سبب سرفه رطوباتی است که در ریه جمع شده و یا از طرف سر آمده این رطوبات در حالت عادی بسیار مفید و حتی واجب هستند ولی اگر زیاد و یا از حالت عادی خارج شد یعنی یا غلیظ تر از حالت عادی و یا رقیق تر شد سبب سرفه میشود.در بعضی اوقات سرفه از جهت خشکی سینه است و گاهی نیز سبب بیرونی دارد مانند غبار ، دود ، رطوبت زیاد هوا و ی غذاهای خشک یا ترش و یا از نزله های تندی است که از سر به پایین می ایند و یا گاهی از چیرگی خون میباشد.اما علامت رطوبت غلظت خلط سینه و نبودن نشانی های رطوبت و علامت خشکی سینه نبودن محرک قبلی و گزش و سوزش سینه و نبودن خلط و علامت وجود مواد تند نبودن خلط ، شدت سرفه در شب و احساس گزش در شب است و علامت چیرگی خون همان علامات عمومی چیرگی خون است. درمان سرفه رطوبتی خوردن حب البلغم و حب السلاطین است و اگر از موادی که از سر پایین می آید باشد نخستین درمانش نزله است و پس از آن با خوردن قرصهایی که یاد شد درمان میشود.
سرفه کردن مکرر و مداوم
بیمار باید غذاهای آبکی وترشیجات کمتر مصرف کند.
۱۳۸۹ شهریور ۲۳, سهشنبه
تقويت ريه
بادام زميني داراي موادي مانند آراشين Arachin ، كوناراشين Conarachin ، چربي ، پروتئين و ويتامين هاي مختلف است.
به گزارش سرویس بهداشت و درمان خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)-منطقه مرکزی، بادام زميني داراي پروتئين است بنابراين از نظر غذايي بسيار مهم است .
بادام زمینی براي تقويت ريه و طحال مفيد است و کلسترول خوب خون را بالا مي برد .
بادام زمینی درد معده را از بين مي برد، نرم كننده سينه است و سرفه خشك را برطرف مي كند .
شير را در مادران شير ده زياد مي كند.ملين و بسيار مقو ي و براي تقويت قواي دماغي مفيد است و به هضم غذا كمك مي كند .
بادام زميني با اينكه غذاي بسيار مقوي و خوبي است بعلت اينكه داراي روغن هاي اشباع شده مي باشد كلسترول خون را بالا برده و باعث تصلب شرایین مي شود .
گفتنی آنهایی كه داراي بيماري قلبي بوده و يا كلسترول خونشان بالا است بايد از خوردن آن خورداری كنند .
به گزارش سرویس بهداشت و درمان خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)-منطقه مرکزی، بادام زميني داراي پروتئين است بنابراين از نظر غذايي بسيار مهم است .
بادام زمینی براي تقويت ريه و طحال مفيد است و کلسترول خوب خون را بالا مي برد .
بادام زمینی درد معده را از بين مي برد، نرم كننده سينه است و سرفه خشك را برطرف مي كند .
شير را در مادران شير ده زياد مي كند.ملين و بسيار مقو ي و براي تقويت قواي دماغي مفيد است و به هضم غذا كمك مي كند .
بادام زميني با اينكه غذاي بسيار مقوي و خوبي است بعلت اينكه داراي روغن هاي اشباع شده مي باشد كلسترول خون را بالا برده و باعث تصلب شرایین مي شود .
گفتنی آنهایی كه داراي بيماري قلبي بوده و يا كلسترول خونشان بالا است بايد از خوردن آن خورداری كنند .
اسيد فوليك B9
اسید فولیک یا فولات (ویتامین B9) جزو ویتامین های گروه B می باشد. این ویتامین محلول در آب است، در بدن جمع نمی شود و از طریق ادرار دفع می گردد. پس باید هر روز در رژیم غذایی خود، مصرف منابع غذایی اسید فولیک را فراموش نکنیم.
اهمیت اسید فولیک
اسید فولیک به همراه ویتامین B12 و ویتامین C به هضم غذا و استفاده ی بدن از پروتئین و ساخت پروتئین در زمان لازم کمک می کند. اسید فولیک برای ساخت گلبول های قرمز خون و DNA (که عمل کنترل وراثت را انجام می دهد و راهنمایی برای فعالیت های سلول ها می باشد.)نیز لازم است.
این ویتامین عمل ساخت و نگه داری سلول ها را بر عهده دارد. این وظیفه در هنگام تقسیم سلولی و رشد بسیار مهم است، پس مصرف آن برای زنان باردار و نوزادان ضروری است.
اسید فولیک همچنین در رشد بافت ها کمک می کند و باعث درست عمل کردن سلول ها می شود. این ویتامین در زمانی که بدن احتیاج به غذا خوردن دارد، موجب افزایش اشتها می شود و به همین ترتیب اسیدهای هضم کننده غذا را می سازد.
مکمل(قرص) اسید فولیک در درمان بی نظمی های وابسته به کمبود اسید فولیک استفاده می شود. اسید فولیک برای درمان زخم های پا و مشکلات قاعدگی نیز تجویز می شود.
اسید فولیک در تکامل رشد جنین بسیار با اهمیت می باشد. رشد طناب نخاعی و مغز جنین در گرو مصرف اسید فولیک توسط مادر می باشد.
اغلب زنانی که می خواهند باردار شوند و زنان باردار، باید مکمل اسید فولیک مصرف کنند. دادن این ویتامین به زنان باردار بسیار مفید است، چرا که از ناهنجاری های عصبی زمان تولد، مانند نقص لوله عصبی نوزادان(اسپینا بیفیدا) جلوگیری می کند.
زنان باید مکمل اسید فولیک را 2 تا 3 ماه قبل از بارداری و در 3 ماهه اول بارداری مصرف کنند، مخصوصا زنانی که سابقه ناهنجاری های عصبی در اقوامشان وجود دارد و زنانی که داروهای خاصی را مصرف می کنند، مثل برخی از داروهای ضد صرع .
اسید فولیک و بیماری قلبی
اگر غذاهای دارای اسید فولیک ( فولات) را مصرف کنید، احتمال خطر بیماری قلبی را کم کرده اید. اسید فولیک مقدار اسید آمینه هموسیستئین را نیز کم می کند.
انستیتوی سلامتی بسیاری از عوامل خطر بیماری قلبی را مشخص کرده است، نظیر: افزایش LDL (کلسترول بد)، افزایش فشار خون، کاهش HDL (کلسترول خوب)، چاقی و دیابت.
در سال های اخیر یکی دیگر از عوامل خطر برای بیماری قلبی شناخته شد و آن افزایش هموسیستئین است.
هموسیستئین، یک اسید آمینه می باشد که در خون وجود دارد و افزایش مقدار آن باعث سکته و بیماری قلبی می شود.
افزایش هموسیستئین باعث تنگ و گشاد شدن دریچه قلب می شود. همچنین، باعث تخریب رگ قلب و منعقد شدن خون در قلب و سکته قلبی شود.
کمبود فولات، ویتامین B12 و ویتامین B6 مقدار همموسیستئین خون را زیاد می کنند و به همین سبب بیماری قلبی را باعث می شوند. مصرف مکمل های فولات باعث کاهش مقدار هموسیستئین می شود و علاوه بر آن تنگ و گشاد شدن دریچه قلب را بهبود می دهد.
اسید فولیک و سرطان
فولات کم در خون، احتمال بروز سرطان را زیاد می کند. فولات برای ساخت، تعمیر و عملکرد DNA لازم است. شواهدی در دست است که نشان می دهد، کمبود فولات موجب تخریب DNA می گردد و این تخریب ممکن است باعث سرطان شود.
تحقیقات نشان داده است که کمبود فولات غذایی موجب افزایش سرطان روده بزرگ و بیماری کبدی میشود.
سلول های سرطانی به سرعت تکثیر می شوند. فولات، برای سلول ها و بافت های تکثیر یافته بسیار مفید است. برای سرطانی ها، مصرف مکمل فولات بسیار خوب است.
اسید فولیک و ویتامین B12
مکمل اسید فولیک برای کم خونی ناشی از کمبود ویتامین B12 مفید است.
اما این مکمل بر روی تغییرات و ناهنجاری های عصبی ناشی از کمبود ویتامین B12 اثری ندارد. برای درمان این ناراحتی های عصبی تنها مصرف ویتامین B12 مفید است.
کمبود اسید فولیک
کمبود اسید فولیک وقتی پیدا می شود که مصرف منابع غذایی این ویتامین جوابگوی نیاز بدن نباشد و یا فولات دفع شده از بدن زیاد باشد.
کمبود فولات در زنان باردار، منجر به کاهش وزن تولد، نوزادان نارس و دچار نقص لوله ی عصبی جنین می گردد.
در نوجوانان، کمبود فولات منجر به آنمی (کم خونی) می شود.
از دیگر علایم کمبود این ویتامین در بدن می توان کمبود اشتها ، اسهال، کمبود وزن، ضعف، سردرد، زود رنجی، فراموشی و ..... را نام برد.
به طور کلی، علائم زیر در کمبود این ویتامین ایجاد می شود:
خاکستری شدن موها، کم خونی، ضعف، آشفتگی در خواب، رنگ پریدگی، سرخی و بادکردگی و زخم های زبانی (گلوسیت)، زخم معده و اسهال.
مقدار نیاز به اسید فولیک
زنان و مردان 19-14 ساله، روزانه 400 میکروگرم نیاز دارند. خانم های باردار 19-14 ساله ، روزانه 600 میکروگرم و خانم های شیرده در همین محدوده سنی روزانه به 500 میکروگرم اسید فولیک نیاز دارند.
انجمن دارویی برای برخی افراد، تجویز مکمل این ویتامین را ضروری می داند، از جمله:
• زنان باردار و شیرده
• بیماران سوء هضمی
• بیماران دیالیزی
• بیماران کبدی
• بیماران کم خون
• کسانی که مشروبات الکلی مصرف می کنند.
دریافت زیاد اسید فولیک
زیادی اسید فولیک هیچ گونه ضرری برای بدن ندارد، زیرا که اضافی آن از طریق ادرار دفع می شود.
اما بعضی از شواهد نشان می دهد که زیادی اسید فولیک می تواند موجب تشنج در افرادی شود که از داروهای ضد تشنج استفاده می کنند. لذا کسانی که دارو مصرف می کنند، باید با پزشک خود در مورد مصرف قرص اسید فولیک مشورت کنند.
منابع غذایی اسید فولیک
لوبیا چیتی، اسفناج، مارچوبه، بروکلی، بامیه، کلم، گوشت گاو و مرغ، جگر، نان و غلات سبوس دار، مخمر آبجو(مثل ماءالشعیر)، پنیر، خرما، سبزیجات برگی شکل، حبوبات، شیر، قارچ، ماهی تن، جوانه گندم خام، کاهو، آب پرتقال، زرده تخم مرغ و موز.
چه خوب است که خداوند متعال این همه نعمت به ما داده و می توانیم با استفاده از آنها با بیماری ها مبارزه کنیم
اهمیت اسید فولیک
اسید فولیک به همراه ویتامین B12 و ویتامین C به هضم غذا و استفاده ی بدن از پروتئین و ساخت پروتئین در زمان لازم کمک می کند. اسید فولیک برای ساخت گلبول های قرمز خون و DNA (که عمل کنترل وراثت را انجام می دهد و راهنمایی برای فعالیت های سلول ها می باشد.)نیز لازم است.
این ویتامین عمل ساخت و نگه داری سلول ها را بر عهده دارد. این وظیفه در هنگام تقسیم سلولی و رشد بسیار مهم است، پس مصرف آن برای زنان باردار و نوزادان ضروری است.
اسید فولیک همچنین در رشد بافت ها کمک می کند و باعث درست عمل کردن سلول ها می شود. این ویتامین در زمانی که بدن احتیاج به غذا خوردن دارد، موجب افزایش اشتها می شود و به همین ترتیب اسیدهای هضم کننده غذا را می سازد.
مکمل(قرص) اسید فولیک در درمان بی نظمی های وابسته به کمبود اسید فولیک استفاده می شود. اسید فولیک برای درمان زخم های پا و مشکلات قاعدگی نیز تجویز می شود.
اسید فولیک در تکامل رشد جنین بسیار با اهمیت می باشد. رشد طناب نخاعی و مغز جنین در گرو مصرف اسید فولیک توسط مادر می باشد.
اغلب زنانی که می خواهند باردار شوند و زنان باردار، باید مکمل اسید فولیک مصرف کنند. دادن این ویتامین به زنان باردار بسیار مفید است، چرا که از ناهنجاری های عصبی زمان تولد، مانند نقص لوله عصبی نوزادان(اسپینا بیفیدا) جلوگیری می کند.
زنان باید مکمل اسید فولیک را 2 تا 3 ماه قبل از بارداری و در 3 ماهه اول بارداری مصرف کنند، مخصوصا زنانی که سابقه ناهنجاری های عصبی در اقوامشان وجود دارد و زنانی که داروهای خاصی را مصرف می کنند، مثل برخی از داروهای ضد صرع .
اسید فولیک و بیماری قلبی
اگر غذاهای دارای اسید فولیک ( فولات) را مصرف کنید، احتمال خطر بیماری قلبی را کم کرده اید. اسید فولیک مقدار اسید آمینه هموسیستئین را نیز کم می کند.
انستیتوی سلامتی بسیاری از عوامل خطر بیماری قلبی را مشخص کرده است، نظیر: افزایش LDL (کلسترول بد)، افزایش فشار خون، کاهش HDL (کلسترول خوب)، چاقی و دیابت.
در سال های اخیر یکی دیگر از عوامل خطر برای بیماری قلبی شناخته شد و آن افزایش هموسیستئین است.
هموسیستئین، یک اسید آمینه می باشد که در خون وجود دارد و افزایش مقدار آن باعث سکته و بیماری قلبی می شود.
افزایش هموسیستئین باعث تنگ و گشاد شدن دریچه قلب می شود. همچنین، باعث تخریب رگ قلب و منعقد شدن خون در قلب و سکته قلبی شود.
کمبود فولات، ویتامین B12 و ویتامین B6 مقدار همموسیستئین خون را زیاد می کنند و به همین سبب بیماری قلبی را باعث می شوند. مصرف مکمل های فولات باعث کاهش مقدار هموسیستئین می شود و علاوه بر آن تنگ و گشاد شدن دریچه قلب را بهبود می دهد.
اسید فولیک و سرطان
فولات کم در خون، احتمال بروز سرطان را زیاد می کند. فولات برای ساخت، تعمیر و عملکرد DNA لازم است. شواهدی در دست است که نشان می دهد، کمبود فولات موجب تخریب DNA می گردد و این تخریب ممکن است باعث سرطان شود.
تحقیقات نشان داده است که کمبود فولات غذایی موجب افزایش سرطان روده بزرگ و بیماری کبدی میشود.
سلول های سرطانی به سرعت تکثیر می شوند. فولات، برای سلول ها و بافت های تکثیر یافته بسیار مفید است. برای سرطانی ها، مصرف مکمل فولات بسیار خوب است.
اسید فولیک و ویتامین B12
مکمل اسید فولیک برای کم خونی ناشی از کمبود ویتامین B12 مفید است.
اما این مکمل بر روی تغییرات و ناهنجاری های عصبی ناشی از کمبود ویتامین B12 اثری ندارد. برای درمان این ناراحتی های عصبی تنها مصرف ویتامین B12 مفید است.
کمبود اسید فولیک
کمبود اسید فولیک وقتی پیدا می شود که مصرف منابع غذایی این ویتامین جوابگوی نیاز بدن نباشد و یا فولات دفع شده از بدن زیاد باشد.
کمبود فولات در زنان باردار، منجر به کاهش وزن تولد، نوزادان نارس و دچار نقص لوله ی عصبی جنین می گردد.
در نوجوانان، کمبود فولات منجر به آنمی (کم خونی) می شود.
از دیگر علایم کمبود این ویتامین در بدن می توان کمبود اشتها ، اسهال، کمبود وزن، ضعف، سردرد، زود رنجی، فراموشی و ..... را نام برد.
به طور کلی، علائم زیر در کمبود این ویتامین ایجاد می شود:
خاکستری شدن موها، کم خونی، ضعف، آشفتگی در خواب، رنگ پریدگی، سرخی و بادکردگی و زخم های زبانی (گلوسیت)، زخم معده و اسهال.
مقدار نیاز به اسید فولیک
زنان و مردان 19-14 ساله، روزانه 400 میکروگرم نیاز دارند. خانم های باردار 19-14 ساله ، روزانه 600 میکروگرم و خانم های شیرده در همین محدوده سنی روزانه به 500 میکروگرم اسید فولیک نیاز دارند.
انجمن دارویی برای برخی افراد، تجویز مکمل این ویتامین را ضروری می داند، از جمله:
• زنان باردار و شیرده
• بیماران سوء هضمی
• بیماران دیالیزی
• بیماران کبدی
• بیماران کم خون
• کسانی که مشروبات الکلی مصرف می کنند.
دریافت زیاد اسید فولیک
زیادی اسید فولیک هیچ گونه ضرری برای بدن ندارد، زیرا که اضافی آن از طریق ادرار دفع می شود.
اما بعضی از شواهد نشان می دهد که زیادی اسید فولیک می تواند موجب تشنج در افرادی شود که از داروهای ضد تشنج استفاده می کنند. لذا کسانی که دارو مصرف می کنند، باید با پزشک خود در مورد مصرف قرص اسید فولیک مشورت کنند.
منابع غذایی اسید فولیک
لوبیا چیتی، اسفناج، مارچوبه، بروکلی، بامیه، کلم، گوشت گاو و مرغ، جگر، نان و غلات سبوس دار، مخمر آبجو(مثل ماءالشعیر)، پنیر، خرما، سبزیجات برگی شکل، حبوبات، شیر، قارچ، ماهی تن، جوانه گندم خام، کاهو، آب پرتقال، زرده تخم مرغ و موز.
چه خوب است که خداوند متعال این همه نعمت به ما داده و می توانیم با استفاده از آنها با بیماری ها مبارزه کنیم
هورمون استروژن
موضوع: شناسنامه يك هورمون جنسي استروژن
همه خانم ها مي دانند كه يائسگي، قاعدگي، بارداري و پيشگيري از بارداري و خيلي از چيزهاي ديگري كه به عملكرد جنسي آنها مربوط مي شود تحت تاثير هورمون هاي جنسي است. ولي اين هورمون ها دقيقا چه چيزهايي هستند؟ و چه كارهايي براي بدن مي كنند؟ اين بار درباره يكي از آنها به اسم استروژن به اين سوالات پاسخ مي دهيم.هورمون ها دسته اي از مواد شيميايي هستند كه در بدن توليد مي شوند و انجام برخي از كارهاي بدن را تنظيم مي كنند. اين مواد به مقدار بسيار اندكي در بدن وجود دارند ولي همين مقدار كم آنها مي تواند اثرات بسياري بر حفظ وضعيت طبيعي بدن داشته باشد و كمبود همين مقدار اندك يا زياد شدن آن مي تواند سبب ايجاد برخي بيماري هاي مهم در انسان شود. مثلا كمبود هورمون انسولين باعث ديابت مي شود و زياد شدن هورمون هاي مردانه در بدن خانم ها سبب پرمويي نابجا در آن ها مي شود. هورمون ها از غدد مخصوصي در بدن آزاد يا ترشح مي شوند كه در مورد هورمون هاي جنسي اين غدد تخمدان ها در خانم ها و بيضه ها در مردان است.
استروژن چيست؟
در واقع استروژن نام هيچ هورمون منفردي در بدن نيست و اين نام به دسته اي از هورمون ها اطلاق مي شود. سه هورمون استروژن مهم كه در بدن خانم ها توليد مي شوند، استريول، استراديول، و استرون هستند. استروژن ها عمدتا در تخمدان ها ساخته مي شوند و به نام هورمون هاي زنانه شناخته مي شوند. البته آقايان نيز مقدار كمي از اين هورمون را در بيضه هاي خود توليد مي كنند.
استروژن چه كار مي كند؟
استروژن ها باعث رشد و توسعه دستگاه توليد مثلي زن و ايجاد صفات زنانه يعني مثلا بزرگ شدن سينه ها در جنس مونث و داشتن صداي ظريف زنانه مي شوند. اين هورمون ها در دوران كودكي ترشح بسيار كمي دارند و در هنگام بلوغ ترشح آنها زياد مي شود. به همين دليل در اين هنگام اندام هاي جنسي از حالت كودكانه درمي آيد و شبيه افراد بزرگسال مي شود. استروژن ها فعاليت استخوان سازي را نيز افزايش مي دهند و بنابراين در هنگام بلوغ افزايش قد دختران سريع تر از قبل مي شود. استروژن ها همچنين توزيع چربي را در بدن به فرم زنانه درمي آورند يعني بيشتر در سينه ها، باسن و ران ها. استروژن ها يك اثر جالب نيز بر روي پوست دارند به اين معني كه نه تنها باعث نرمي و لطافت پوست مي شوند، بلكه سبب مي شوند تا رگ هاي بيشتري در سطح پوست ايجاد شود؛ به همين دليل وقتي پوست يك زن مي برد بيشتر از بريدگي پوست يك مرد خونريزي مي كند! بعد از يائسگي تقريبا هيچ استروژني در بدن توليد نمي شود و بنابراين فعاليت استخوان سازي در بدن بسيار كاهش مي يابد. اين حالت اگر شديد باشد منجر به بروز پوكي استخوان در سنين بعد از يائسگي در زنان مي شود. استروژن در دوران بارداري نيز نقش هاي مهمي در بدن زن ايفا مي كند كه همگي آن ها در راستاي آماده سازي بدن مادربراي پذيرش نوزاد هستند. اين هورمون در دوران حاملگي از جفت نيز ترشح مي شود و باعث بزرگ شدن رحم و سينه ها و رشد مجاري شيري در آنها مي شود. اثر جالب ديگر استروژن در اين دوران اين است كه براي آسان تر شدن زايمان به مفاصل لگن مادر حالت ارتجاعي مي بخشد. البته استروژن ها تاثيرات ديگري نيز بر روي زنان دارند كه به تازگي كشف شده اند. مثلا چندي پيش در خبرها آمده بود كه اين هورمون ها باعث زيباتر شدن زنان مي شوند و بر روي ظاهر صورت و بدن آنان اثر مي گذارند. دانشمندان ارائه كننده اين تحقيق در پايان به اين نتيجه رسيده بودند كه اين هورمون ها علاوه بر كمك به توانايي باروري زنان،آنها را زيباتر نيز مي كنند و بر طبق قانون بقاي نسل مردان جلب زناني مي شوند كه در ظاهر زيباتر بوده و از نظر قدرت باروري نيز برترند. يكي ديگر از اثرات تازه كشف شده استروژن تاثيري است كه بر دقت زنان دارد. دانشمندان مي گويند اين هورمون ها باعث مي شوند كه زنان در كارهايي كه توسط بخش پيشاني مغز كنترل مي شود و نياز به دقت دارد، مانند رانندگي، از مردان موفق ترعمل كنند.
منابع ديگر استروژن
موادي كه در موجودات زنده مانند حيوانات و گياهان وجود دارند و مانند استروژن ها عمل مي كنند، استروژن هاي محيطي نام دارند. نوعي از اين هورمون ها به نام فيتو استروژن ها در گياهاني مثل شبدر، سويا و ساير بقولات، غلات كامل و بسياري از ميوه ها و سبزيجات يافت مي شود. استروژن ها مي توانند در مواد شيميايي ساختگي كه براي مقاصد مختلف روزمره به كار مي روند نيز موجود باشند. آنها در خاك، آب، هوا، و غذاي ما پراكنده اند. اين مواد در برخي از آفت كش ها مثل د.د.ت، داروهايي چون قرص هاي ضدبارداري، مواد شوينده، پلاستيك ها، مواد آرايشي، مواد صنعتي و فلزات سنگين مثل جيوه، سرب و كادميوم يافت مي شوند.
استروژن به عنوان يك دارو
در دوره يائسگي توليد استروژن ها در بدن كم مي شود. اين امر باعث بروز يك سري علايم در خانم هاي يائسه مي شود. برخي از اين علايم عبارت از احساس گرگرفتگي (داغ شدن سر و صورت و قفسه سينه)، عرق كردن بيش از حد، خشكي و خارش واژن و تحريك پذيري عصبي.
بنابراين برخي از خانم ها ترجيح مي دهند پس از يائسگي كمبود اين هورمون ها را از راه دارودرماني در بدن خود جايگزين كنند تا اين علايم را راحت تر تحمل كنند.
استروژن ها به عنوان دارو در درمان سرطان سينه در زنان يائسه و درمان سرطان سينه و پروستات در مردان نيز به كار برده مي شوند.
اين دارو در شكل هاي مختلفي وجود دارد مثل قرص هاي خوراكي، نوارهاي قابل چسباندن به پوست و پماد واژينال.
اين داروها مي توانند داراي يك سري عوارض جانبي نيز باشند كه عبارتند از: ناراحتي معده، نفخ، اسهال، تغيير اشتها و وزن، افزايش قند خون، آكنه، احتباس مايع (پف كردن دست ها و پاها به دليل جمع شدن آب در آنها)، افزايش فشار خون، لكه بيني يا خونريزي در دوران غيرقاعدگي، تغيير در عادات ماهيانه مثل دردناك شدن يا كم يا زياد شدن خونريزي ها، بزرگ شدن، دردناك شدن و يا ترشح از سينه ها و عدم توانايي استفاده از لنز به جاي عينك
همه خانم ها مي دانند كه يائسگي، قاعدگي، بارداري و پيشگيري از بارداري و خيلي از چيزهاي ديگري كه به عملكرد جنسي آنها مربوط مي شود تحت تاثير هورمون هاي جنسي است. ولي اين هورمون ها دقيقا چه چيزهايي هستند؟ و چه كارهايي براي بدن مي كنند؟ اين بار درباره يكي از آنها به اسم استروژن به اين سوالات پاسخ مي دهيم.هورمون ها دسته اي از مواد شيميايي هستند كه در بدن توليد مي شوند و انجام برخي از كارهاي بدن را تنظيم مي كنند. اين مواد به مقدار بسيار اندكي در بدن وجود دارند ولي همين مقدار كم آنها مي تواند اثرات بسياري بر حفظ وضعيت طبيعي بدن داشته باشد و كمبود همين مقدار اندك يا زياد شدن آن مي تواند سبب ايجاد برخي بيماري هاي مهم در انسان شود. مثلا كمبود هورمون انسولين باعث ديابت مي شود و زياد شدن هورمون هاي مردانه در بدن خانم ها سبب پرمويي نابجا در آن ها مي شود. هورمون ها از غدد مخصوصي در بدن آزاد يا ترشح مي شوند كه در مورد هورمون هاي جنسي اين غدد تخمدان ها در خانم ها و بيضه ها در مردان است.
استروژن چيست؟
در واقع استروژن نام هيچ هورمون منفردي در بدن نيست و اين نام به دسته اي از هورمون ها اطلاق مي شود. سه هورمون استروژن مهم كه در بدن خانم ها توليد مي شوند، استريول، استراديول، و استرون هستند. استروژن ها عمدتا در تخمدان ها ساخته مي شوند و به نام هورمون هاي زنانه شناخته مي شوند. البته آقايان نيز مقدار كمي از اين هورمون را در بيضه هاي خود توليد مي كنند.
استروژن چه كار مي كند؟
استروژن ها باعث رشد و توسعه دستگاه توليد مثلي زن و ايجاد صفات زنانه يعني مثلا بزرگ شدن سينه ها در جنس مونث و داشتن صداي ظريف زنانه مي شوند. اين هورمون ها در دوران كودكي ترشح بسيار كمي دارند و در هنگام بلوغ ترشح آنها زياد مي شود. به همين دليل در اين هنگام اندام هاي جنسي از حالت كودكانه درمي آيد و شبيه افراد بزرگسال مي شود. استروژن ها فعاليت استخوان سازي را نيز افزايش مي دهند و بنابراين در هنگام بلوغ افزايش قد دختران سريع تر از قبل مي شود. استروژن ها همچنين توزيع چربي را در بدن به فرم زنانه درمي آورند يعني بيشتر در سينه ها، باسن و ران ها. استروژن ها يك اثر جالب نيز بر روي پوست دارند به اين معني كه نه تنها باعث نرمي و لطافت پوست مي شوند، بلكه سبب مي شوند تا رگ هاي بيشتري در سطح پوست ايجاد شود؛ به همين دليل وقتي پوست يك زن مي برد بيشتر از بريدگي پوست يك مرد خونريزي مي كند! بعد از يائسگي تقريبا هيچ استروژني در بدن توليد نمي شود و بنابراين فعاليت استخوان سازي در بدن بسيار كاهش مي يابد. اين حالت اگر شديد باشد منجر به بروز پوكي استخوان در سنين بعد از يائسگي در زنان مي شود. استروژن در دوران بارداري نيز نقش هاي مهمي در بدن زن ايفا مي كند كه همگي آن ها در راستاي آماده سازي بدن مادربراي پذيرش نوزاد هستند. اين هورمون در دوران حاملگي از جفت نيز ترشح مي شود و باعث بزرگ شدن رحم و سينه ها و رشد مجاري شيري در آنها مي شود. اثر جالب ديگر استروژن در اين دوران اين است كه براي آسان تر شدن زايمان به مفاصل لگن مادر حالت ارتجاعي مي بخشد. البته استروژن ها تاثيرات ديگري نيز بر روي زنان دارند كه به تازگي كشف شده اند. مثلا چندي پيش در خبرها آمده بود كه اين هورمون ها باعث زيباتر شدن زنان مي شوند و بر روي ظاهر صورت و بدن آنان اثر مي گذارند. دانشمندان ارائه كننده اين تحقيق در پايان به اين نتيجه رسيده بودند كه اين هورمون ها علاوه بر كمك به توانايي باروري زنان،آنها را زيباتر نيز مي كنند و بر طبق قانون بقاي نسل مردان جلب زناني مي شوند كه در ظاهر زيباتر بوده و از نظر قدرت باروري نيز برترند. يكي ديگر از اثرات تازه كشف شده استروژن تاثيري است كه بر دقت زنان دارد. دانشمندان مي گويند اين هورمون ها باعث مي شوند كه زنان در كارهايي كه توسط بخش پيشاني مغز كنترل مي شود و نياز به دقت دارد، مانند رانندگي، از مردان موفق ترعمل كنند.
منابع ديگر استروژن
موادي كه در موجودات زنده مانند حيوانات و گياهان وجود دارند و مانند استروژن ها عمل مي كنند، استروژن هاي محيطي نام دارند. نوعي از اين هورمون ها به نام فيتو استروژن ها در گياهاني مثل شبدر، سويا و ساير بقولات، غلات كامل و بسياري از ميوه ها و سبزيجات يافت مي شود. استروژن ها مي توانند در مواد شيميايي ساختگي كه براي مقاصد مختلف روزمره به كار مي روند نيز موجود باشند. آنها در خاك، آب، هوا، و غذاي ما پراكنده اند. اين مواد در برخي از آفت كش ها مثل د.د.ت، داروهايي چون قرص هاي ضدبارداري، مواد شوينده، پلاستيك ها، مواد آرايشي، مواد صنعتي و فلزات سنگين مثل جيوه، سرب و كادميوم يافت مي شوند.
استروژن به عنوان يك دارو
در دوره يائسگي توليد استروژن ها در بدن كم مي شود. اين امر باعث بروز يك سري علايم در خانم هاي يائسه مي شود. برخي از اين علايم عبارت از احساس گرگرفتگي (داغ شدن سر و صورت و قفسه سينه)، عرق كردن بيش از حد، خشكي و خارش واژن و تحريك پذيري عصبي.
بنابراين برخي از خانم ها ترجيح مي دهند پس از يائسگي كمبود اين هورمون ها را از راه دارودرماني در بدن خود جايگزين كنند تا اين علايم را راحت تر تحمل كنند.
استروژن ها به عنوان دارو در درمان سرطان سينه در زنان يائسه و درمان سرطان سينه و پروستات در مردان نيز به كار برده مي شوند.
اين دارو در شكل هاي مختلفي وجود دارد مثل قرص هاي خوراكي، نوارهاي قابل چسباندن به پوست و پماد واژينال.
اين داروها مي توانند داراي يك سري عوارض جانبي نيز باشند كه عبارتند از: ناراحتي معده، نفخ، اسهال، تغيير اشتها و وزن، افزايش قند خون، آكنه، احتباس مايع (پف كردن دست ها و پاها به دليل جمع شدن آب در آنها)، افزايش فشار خون، لكه بيني يا خونريزي در دوران غيرقاعدگي، تغيير در عادات ماهيانه مثل دردناك شدن يا كم يا زياد شدن خونريزي ها، بزرگ شدن، دردناك شدن و يا ترشح از سينه ها و عدم توانايي استفاده از لنز به جاي عينك
استرس
استرس سه مرحله مشخص دارد:
واکنش اخطار: از نظر فیزیولوژیک خبر ناگوار پس از شنیده شدن، به صورت اعلام خطر در مغز ثبت میشود، هیپوتالاموس احساسات و عواطف این خبر را تفسیر میکند. هیپوتالاموس اخطار الکتروشیمیایی به غدد هیپوفیز در مرکز جمجمه میفرستد، غدد هیپوفیز آغاز به ترشح هورمونی برای محرک قشر غدد فوق کلیوی میکند، غدد آدرنال فعال میشود و کورتیکوئید ترشح کرده در جریان خون میریزد و این پیامهایی به سایر غدد در سراسر بدن میبرد، در نتیجه، طحال برای عمل بسیج شده، گلبولهای قرمز اضافی وارد جریان خون میشوند، اکسیژن و غذای اضافی وارد سلولهای بدن میشود، قدرت لخته شدن خون ازدیاد مییابد، کبد، مواد قندی و ویتامینها را رها میسازد، ضربان قلب بیشتر میشود، تنفس تغییر میکند. خون از پوست و احشا به ماهیچهها و مغز جاری میشود، دستها و پاها سردتر میشوند و کل سازواره (ارگانیزم) به صورت آماده برای حمله و تهاجم یا فرار در میآید. با این حالت سرپرست کارگاه برای بررسی و حل کردن مشکل و احیاناً پاسخگو بودن به مدیر مافوق با حالتی مضطرب و نگران وارد کارگاه میشود.
گام مقاومت: طی این مرحله که ممکن است از چند ساعت تا چند روز به طول انجامد، بدن عملاً برای مبارزه با عامل فشار بسیج است که اگر برای مدتی طولانی همچنان بسیج بماند، ذخایرش به تدریج تخلیه میشود. مانند کشوری که در حال جنگ است و توان خود را صرف میکند و ذخایرش به تدریج تمام میشود.
گام فرسودگی: بدین معنی است که انرژی بدن تمام و تا حد زیادی در برابر بیماریها و بد کار کردن اعضایش آسیبپذیر شده است. این همان جایی است که بیماریها آغاز به تظاهر میکنند و ممکن است از اضطراب, افسردگی, خستگی, عصبانیت, وسواس, پیری زودرس و سرماخوردگی, بیاشتهایی, دژگواری, سردرد, فشار خون بالا, سکته قلبی, روماتیسم, میگرن و آنفلوآنزا ... آغاز به تظاهر کند.
[ویرایش] چند نکته در رابطه با تنیدگی
۱ـ بدن انسان در مقابله با تنیدگی از الگوی مشخصی پیروی و فرایند عصبی شیمیایی، معینی را طی میکند، رویدادهای هیجان آور خوشایند همان اندازه واکنش در بدن به وجود میآورند که رویدادهای ناخوشایند میتوانند ایجاد کنند، یک خبر بسیار هیجان آور، همان اندازه استرس ایجاد میکند که یک خبر بد ایجاد میکند. ۲ـ تنیدگیهای شدید و طولانی در همه حال باعث از پا درآمدن فرد نمیشوند و افراد در بعضی موارد میتوانند با عوامل استرس زا سازگار شوند نمونه آن خو گرفتن افراد در شرایط سخت و طاقت فرسا مثل دوران اسارت یا خو گرفتن به کاری سخت و طاقت فرسا مثل شغل آتشکاری در ذوب آهن است. ۳ـ این افراد با وجود سازگاری با شرایط استرس زا نمیتوانند از آثار زیان بار آن صد در صد مصون بمانند و دچار مشکلات جسمانی، روانی، عاطفی و اجتماعی میشوند. مثلاً فردی که مدت زیادی در اسارت است یا فردی که تحت شرایط بدی در معدن تاریک و دورافتادهای کار میکند، بعد از مدتی دچار ناراحتیهای روحی ـ عاطفی و پیری زودرس میشود. ۴ـ بدن ما وقتی چیزی را تنیدگی تلقی کرده و به آن واکنش نشان میدهد که ذهن ما به آن مارک استرس زده و در واقع پیشتر آن را شناخته باشد. ۵ـ نوع پاسخ افراد به استرس نیز به ویژگیهای شخصیتی، مسائل فرهنگی، شرایط زندگی و تجربههای افراد بر میگردد.
[ویرایش] نشانههای تنیدگی
کم حوصلگی، سردرد، تغییر ضربان قلب، خستگی جسمی، خشم و پرخاشگری، بی خوابی، فشار در سینه، اختلال گوارشی، سوزش معده، عرق کردن، خشکی دهان، بیاشتهایی، داغ شدن و یا سرد شدن بدن، غمگینی، لرزش بدن، میل به سیگار، از دست دادن تمرکز، احساس سرگیجه، تغییر تنفس، تکرر ادرار، کم شدن حافظه، دردهای بدنی پراکنده، آه کشیدن، تمایل به تنهایی، آشفتگی، التهاب، سرخ شدن پوست صورت و...
[ویرایش] بیماریهای تنیدگی
بیماریها و اختلالاتی که استرس ایجاد میکند یا آن را تشدید مینماید، بسیارند مانند : دهانی مثل زخم دهان، تورم گلو، سرماخوردگی، آنفلوآنزا و... گوارشی مثل تهوع، اسهال، کم شدن اشتها، دژگواری، سوزش معده، ورم معده، زخم معده، اختلال روده، یبوست و... عضلانی و مفاصل مثل درد عضلات پشت و شانه، کتف و کمر، مفاصل، سردرد، ضایعات مفصلی، روماتیسم و... قلبی، عروقی مثل درد ناحیه قلب، بالا رفتن ضربان، فشار خون بالا و سختی رگها، سکته قلبی... ریوی مثل آسم، سرفه و... پوستی مثل خارش و اگزما، ریزش مو، تاسی، کچلی موضعی، اختلالات پوستی و... تناسلی مثل تکرر ادرار، دش دشتانی(اختلال قاعدگی)، ناتوانی جنسی و... اختلالات روانی مثل انواع اختلالات سوماتوفرم، روانتنی، اضطراب، افسردگی، وسواس، سوء ظن و بدگمانی و... غددی و متابولیسمی مثل پرکاری و کم کاری تیروئید، مسمومیت تیروئید، بیماری قند، رسوب چربی و حتی بیماریