاي بالقوه جدي است.
انواع بيماري
شايعترين نوع پورپورا، پورپوراي پيري است كه اصولاً در افراد مسن ايجاد ميشود. اين وضعيت منجر به ايجاد خون مردگيهاي تيره، به طور مشخص بر روي پشت دستها و ساعدها و روي رانها، ميشود. پورپوراي پيري در نتيجه ضعيف شدن بافتهاي حمايت كننده عروق خوني زيرپوستي است. اين عروق ضعيف شده مستعد آسيب و خونريزي ميگردند. نقاط پورپوريك خيلي كوچك كه پتشي ناميده ميشوند، اغلب به علت كاهش تعداد پلاكتها (سلولهايي كه به لخته شدن خون كمك ميكنند) ميباشند. كمبود پلاكت ميتواند با تعداد زيادي از اختلالات مغز استخوان، مثل لوسمي يا اختلالات خود ايمني همراه باشد. همچنين ممكن است اين وضعيت در نتيجه عارضه جانبي بعضي داروها مثل داروهاي مدر يا آنتي بيوتيكها به وجود آيد. نقاط پورپوريك با اندازه قابل مشاهده، ممكن است علامتي از عفونت خوني باكتريايي جدي (سپتي سمي) باشد. در بعضي افراد، اين عفونت ممكن است به دليل يك نوع باكتري به نام مننگوكوك، كه ميتواند منجر به مننژيت تهديد كننده حيات شود، باشد. اگر پورپورا همراه با تب ظاهر شود، حتماً به طور اورژانسي به يك مركز پزكشي مراجعه كنيد. پورپوراي (Henock- Schonlein)، نوع شايعي از پورپورا است كه در كودكي به علت التهاب عروق خوني كوچك، ايجاد ميشود. نقاطي كه در اين وضعيت ظاهر ميگردند، مشابه ساير اشكال پورپورا نبوده، بلكه به صورت تودههايي برآمده و كوچك هستند.
كارهايي كه بايد انجام شوند
پورپوراي پيري معمولاً از روي ظاهر خون مردگي مانند نقاط، تشخيص داده ميشود. اين وضعيت بيخطر بوده، نياز به هيچ درماني ندارد. اين نقاط به تدريج كم رنگ ميشوند، اما احتمال عود وجود دارد. هر اختلال زمينهاي واضح مثل مننژيت بايد درمان شود. اگر علت پورپورا واضح نباشد، پزشك شما ممكن است ترتيب يك سري آزمايشات خوني را بدهد تا از تعداد پلاكتها و توانايي خون در لخته شدن طبيعي، آگاهي يابد. اگر آزمايشات خوني، اختلالي را نشان دهند، ممكن است به يك متخصص جهت بررسي بيشتر ارجاع داده شويد. اگر تعداد پلاكتهاي شما خيلي پائين باشد، ممكن است تحت انتقال پلاكت قرار گيريد تا از خونريزي داخلي جدي به ويژه در مغز جلوگيري به عمل آيد، تا اختلال زمينهاي مشخص و درمان گردد. پورپورا بايد به محض درمان موفقيتآميز علت، ناپديد شود. اگر اين وضعيت به علت يك اختلال خود ايمني باشد، پزشك شما ممكن است جهت پاك كردن پورپورا، داروهاي كورتيكواستروئيدي، تجويز كند
http://www.iranems.com/pages/detail.aspx?Id=17544
خانه اخبار و مقالات شیمیدرمانی چیست و چگونه در بدن عمل میکند؟
شیمیدرمانی چیست و چگونه در بدن عمل میکند؟
اخبار و مقالات - اخبار و مقالات
نوشته شده توسط عموعطار( سامان سیار)
شیمیدرمانی چیست و چگونه در بدن عمل میکند؟
اصطلاح ̎شیمیدرمانی̎ از دو واژه شیمی و درمانی ساخته شده است. شیمی در اینجا بهمعنای مواد یا داروهای شیمیائی است. مقصود از ̎شیمیدرمانی̎ درمان بیماری از طریق بهکار بردن داروهای گوناگون است. به جرأت میتوان گفت هر کسی در زندگیاش دست کم یک بار هم که شده به اصطلاح شیمیدرمانی شده است. مثلاً هر گاه برای درمان بیماری عفونیتان از پنیسیلین یا از انواع آنتیبیوتیکهای دیگر استفاده میکنید شما شیمیدرمانی شدهاید. این یک معنای عام اصطلاح شیمیدرمانی است. اما این اصطلاح امروزه معنای خاصی پیدا کرده که غرض از آن درمان دراوئی تومورهای گوناگون (سرطان) است. البته استفاده از داروهای ضد سرطان یا شیمی درمانی یکی از چند راه درمان این گونه تومورها است و میتوان آن را با روشهای دیگری مثل جراحی و پرتو درمانی توأم کرد. شیمیدرمانی در معالجه تومورها بسیار مؤثر بوده و بنابر آماری که در دست است، در سال ۱۹۸۰ در آمریکا بیش از ۴۶۰۰۰ بیمار از این راه بهطور کامل درمان شدهاند و امروزه با کشف داروهای جدید ضدتومور این رقم سرعت رو به افزایش است.
****************************************
داروهای ضد تومور چگونه عمل میکنند؟
سلولهای بدخیم بهصورت افسار گسیختهای رشد میکنند و شاید از جائی به جای دیگر بدن حرکت کرده به فعالیت ادامه دهند. کار این داروها این است که قدرت رشد و تکثیر سلولهای بدخیم را از بین ببرند.
بیمار میتواند از راههای مختلف و با داروهای گوناگون شیمیدرمانی کند. بعضی از داروها در جاهای معینی از بدن اثر میکنند مثل داروهائی که در معالجه تومورهای پوست بهکار برده میشود. اما اکثر داروها در تمام بدن عمل میکنند.
چند عامل، مثل نوع تومور و مقدار و نوع دارو، در انتخاب بهترین راه رساندن دارو به محل اصلی تومور مؤثرند. این داروها را میتوان از راه دهان (بهصورت قرص یا کپسول) هم مصرف کرد. سرعت تأثیر این دارو به نوع آنها و نوع تومور بستگی دارد. توجه داشته باشید که این داروها میتوانند روی بافتها و سلولهای طبیعی هم اثر ناخوشایند داشته باشند. بافتهای اثرپذیر معمولاً آنهائی هستند که رشد سریعی دارند مثل بافتهای مغز استخوان و دستگاه گوارش و سلولهای مؤثر در تولید مثل و پیازهای مو. اکثر سلولهای طبیعی پس از پایان گرفتن دوره شیمیدرمانی بهسرعت بهبود یافته به حالت اولشان بر میگردند.
****************************************
داروهای ضد تومور چگونه تجویز میشود؟
انتخاب نوع دارو برای هر بیمار به چند عامل بستگی دارد. مثلاً تومور آن از چه نوع است و در چه محلی است، چه اندازه بزرگ شده و در چه مرحلهای از رشد است، دارو چگونه در کنشهای طبیعی بدن اثر میگذارد، و خلاصه، سلامت کلی بیمار، به این عوامل بستگی دارد. این وظیفه پزشک معالج است که با توجه به وضع عمومی بیمار، او را با یک یا چند نوع دارو درمان کند. مثلاً شاید به این علت از چند دارو استفاده کند که بعضی سلولهای بدخیم با یک دارو از بین نمیروند و گاهی چند دارو با هم بهتر از یک داروی تنها اثر میکنند.
داروهای شیمیدرمانی را معمولاً نمیتوانید در داروخانههای عمومی پیدا کنید و برای تهیه آنها باید نسخه پزشک متخصص را به مراکز مخصوص ببرید.
**********************************
بیمار چگونه شیمیدرمانی میشود؟
بیشتر داروهای ضد تومور را به یکی از سه طریق زیر به بیمار میدهند:
۱. از راه دهان، بیمار دارو را بهصورت قرص یا کپسول میخورد. مخاط معدهاش آن را جذب کرده و وارد جریان عمومی خون میکند ودارو از این طریق به محل تجمع سلولهای بدخیم میرسد. بیشتر داروهای شیمیدرمانی را مخاط معده جذب نمیکند و یا باعث جراحت آن میشوند، و بههمین علت این داروها را نمیتوان بهصورت خوراکی به بیمار داد.
۲. از راه تزریق عضلانی: برخی داروهای ضدتومور هنگامی بهتر اثر میکنند که در عضله تزریق میشود زیرا که دارو آهسته آهسته جذب جریان خون میشود.
۳. از راه تزریق وریدی: در این روش دارو را یا بهطور مستقیم یا بهطور قطرهای از راه سرم وارد رگ میکنند. با این نوع تزریق دارو سریعاً وارد جریان خون شده به محل تجمع سلولهای بدخیم میرسد.
http://www.amooattar.com/news/1263-%D8%B4%DB%8C%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%AF%D9%86-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D8%AF%D8%9F-.html
خانه اخبار و مقالات شیمیدرمانی چیست و چگونه در بدن عمل میکند؟
شیمیدرمانی چیست و چگونه در بدن عمل میکند؟
اخبار و مقالات - اخبار و مقالات
نوشته شده توسط عموعطار( سامان سیار)
شیمیدرمانی چیست و چگونه در بدن عمل میکند؟
اصطلاح ̎شیمیدرمانی̎ از دو واژه شیمی و درمانی ساخته شده است. شیمی در اینجا بهمعنای مواد یا داروهای شیمیائی است. مقصود از ̎شیمیدرمانی̎ درمان بیماری از طریق بهکار بردن داروهای گوناگون است. به جرأت میتوان گفت هر کسی در زندگیاش دست کم یک بار هم که شده به اصطلاح شیمیدرمانی شده است. مثلاً هر گاه برای درمان بیماری عفونیتان از پنیسیلین یا از انواع آنتیبیوتیکهای دیگر استفاده میکنید شما شیمیدرمانی شدهاید. این یک معنای عام اصطلاح شیمیدرمانی است. اما این اصطلاح امروزه معنای خاصی پیدا کرده که غرض از آن درمان دراوئی تومورهای گوناگون (سرطان) است. البته استفاده از داروهای ضد سرطان یا شیمی درمانی یکی از چند راه درمان این گونه تومورها است و میتوان آن را با روشهای دیگری مثل جراحی و پرتو درمانی توأم کرد. شیمیدرمانی در معالجه تومورها بسیار مؤثر بوده و بنابر آماری که در دست است، در سال ۱۹۸۰ در آمریکا بیش از ۴۶۰۰۰ بیمار از این راه بهطور کامل درمان شدهاند و امروزه با کشف داروهای جدید ضدتومور این رقم سرعت رو به افزایش است.
****************************************
داروهای ضد تومور چگونه عمل میکنند؟
سلولهای بدخیم بهصورت افسار گسیختهای رشد میکنند و شاید از جائی به جای دیگر بدن حرکت کرده به فعالیت ادامه دهند. کار این داروها این است که قدرت رشد و تکثیر سلولهای بدخیم را از بین ببرند.
بیمار میتواند از راههای مختلف و با داروهای گوناگون شیمیدرمانی کند. بعضی از داروها در جاهای معینی از بدن اثر میکنند مثل داروهائی که در معالجه تومورهای پوست بهکار برده میشود. اما اکثر داروها در تمام بدن عمل میکنند.
چند عامل، مثل نوع تومور و مقدار و نوع دارو، در انتخاب بهترین راه رساندن دارو به محل اصلی تومور مؤثرند. این داروها را میتوان از راه دهان (بهصورت قرص یا کپسول) هم مصرف کرد. سرعت تأثیر این دارو به نوع آنها و نوع تومور بستگی دارد. توجه داشته باشید که این داروها میتوانند روی بافتها و سلولهای طبیعی هم اثر ناخوشایند داشته باشند. بافتهای اثرپذیر معمولاً آنهائی هستند که رشد سریعی دارند مثل بافتهای مغز استخوان و دستگاه گوارش و سلولهای مؤثر در تولید مثل و پیازهای مو. اکثر سلولهای طبیعی پس از پایان گرفتن دوره شیمیدرمانی بهسرعت بهبود یافته به حالت اولشان بر میگردند.
****************************************
داروهای ضد تومور چگونه تجویز میشود؟
انتخاب نوع دارو برای هر بیمار به چند عامل بستگی دارد. مثلاً تومور آن از چه نوع است و در چه محلی است، چه اندازه بزرگ شده و در چه مرحلهای از رشد است، دارو چگونه در کنشهای طبیعی بدن اثر میگذارد، و خلاصه، سلامت کلی بیمار، به این عوامل بستگی دارد. این وظیفه پزشک معالج است که با توجه به وضع عمومی بیمار، او را با یک یا چند نوع دارو درمان کند. مثلاً شاید به این علت از چند دارو استفاده کند که بعضی سلولهای بدخیم با یک دارو از بین نمیروند و گاهی چند دارو با هم بهتر از یک داروی تنها اثر میکنند.
داروهای شیمیدرمانی را معمولاً نمیتوانید در داروخانههای عمومی پیدا کنید و برای تهیه آنها باید نسخه پزشک متخصص را به مراکز مخصوص ببرید.
**********************************
بیمار چگونه شیمیدرمانی میشود؟
بیشتر داروهای ضد تومور را به یکی از سه طریق زیر به بیمار میدهند:
۱. از راه دهان، بیمار دارو را بهصورت قرص یا کپسول میخورد. مخاط معدهاش آن را جذب کرده و وارد جریان عمومی خون میکند ودارو از این طریق به محل تجمع سلولهای بدخیم میرسد. بیشتر داروهای شیمیدرمانی را مخاط معده جذب نمیکند و یا باعث جراحت آن میشوند، و بههمین علت این داروها را نمیتوان بهصورت خوراکی به بیمار داد.
۲. از راه تزریق عضلانی: برخی داروهای ضدتومور هنگامی بهتر اثر میکنند که در عضله تزریق میشود زیرا که دارو آهسته آهسته جذب جریان خون میشود.
۳. از راه تزریق وریدی: در این روش دارو را یا بهطور مستقیم یا بهطور قطرهای از راه سرم وارد رگ میکنند. با این نوع تزریق دارو سریعاً وارد جریان خون شده به محل تجمع سلولهای بدخیم میرسد.
****************************
شیمیدرمانی درد هم دارد؟
معمولاً مصرف داروهای شیمیدرمانی دردی بهدنبال ندارد. اگر داروهای خوراکی را بهشکل قرص و کپسول مصرف کرده باشید، میبینید که فرقی میان این داروها و آن قرصها نیست و اگر دارو در عضله تزریق شود، دردش مثل یک تزریق عضلانی معمولی است. در مورد داروهای داخل وریدی باید گفت که اگر هم دردی داشته باشد در همان موقع سوزن زدن است.
بیمار شاید از سوزش خفیفی در جای سوزن شکایت کند. البته بعضی داروها شاید در هنگام تزریق باعث ناراحتیهای جزئی مثل احساس گرما یا دل بههمخوردگی بشود که مدت اینگونه عوارض بسیار کوتاه است.
اگر داروئی را اشتباهی زیر پوست تزریق کنند یا دارو از دیواره رگ به بیرون راه پیدا کند، جای تزریق متورم شده و درد شدیدی میگیرد. اما اگر در وقت تزریق دردی احساس کردید فوراً به پزشک یا پرستار مسئول تزریق اطلاع دهید.
***************************
کجا باید شیمیدرمانی کرد؟
در کلینیک بیمارستان یا در مطب پزشک متخصص، انتخاب محل شیمیدرمانی بستگی به این دارد که چه داروئی مصرف میکنید یا مقررات بیمارستان و موسسه درمانی شما چیست، یا پزشک چه تصمیمی میگیرد. قاعدتاً برای شروع درمان و اولین دوره تزریق لازم است که یکی دو روزی در بیمارستان بستری شوید تا پزشک بتواند واکنشهای احتمالی شما را در برابر دارو بداند تا بر اساس آن برنامههای بعدی درمانی شما را طرح و تنظیم کند.
****************************
دوره درمان چه مدتی طول میکشد و بین درمان چقدر فاصله است؟
مدت درمان و فاصله بین درمانها بستگی به نوع تومور و نوع دارو و واکنش بدن شما دارد. شیمیدرمانی ممکن است بهصورت روزانه و هفتگی یا تزریقات ماهانه انجام گیرد. معمولاً داروها را بهترتیبی میدهند که در فاصله دو تزریق فرصت کافی برای رشد و ترمیم بافتها و سلولهای طبیعی آسیب دیده باشد و بدن بتواند تاب و توان طبیعی خود را از نو بهدست بیاورد. این فاصله درمانی را پزشک شما متناسب با واکنشهایتان تنظیم میکند. توجه داشته باشید که اگر بخواهید درمان شما به نتیجه مطلوبی برسد، رعایت این برنامه تنظیم شده الزامی است.
**************************
آیا اگر همزمان با شیمیدرمانی داروهای دیگری مصرف شود، اشکالی در درمان بهوجود میآید؟
بعضی داروها ممکن است در عمل و اثر داروهای شیمیدرمانی خللی ایجاد کنند. مصرف این یا آن دارو شاید عملکرد داروهای دیگر را تشدید یا خنثی کند. بنابراین ضروری است که پیش از شروع شیمیدرمانی پزشکتان را در جریان بیماری یا بیماریهای دیگرتان قرار دهید و از داروهائی که مصرف میکنید، فهرستی تهیه کنید و در اختیارش بگذارید. هرگاه در طول دوره شیمیدرمانی نیاز به مصرف داروی خاصی داشتید، حتماً با اطلاع پزشکتان باشد. سرخود داروئی مصرف نکنید.
**************************
چهطور میشود فهمید که شیمیدرمانی مؤثر بوده است؟
اول احساس بهبودی است که خود شما دارید. از این گذشته پزشک با معاینات مرتب و آزمایشهای گوناگون و مکرر میتواند به این سئوال پاسخ دهد. پزشک در دورهی درمان به آزمایشها و عکسبرداریهای متعدد از شما نیاز دارد تا بر اساس آنها اطلاعات لازم را در اختیار شما بگذارد. گاهی بیمار از این که عوارض جانبی داروها را در خود نمیبیند به این فکر میافتد که داروها حتماً اثری در او نداشته. این فکر به این دلیل درست نیست که واکنش بیماران در مقابل دارو فرق میکند. وانگهی بیماران که از همه یک نوع داروی خاص مصرف نمیکنند که به یک شکل دچار عوارض شوند.
***********************
چرا عوارض جانبی شیمیدرمانی فقط در بعضی بیماران پیدا میشود؟
برای درک این مطلب ابتدا باید به چگونگی اثر داروهای شیمیدرمانی در بدن اشاره کرد. سلولهای بدخیم معمولاً سرعت رشد و تکثیرشان بسیار زیاد است و داروهائی هم که در شیمیدرمانی بهکار برده میشوند اغلب روی سلولهای سریعالرشد مؤثرند و این نیز خاصیت طبیعی دستهای از سلولهای بدن انسان است. بنابراین مصرف بعضی از این داروها موجب عوارض جانبی میشود که شایعترین آن تهوع، استفراغ و ریزش مو است. اینکه شما هم دچار چنین عارضههائی میشوید یا نه بستگی به این دارد که بدن شما چه واکنشی به دارو نشان بدهد. امروزه بیش از پنجاه نوع دارو برای درمان بیش از صد نوع تومور مختلف بهکار برده میشود. بنابراین ممکن است شما هم ـ در طی درمان به آن پی خواهید برد ـ همان عوارضی را که در یک نوبت از تزریق در شما پیدا شده، در تزریق بعدی همان دارو مشاهده نکنید. بهتر است که درباره عوارض جانبی احتمالی با پزشکتان صحبت کنید و از تمام آنها آگاه باشید. پزشک در زمینه عوارضی که نیاز به درمان یا مراقبت خاصی دارد، آگاهیهای ضروری را به شما خواهد داد.
*******************
ـ عوارض جانبی چه مدتی در بدن باقی میماند؟
عوارضی مانند ریزش مو و احساس خستگی معمولاً در هفتههای اول دوره درمان آغاز میشود و تا آخر ادامه دارد. بعضی عوارض دیگر مثل تهوع و استفراغ معمولاً یکی دو ساعت پس از تزریق شروع میشود و حداکثر تا ۴۸ ساعت بعد ادامه پیدا میکند. عموماً اکثر این گونه عوارض پس از قطع دارو کمکم از بین خواهد رفت. بیشک این عوارض جانبی چیز چندان خوشایندی نیست اما اگر آنها را در یک کفه ترازو بگذارید و بهبودیتان را در کفه دیگر، آن وقت میبینید که به تحملش میارزد. شاید بهعلت طولانی بودن مدت درمان یا عوارض جانبی گرفتار نومید و افسردگی و سرخوردگی شوید اگر چنین حالتی به شما دست داد آن را با پزشکتان در میان بگذارید تا او با توضیحات ضروری و یا با تغییراتی که در برنامه شما میدهد مشکلتان را حل کند. از یاد نبرید که پزشک شما موقعی برای ادامه درمان شما اصرار میورزد یا توصیه میکند که نشانههای بهبودی در شما دیده شود. در طول درمان کمکم از پارهای از عوارض جانبی کاسته میشود و این حاصل سازگاری بدنتان با دارو است. با این همه بهخاطر داشته باشید که مدت از بین رفتن عوارض در اشخاص گوناگون کاملاً متفاوت است و تماماً بستگی به وضع جسمانی و روانی شما و نوع داروهای مصرفی دارد.
*************************
چرا این همه روی تغذیهی خوب تأکید میشود؟
شما با تغذیهی درست و مناسب بهترین فرصت ممکن را برای بدنتان فراهم میآورید که با بیماری دست و پنجه نرم کند. نظر پزشکان و متخصصان تغذیه این است که تغذیهی متعادل و مناسب به قدرت بیمار در تحمل عوارض جانبی میافزاید.
تغذیه درست و مناسب یعنی انتخاب غذاهای گوناگونی که ویتامینها و مواد معدنی و پروتئین و مواد لازم را به بدن برساند. مقصود این است که غذائی بخورید که هم کالری کافی برای حفظ انرژی و وزن بدنتان را داشته باشد و هم حاوی پروتئین کافی باشد. این برای بازسازی سلولهای طبیعی پوست و مو و سایر اندامهائی که در شیمیدرمانی آسیبدیده لازم است. غذائی که میخورید اگر کالری کافی را که برای تأمین انرژی شما ضروری است، نداشته باشد، در آن صورت بدنتان ناچار میشود پروتئینی را که برای بازسازی بافتها ضروری است به این کار بزند و شما دچار کمبود پروتئین میشوید.
بهنظر برخی متخصصان کارآزموده علوم غذائی لازم است که پروتئین غذای مصرفی شما در مدت شیمیدرمانی دو برابر شود و مقدار بیست درصد هم به کالری آن افزوده گردد.
*************************
چه غذاهائی بخورید؟
برای آن که یک برنامهی غذائی درست داشته باشید، توصیه میشود که بیشتر از این مواد غذائی استفاده کنید:
ـ میوه و سبزیجات: سبزیجات را خام بهصورت سالاد و یا پخته و میوهها را خام یا به شکل کمپوت یا آب میوه مصرف کنید. پس از مصرف مطمئن باشید اغلب ویتامینها و مواد معدنی لازم به بدنتان میرسد.
ـ مواد گوشتی، مثل ماهی، گوشت مرغ و گوشت قرمز: مواد گوشی سرشار از پروتئین و ویتامینهای گوناگون و مواد معدنی است. از حبوباتی مثال لوبیا و باقلا هم میتوانید برای تأمین پروتئین استفاده کنید. تخممرغ هم منبع خوبی برای مواد پروتئینی است.
ـ توصیه میشود که نرمهی سبوس گندم و یا برنج در غذاهایتان بریزید و یا نان سبوسدار بخورید زیرا اینها سرشار از پروتئین و ویتامین هستند.
ـ شیر و فراوردههای لبنیاتی را هم از یاد نبرید که حاوی همین موادند.
**********************
چگونه بیاشتهائی را برطرف کنیم؟
شیمی درمانی میتواند عادت غذائی شما را بههم بریزید. مثلاً شاید گاهی بیمار ̎کمخوراک̎ به پرخوری بیفتد. اما غالباً عکس این مسئله اتفاق میافتد و معمولاً کماشتهائی یا بیاشتهائی و بیمیلی به غذا از عوارض شایع شیمی درمانی است. این عارضه در چند روز اول پس از آغاز هر دوره درمانی در شما پیدا میشود. یک راه خوب رفع بیاشتهائی این است که دفعات غذا خوردنتان را زیاد کنید اما هر بار مقدار کمی غذا بخورید.
اگر قبل از غذا قدم بزنید خودش خیلی مؤثر است. خیلی از بیماران اشتهای به گوشت و فرآوردههای گوشتر را از دست میدهند و علتش اختلالی است که در اثر شیمی درمانی در پرزهای چشائی پیدا میشود. در این صورت معمولاً مزهی گوشت در دهان تلخ میشود. با زدن چاشنیها و سسهای گوناگون به گوشت میتوان آن را خوشمزه کرد. نکته جالب این است که بعضی بیماران میگویند هر وقت که با قاشق و چنگال غیر فلزی غذا میخورند، گوشت به دهانشان کمتر تلخ میآید.
*********************
چهقدر مایعات برای بدن لازم است؟
بعضی داروهای شیمیدرمانی روی کلیهها و مثانه اثر مستقیم دارد. از این رو در این زمینه از پزشکتان بپرسید و راهنمائی بخواهید. اگر میان داروهای شما از این نوع داروها هم باشد ضروری است که در ۴۸ ساعت اول پس از تزریق، مایعات بیشتری مخصوصاً از نوع چاقی و نوشابههای غیرالکلی و انواع آب میوه مصرف شود. بهطور کلی مصرف زیاد مایعات برای دفع دارو از بدن و کاهش عوارش جانبی آن کمک مؤثری میکند.
**********************
با عوارض جانبی چه باید کرد؟
پیشنهاداتی میشود که با رعایت آنها میتوانید عوارض جانبی شیمیدرمانی را آسان تر تحمل کنید. ناگفته نماند که شما دچار همان عوارضی که وجود دارد نشده و فقط گاهی یک یا چند مورد از آنها گریبانگیر شما خواهد شد.
*******************
با مشکلات دستگاه گوارش چه کنم؟
ـ تهوع و استفراغ: توجه داشته باشید که مقصود از تهوع ̎ آشوب شدن دل̎ یا بهاصطلاح ̎ دل آشوبه ̎ است و منظور از ̎ استفراغ ̎ هم ̎برگرداندن̎ است. اکثر داروهای ضدتومور چون مخاط معده را تحریک میکنند روی مرکز کنترل استفراغ در مغز اثر مستقیم دارند. معمولاً همراه با شیمیدرمانی داروهائی برای جلوگیری از دل بههم خوردگی به شما داده میشود.
با این همه اگر نکات زیر را رعایت کنید از عوارض فوق کاسته خواهد شد.
ـ هربار که غذا میخورید، کم بخورید. شکم پر، تحریکپذیرتر است.
ـ مایعات ضروری را یک ساعت قبل از غذا بخورید نه همراه با آن.
ـ غذاهای پرچرب یا سرخ کرده نخورید.
ـ غذاهایتان را نه خیلی داغ بخورید و نه خیلی سرد.
ـ آهسته بخورید تا هر بار مقدار کمی غذا وارد معده شود.
ـ غذا را خوب بجوید تا آسانتر هضم شود.
ـ بیشتر، غذاهای خشک مثل نان برشته و آب پز مثل گوشت آبپز، جوجهکباب، نخود سبز آبپز و مانند اینها، بخورید.
ـ روز تزریق از خوردن غذاهای به اصطلاح ̎ سنگین ̎ که هضمش دشوار است، خودداری کنید.
ـ مایعات خنک و کمشیرینی مثل آب و آب سیب و مانند اینها بخورید.
ـ از رفت و آمد در اماکنی که بوهای مختلفی مثل پیاز داغ، سیرداغ، و مانند اینها، یا دود سیگار و عطر و ادوکلن تند در آن به مشام میرسد، پرهیز کنید. خجالت نکشید و از ملاقات کنندگان و میهمانان بخواهید که حال شما را رعایت کنند.
ـ اگر بوی غذا ناراحتتان میکند، از رفتن به آشپزخانه یا آشپزی خودداری کنید.
ـ استراحت بعد از غذا میتواند کمک مؤثری باشد. معمولاً فعالیت بعد از غذا هضم آن را تسریع میکند.
توجه کنید که استراحت باید روی صندلی و در حالت نشسته باشد، تا دو ساعت پس از غذا از دراز کشیدن خودداری کنید.
ـ اگر دندان مصنوعی (عاریهای) دارید یا هرگونه جسم خارجی در دهان دارید، آنها را در آوردید چون باعث تحریک و تشدید دل آشوبه و استفراغ میشود.
ـ موقعی که دل آشوبه دارید، سعی کنید از راه دهان نفس عمیق بکشید. برخی از بیماران قبل از تزریق دارو و یا هر وقتی که به تزریق فکر میکنند به تهوع و استفراغ میافتند.
ـ اسهال: اگر به اسهال افتادید و بیش از ۲۴ ساعت ادامه داشت، یا همراه با آن در شکمتان درد و انقباض داشتید، حتماً با پزشکتان در میان بگذارید. برای بند آمدن اسهال رعابت نکات زیر میتواند مفید باشد:
ـ غذا را از صافی بگذرانید و بخورید تا استراحتی به رودهها داده باشید.
ـ مایعات فراوانی بخورید، بهخصوص مایعاتی مثل آب و آب سیب و چای کمرنگ. هرگز مایعات خیلی سرد یا خیلی گرم نخورید. اگر نوشابههای بدون الکل مصرف میکنید، صبر کنید تا گازش کاملاً خارج شود.
ـ غذا را به دفعات متعدد و به مقدار کم بخورید.
ـ از خوردن غذاهائی که باعث دردهای انقباضی میشود مثل قهوه، سوپ، کلم، گلکلم، ادویهجات و شیرینیجات خودداری کنید.
ـ وقتی حس کردید بهتر شدید میتوانید غذاهای سبک مثل برنج و سیبزمینی و نان برشته بخورید.
ـ معمولاً موقع اسهال پتانسیم زیادی از بدن دفع میشود، اگر دستور خاصی از پزشکتان ندارید، میتوانید از مواد غذائی حاوی پتانسیم زیاد مثل موز و پرتقال و سیبزمینی و نوشابههای بدون الکل استفاده کنید.
ـ اگر مصرف شیر و لبنیات دیگر اسهالتان را شدیدتر میکند، از خیرش بگذرید.
ـ یبوست: برخی از داروهای شیمی درمانی ممکن است یبوست شدید بدهند. بهتر است این مورد را با پزشکتان در میان بگذارید. رعایت نکات زیر میتواند در رفع یبوست مؤثر باشد:
ـ تا میتوانید مایعات بخورید.
ـ خوارکهای مثل میوه و سبزی خام و نان سبوسدار بخورید که مقدار زیادی مواد به اصطلاح فیبری یا الیافت دار در آنها است.
ـ بیشتر فعالیت و حرکت کنید.
ـ اگر یبوستتان از ۴۸ ساعت گذشت، پزشکتان را در جریان بگذارید و خودسرانه دارهای ملین مصرف نکنید.
********************************
با ناراحتیهای دهان و گلو چه میشود کرد؟
بعضی داروهای ضد تومور شاید باعث خشک و یا زخم شدن دهان شوند یا ممکن است در وقت فرو دادن غذا یا جویدن اشکالاتی درست کنند. رعایت نکات زیر میتواند به حل این مشکل کمک کند.
ـ تا میتوانید مایعات بخورید.
ـ تکههای یخ بمکید.
ـ آبنباتهای کم شیرین بمکید تا آدامسهای کم شیرین یا بیشکر بجوید.
ـ چیزهای آبدار مثل میوه یا بستنی بخورید.
ـ بهتر است غذاهای پخته را توی مخلوطکن یا چیزهائی مانند آن بهصورت مایع در آورید که مصرفش آسانتر است.
اگر مخاط دهانتان زخم شد که این معمولاً به شکل دانههای سفید رنگ دیده میشود، حتماً با پزشکتان در میان بگذارید، اما رعایت نکات زیر میتواند به تسریع بهبودیتان کمک کند.
ـ از مصرف خوراکهای اسیدی مثل گوجهفرنگی و پرتقال و غذاهای ترش پرهیز کنید.
ـ به غذایتان ادویه و نمک زیاد نزنید.
ـ سعی کنید دهان و لثههایتان تمیز باشد. در طی شیمیدرمانی دهان و لثههایتان بیش از پیش به مراقبت نیاز دارد. رعایت نکات سادهی زیر میتواد از احتمال عوارض و عفونت کم کند.
ـ مسواکتان نرم باشد و دندانهایتان را بهآرامی مسواک بزنید.
ـ روزی چندبار با مخلوط آب نمک یا جوش شیرین قرقره کنید.
ـ شیمی درمانی شاید باعث پوسیدگی یا به اصطلاح کرمخوردگی دندان بشود. بهتر است با دندانپزشکتان در این باره و نیز درباره مراقبت از لثهها در طول درمان مشورت کنید.
**************************
چرا احتمال عفونت زیاد است؟
اکثر داروهائی که در شیمی درمانی بهکار برده میشود، اثر مستقیمی روی مغز استخوان دارد که باعث کمکاری و در نتیجه کاهش فعالیت آن میشود. مغز استخوان محل تولید سلولهای خونی است. گلبولهای سفید که در مغز استخوان ساخته میشود در پیشگیری از عفونت و مبارزه با میکروبهای عفونتزا کمک بزرگی به شمار میآید. در اثر کاهش این گلبولها احتمال خطر دچار شدن به بیماریهای عفونی افزایش مییابد. طی دوره شیمیدرمانی، پزشکتان با کنترل مرتب مقدار گلبولهای سفید و سلولهای خونی دیگر برنامهی داروئی شما را تنظیم میکند و اگر گلبولهای سفید به مقدار زیادی کاهش یابد، ممکن است دارویتان را قطع یا کم کند. هرگاه گلبولهای سفید کم شود رعایت نکات زیر از احتمال دچار شدنتان به عفونت میکاهد.
ـ دستهایتان را حتماً بشوئید، مخصوصاً قبل از صرف غذا و بعد از اجابت مزاج
ـ از رفتن به اماکن عمومی و حشر و نشر با بیمارانی که بیماریهای واگیردار مثل سرماخوردگی یا آفلوانزا و آبله مرغان و مانند اینها دارند، پرهیز کنید.
ـ موقعی که ناخن میگیرید، مواظب باشید گوشتتان را نگیرید و زخم نکنید.
ـ مسواکتان سفت نباشد و نخ دندان به کار نبرید تا از احتمال زخم شدن دهان و لثه کم شود.
ـ برای تراشیدن ریش و زدودن موهای بدن از دستگاههای برقی استفاده کنید نه تیغ خودتراش.
ـ جوشهای صورت و بدنتان را نکنید.
ـ سعی کنید روزی یک بار هم ک شده دوش آب گرم بگیرید. خودتان را بهآرامی با حوله خشک کنید. حوله را روی تنتان نکشید.
ـ اگر میبینید که پوستتان خشک شده از روغن و لوسیونهای مخصوص استفاده کنید.
ـ اگر جائی روی پوستتان خراشی یا بریدگی ایجاد شد، فوراً آن را با آب گرم و صابون بشوئید.
ـ بعد از هر بار اجابت مزاج بهدقت نشیمنگاهتان را بشوید و اگر سوزش داشتید و یا زیر دستتان دکمههای بواسیر حس کردید با پزشک در میان بگذارید و چارهجوئی کنید.
ـ نشانههای عفونت چیست؟
با همه مراقبتهائی که میکنید باز ممکن است دچار عفونت بشوید. در این صورت احتمال میرود که هر یک از علائم زیر در شما ظاهر شود:
ـ تب بیشتر از ۳۸ درجه
ـ لرز
ـ عرق زیاد در شب یا هنگام خواب
ـ اسهال شدید
ـ سوزش و درد در موقع ریزش ادرار
ـ سرفهی شدید گلودرد
هر گاه هریک از این علائم دیده شد، فوراً با پزشکتان در میان بگذارید و خودسرانه هیچ داروئی مصرف نکنید.
*************************
آیا همهی سلولهای خونی در نتیجهی شیمیدرمانی کاهش مییابند؟
داروهای شیمیدرمانی ممکن است روی هر یک از سلولهای خونی که در مغز استخوان ساخته میشود، اثر بگذارد. گلبول قرمز و پلاکتها هم مثل گلبولهای سفید ممکن است کاهش یابند و در نتیجه عوارض خاص خود را بروز دهند.
ـ گلبولهای قرمز: کار اصلی گلبولهای قرمز بردن اکسیژن از ریه به بافتهای مختلف بدن است. کاهش این گلبولها (که بهکم خونی یا آنمی معروف است) سبب میشود که اکسیژن کافی به قسمتهای مختلف بدن نرسد. همراه با کمخونی ممکن است دچار خستگی و ضعف و سرگیجه و حتی تنگی تنفس بشوید.
هرگاه هر یک از این علائم را مشاهده کردید حتماً با پزشکتان در میان بگذاریدو در عین حال برای بهبود حالتان بهتر است نکات زیر را رعایت کنید:
ـ خوب استراحت کنید تا نیرویتان را ذخیره کرده باشید.
ـ در کارتان شتاب نکنید تا کمتر به سرگیجه بیفتید بهخصوص موقع تغییر وضعیت، مثلاً از حالت خوابیده به نشسته
پزشک شما با توجه به شدت و ضعف کمخونیتان شاید تزریق خون را ضروری بداند.
ـ پلاکت: پلاکتها سلولهای کوچکی هستند که در مغز استخوان ساخته میشوند و نقش مهمی در انعقاد خون دارند و از خونریزی جلوگیری میکنند. اگر مقدار پلاکتهای خون شما کم شود، احتمال خونریزی بهصورتهای مختلف بالا میرود. وقتی از پلاکتها کم شود رعایت نکات زیر از خطر خونریزی کم میکند: بدون اجازه پزشک هیچگونه داروئی حتی آسپرین یا مسکنهای دیگر مصرف نکنید.
ـ از مسواک زدن دندانهایتان خودداری کنید و لثهها را هم با وسیلهی نرمی مثل پنبه تمیز کنید.
ـ برای نظافت بینی انگشت به آن نکنید.
ـ اگر وسیلههای نوک تیز و برنده بهکار میبرید دقت کنید که مبادا موجب بریدگی شود.
ـ در موقع اتو کردن و یا پخت و پز مواظب باشید تا جائی از بدنتان نسوزد.
ـ از کارهای سخت بدنی و ورزش خودداری کنید که مبادا جائی از بدنتان زخم شود.
علائمی هست که از روی آنها متوجه کمبود پلاکتها و خطر خونریزی میشوید:
ـ زیر پوست بهخصوص در ناحیه ساق پاها و شکم دانههای قرمز رنگی پیدا میشود.
ـ کبودی و خونمردگی زیر پوست بیآنکه ضربه شدیدی به آنجاها خورده باشد.
ـ در ادرار یا مدفوع خون دیده میشود.
هر گاه یکی از این علائم را مشاهده کردید، فوراً با دکترتان تماس بگیرید.
*********************
آیا همهی بیمارانی که شیمیدرمانی میشوند، ریزش مو دارند؟
سرعت رشد و تکثیر سلولهای پیاز موی سر و تن بسیار زیاد است. از این رو ممکن است در اثر شیمیدرمانی موقتاً به آنها آسیب برسد. داروهائی که مصرف میکنید شاید روی پیازههای موی شما اثر داشته یا نداشته باشد. نمیشود با قطع یقیین گفت کدام بیمار دچار این عارضه خواهد شد. اما پزشکتان با شناختی که از داروها دارد و بنابر تجویزهائی که بهدست آورده، میتواند تا حدی در این زمینه راهنما باشد. بههر حال هرگونه تغییر یا ریزش در پیازهای مو کاملاً موقتی است و پس از قطع دارو متوقف میشود.
وقتی مو در نتیجه شیمیدرمانی آسیب ببیند، معمولاً جای شکستگی مو که در نزدیکی پوست سر است گاهی دردناک میشود. موهای باقی مانده هم شکننده و تیره و خشک میشود. توجه داشته باشید که ممکن است علاوه بر موهای سر و صورت موهای تمام بدن بریزد. معمولاً ریزش مو از هفتهی دوم شیمیدرمانی و پس از تزریق اتفاق میافتد و شما موقع شانه کردن یا برس زدن یا شستن سر متوجه آن میشوید.
ـ برای جلوگیری از ریزش مو چه کارهائی باید انجام داد؟
به کار بردن کلاه قبل از شیمیدرمانی و یا در طی آن ممکن است در جلوگیری از ریزش موی برخی بیماران مؤثر باشد. این کلاه فقط برای بعضی داروها مؤثر است لذا همیشه توصیه نمیشود. از دست دادن مو مسئلهی بسیار سادهای نیست و گاهی موجب اختلالات روانی شدیدی مثل افسردگی یا عصبانیت شدید میشود. این واکنشها کاملاً طبیعی و قابل قبول است و اگر دربارهی آن حرف بزنید، شاید آرام بگیرید. بهخاطر داشته باشید که موهایتان پس از اتمام درمان به حالت طبیعی در خواهد آمد و حتی شاید در طول درمان رشد مو شروع شود. در ضمن خیلی احتمال دارد این موهای نورسته بافت و رنگ بهتری داشته باشند.
******************
آیا شیمیدرمانی اثری در اندامهای جنسی دارد؟
شیمیدرمانی ممکن است (نه همیشه) روی اندامهای جنسی و کار آنها در زنان و مردان تأثیر بگذارد.
عوارض ایجاد شده به نوع داروی مصرفی و سن و سلامت عمومی بیمار بستگی دارد. این داروها معمولاً اثری در تمایل جنسی و قدرت آن ندارد اما پارهای از بیماران به علت فشار ناشی از بیماری و برنامههای درمانی، ناتوانی و ضعف بیش از اندازه احساس میکنند. عوارض جانبی که در زمینهی مسائل و اندامهای جنسی در بیماران مختلف دیده میشود میتواند از بیماری به بیمار دیگر کاملاً متفاوت باشد.
مهمترین عارضهی شیمیدرمانی در زنان همان تغییر در عادت ماهانه است. شیمیدرمانی میتواند باعث نامنظم شدن عادت ماهانه و یا قطع آن شود که ممکن است تا پایان دورهی درمان ادامه داشته باشد. شاید این بیماران متوجه علائمی مثل گرم شدن ناگهانی و یا دیگر علائم یائسگی زودرس شوند. تغییرات هورمونی ناشی از شیمیدرمانی ممکن است باعث خشکی و خارش یا ترشح مجرای تناسلی شود که با داروهای موجو قابل رفع است. بعضی داروهای ضدتومور ممکن است باعث نازائی شود که شاید موقتی و یا دائمی باشد. این عارضه به نوع دارو و سن بیمار بستگی دارد. بیمار شاید همزمان با درمان باردار شود اما آبستن شدن در طی درمان را توصیه نمیکنیم زیرا که مصرف داروهای شیمیدرمانی امکان ایجاد ناهنجاریهای مادرزادی جنین را بالا میبرد. از این رو لازم است تمام زنانی که در سن باروری و تحت درمان هستند از وسائل لازم برای جلوگیری استفاده کنند. نوع وسیله باید با نظر پزشک باشد.
خانمهائی که مقارن با حاملگی به بیماریشان پیبردهاند در صورت امکان بهتر است که آغاز درمانشان پس از زایمان باشد ولی اگر درمان جنبه فورت دارد، حداقل تا پایان ماه چهارم صبر شود و از مصرف پارهای از داروها که اثر بیشتری روی جنین دارند، خودداری شود. اما اگر درمان صد در صد ضروری است و جان مادر در خطر است، ممکن است سقط جنین توصیه شود. در مورد مردان، احتمال عقیم شدن در اثر شیمی درمانی هست. داروهای ضدتومور ممکن است مقدار و یا قدرت حرکت اسپرمها را کاهش دهد. این وضع شاید در تمام طول درمان ادامه داشته باشد و در بعضیها برای همیشه باقی بماند. پزشکتان را در جریان بگذارید. امروزه با امکاناتی مثل بانک اسپرم و تلقیح مصنوعی این مسئله تا حدی قابل حل است.
***********************
با ناراحتیهای پوستی چه میشود کرد؟
شاید تغییرات جزئی مثل قرمز شدن و خشک و پوسته شدن و خارش در پوستتان دیده شود و یا جوشهای کوچکی زیر پوست پیدا شود که اکثر اینها به مرور دفع میشود و نیازی به درمان نیست.
در مورد جوش صورت باید گفت بهتر است که صورت را تمیز و خشک نگهدارید و از صابونها و کرمهای بهداشتی استفاده کنید. برای رفع خشکی پوست میتوانید از محلولها یا کرمهای مرطوبکننده بدون اسانس (مثل روغن بچه) استفاده کنید. محلول نشاسته در فرو نشانندن خارش پوست بسیار مؤثر است. اگر علائم پوستی به چنین درمانهائی جواب نداد، بهتر است با پزشکتان مشورت کنید.
تزریق داخل وریدی بعضی داروها گاهی باعث تحریک رگ شده بهصورت نشانهی تیره رنگ در طول مسیر رگ دیده میشود که نیازی به درمان ندارد و به مرور از میان خواهد رفت. در هنگام تزریق بعضی داروها اگر دارو مستقیماً زیر پوست برود یا از دیواره رگ نشت کند، باعث تحریک و از میان رفتن نسوج پیرامون خود میشود که میتواند از عوارض سختی بهدنبال داشته باشد. اگر پس از تزریق در محل آن درد شدید یا سوزش یا تورم داشتید، فوراً پزشک را در جریان بگذارید.
یادآوری میکنیم که مصرف داروهای شیمیدرمانی ممکن است حساسیت پوست را در برابر آفتاب زیاد کرده، سبب سوختگی و عوارض دیگر شود، بهتر است که در طول درمان زیر آفتاب نمانید.
*******************
با عوارض دیگر شیمیدرمانی چه میتوان کرد؟
ـ اثر دارو روی عضلات و اعصاب: در طول درمان ممکن است عضلاتتان دچار ضعف خستگی و یا درد شود که معمولاً نیازی به درمان خاصی ندارد و به مرور برطرف میشود. بعضی داروها ممکن است در اعصاب جسی تغییراتی ایجاد کند که باعث عوارضی چون خوابرفتگی و گزگز کردن انگشتان دست و پا و یا اختلال در حرکت و از دست دادن تعادل شود. معمولاً اینگونه عوارض گذار بوده با قطع دارو بهتدریج برطرف میشود. بروز هر نوع اشکال عصبی یا عضلانی را با پزشکتان در میان بگذارید و برای درمان آن از او کمک بگیرید.
ـ عوارض دستگاه ادراری: بعضی داروهائی که مصرف میکنید، ممکن است رنگ و بوی ادرار را عوض کند که جای نگرانی نیست. اما اگر بیش از ۴۸ ساعت طول کشید، بهتر است که پزشکتان را در جریان بگذارید.
عموماً توصیه میشود که پس از شیمیدرمانی مایعات بیشتری خورده شود تا به دفع ادرار کمک کند و بدینطریق عوارض جانبی احتمالی کاهش یابد.
ـ افزایش مایعات داخل بافتها: باقی ماندن مایع زیاد در بدن ممکن است ناشی از دارو یا خود بیماری باشد و یا ناشی از تغییرات هورمونی که در نتیجه درمان اتفاق میافتد. اگر در ناحیهی صورت و دستها و پاها و یا شکمتان پف و یا تورمی دیدید، پزشک را در جریان بگذارید. شاید با کم کردن مصرف نمک تا حدی این اشکال برطرف شود. اگر پزشکتان لازم بداند با تجویز داروهای ضروری به رفع آن کمک خواهد کرد.
ـ علائم شبیه سرماخوردگی: در بعضی بیماران ناراحتیهائی شبیه سرماخوردگی یا آنفلوانزا دیده شده است. معمولاً این علائم یک تا سه روز پس از شیمیدرمانی به صورت درد عضلات و سردرد و خستگی و تهوع و تب و لرز بروز میکند. چون همیشه احتمال عفونت خفیفی هم هست، لذا با مشاهدهی علائم سرماخوردگی بهتر است پزشک را در جریان بگذارید.
****************
شیمیدرمانی چه تأثیری بر عواطف شما میگذارد؟
نیاز شما به شیمیدرمانی و اثراتی که در زندگی شما دارد، ممکن است یک سلسله احساسات منفی در شما ایجاد کند. ترس، نگرانی و افسردگی ناشی از بیماری شامل همه بیماران میشود. از روزی که شروع به شیمیدرمانی میکنید، بیشک تغییراتی در روش زندگی شما ایجاد میشود و شاید هم ناگزیر شوید که برنامه زندگی روزمرهتان را با برنامهی درمانی سازگار کنید و از طرف دیگر سلامت همومی شما هم ممکن است بهعلت عوارض جانبی شیمیدرمانی مختل شود. بیشک این تغییرات خوشایند نیست اما شما خواهید توانست با تغییراتی که در راه و روشهای زندگیتان میدهید با آنها بسازید. نومید نباشید و همیشه بهخاطر داشته باشید که تنها شما نیستید که به این بیماری دچار شدهاید و خیلی این راه را رفته و سلامت کامل خود را بازیافتهاند.
طی درمان به این فکر میافتید که چه بر سرتان دارد میآید. مثلاً آیا داروها منظماً اثر دارند و یا شما چطور میتوانید با فشار روحی و نگرانی ناشی از بیماری و درمان کنار بیائید. اگر درک این مسائل برایتان مشکل است، حتماً از پزشک معالجتان راهنمائی بخواهید و اگر باز هم متوجه نشدید، سئوالتان را تکرار کنید.
در ضمن از یاد نبرید که توجه به چند و چون احوال و احساس شما همان اندازه مهم است که سلامتی جسمیتان. اگر از بیماری بترسید یا از درمانتان دلسرد شوید، بیشک درمانتان به شکست میانجامد و نتیجهی مطلوب از آن نخواهید گرفت. اگر چنین احساسهائی در شما پیدا شد حتماً آن را با دوستان و نزدیکان و یا بیماران دیگر در میان بگذارید. فراموش نکنید هر کسی به مشکلی گرفتار شود نیاز به یاری دارد. نترسید و از دیگران یاری بخواهید.
*******************
چطور میتوان زندگی روزمره را آسانتر گذراند؟
در طول دورهی شیمیدرمانی کارهای زیادی هست که با انجام آن میتوانید آسانتر زندگی کنید. به این پیشنهادها توجه کنید:
ـ یادتان باشد که خوب خوردن خیلی مهم است چون بدن شما برای بازسازی بافتها و کسب انرژی، نیاز به غذای درست و حسابی دارد.
ـ همیشه فکر کنید که غرض از درمان چیست و سرانجام چه نتایجی از آن بهدست خواهد آمد.
ـ تا جائی که امکان دارد از طریق پرسیدن و خواندن به حقاسق مربوط به بیماری و روش درمانیتان آگاهی پیدا کنید. این میتواند هراس شما را از ناشناختهها کاهش دهد.
ـ سعی کنید مسائل روزمره و خاطراتتان را از درمان یادداشت کنید. مرور آن نوشتهها کمکی است به آگاهشدن از احساسهائی که شما طی درمان داشتید. شاید روشنگر این نکته نیز باشد که چه پرسشهائی را ضروری است از پزشکتان بپرسید.
ـ کارها و مهارتهائی را بیاموزید که دانستنش از آن رو ضروری است که به شما در مراقبت از خودتان یاری میکند. هر کارتان را که خودتان بکنید این احساس به شما دست خواهد داد که هنوز سررشتهی زندگی را در دست دارید.
ـ فعالیتهایتان را محدود کنید که زود از پا نیفتید. فقط کارهائی بکنید که برایتان اهمیت حیاتی داشته باشد. نگذارید شیمیدرمانی یا عوارض جانبی آن شما را از کار و زندگیتان بیندازد.
ـ در پی آن باشید که راههای جدید را که به بهبود وضعتان کمک میکند دنبال کنید. مثلاً بعضی بیماران به کارهائی از نوع تمرینات معروف به مدیتیشن ̎Meditation " که تمرکز و مراقبه و تفکر در عوالم روحی است، یا به ورزشهائی مثل یوگا روی میآورند.
ـ بههدفهای واقعی فکر کنید. اگر کارهایتان را شتابزده انجام دهید، به خودتان سخت گرفتهاید.
ـ برای آن روزهائی که حال عمومیتان بهتر است، برنامهریزی کنید.
ـ سرگرمیهای تازه پیدا کنید و سعی کنید کارهای جدیدی یاد بگیرید.
ـ اگر تاب و توانش را دارید ورزش کنید. بهکار گرفتن جسم اعتماد به نفستان را بالا میبرد و موجب میشود که از فشار عصبی و خشم در امان بمانید و اشتهای خوبی هم پیدا کنید.
*******************
تأثیر دوستان و خانواده چقدر است؟
شما طی درمان به دوستان و نزدیکان نیازمندتر از هر موقع دیگرید. البته شاید این در ابتدای کار مشکل باشد. خیلی از مردم از این بیماری اطلاعات درستی ندارند و حتی شاید از آمد و شد با شما بههمین خاطر پرهیز کنند. بعضی شاید خیال کنند که با این آمدن و رفتنها دردسر و مزاحمتی برایتان فراهم میآورند و این درست موقعی است که توقع دارید دیگران به شما کمک کنند. شاید ناگزیر شوید قدمهای اول را خودتان بردارید. سعی نکنید پیش دیگران در باب بیماری و درمان و نیازها و احساستان پردهپوشی کنید. همین که دیگران بدانند که شما ابائی ندارید که از این جور مسائل بیپرده حرف بزنید شاید آنها هم بیش از پیش بخواهند صراحت به خرج دهند و برای کمک به شما پا پیش بگذارند.
*************
چطور میشود با فشار عصبی مقابله کرد؟
راههای متعددی هست که شما میتوانید با فشارهای روحی و عصبی ناشی از بیماران و درمان مقابله کنید. شیوههائی که در این بخش عرضه میشود میتواند در رفع تهوع و استفراغ که قبل از شیمیدرمانی پیش میآید مؤثر باشد و حتی برای تعدادی از بیماران در طول درمان هم مفید بوده است. این روشها ممکن است به درد شما هم بخورد و به هر حال ارزش آن را دارد که شما هم آنها را امتحان کنید.
ـ کنترل تهوع و استفراغ: بعضی بیماران حتی موقعی هم که به دوا و درمان فکر میکنند به تهوع و استفراغ میافتند که علتش بیشتر نگرانی و دلواپسی درباره تزریقات و احتمال عوارض بعدی آن است. اگر کاری را که میگوئیم بکنید به حالتان مفید است. ۱۵ تا ۴۰ دقیقه قبل از شیمیدرمانی در یک جای ساکت و آرام دراز بکشید. اگر در حال استراحت کردن میبینید که صحبت کردن با کسی برایتان مفید است، حتماً این کار را بکنید. هر کاری که شما را از فکر تزریق خلاص کند به رفع تهوعتان کمک میکند.
ـ شیوههای آرام کننده: اگر آرامش داشته باشید، میتوانید خوب بخوابید. از نگرانی و اضطرابتان کاسته و به انرژی اضافه خواهد شد. اگر امکان دارد، در محیط آرام بنشینید یا دراز بکشید که این به شما آرامش میبخشد. لباسهای گشاد و راحت بپوشید. دو زانو یا چهار زانو بنشینید. پاها را روی هم نیندازید. دستها را رها کنید که این کارها به آزاد بودن گردش خون شما کمک خواهد کرد. یک شیوه رسیدن به آرامش درونی این است که به چیزی خیره شوید یا چشمها را ببندید و به صحنهی آرامشبخشی فکر کنید یا برای یکی دو دقیقه به تمرکز تنفس بپردازید (اگر معلم یوگا دارید میتوانید از او راهنمائی بخواهید و یا به حرکات یوگا در این زمینه که در کتاب یوگا آمده، مثل حالت معروف به نعش بپردازید). برای رسیدن به این آرامش اساسی راههای گوناگونی وجود دارد. بعضی شیوهها محتاج به تنفس عمیق است و بیمارانی که ناراحتی سینه و ریه دارند باید در این زمینه با پزشک معالجشان مشورت کنند و یقین پیدا کنند که تنفس عمیق به حالشان زیانی ندارد. در اینجا روشهائی ارائه میشود که رعایت آنها در مقابله با فشار روحی و ناآرامی به بیمار کمک میکند.
ـ روش رهائی از تنش و هیجان: به آهستگی نفس عمیق بکشید. در همان حالی که دارید نفس را فرو میبرید عضله یا عضلاتی را منقبض کنید. مثلاً میتوانید چشمهایتان را محکم ببندید مثل اخم کردن، دندانهایتان را به هم بفشارید و به اصطلاح کلید کنید. انگشتهای دستتان را مشت کنید یا ماهیچههای باز و پاهایتان را به انقباض در آورید. یکی دو ثانیه نفس را در سینه حبس کرده، ماهیچهها را با حالت منقبض نگه دارید. بعد ول کنید. نفس بکشید و بدن را شل کنید تا از انقباض و تنش خارج شوید. خودتان را رها کنید و آرام باشید.
ـ روش تنفس موزون: آهسته و موزون نفسهای عمیق بکشید. در هر حال به خود بگویید
http://www.amooattar.com/news/1263-%D8%B4%DB%8C%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%AF%D9%86-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D8%AF%D8%9F-.html
۱۳۸۹ فروردین ۲۳, دوشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر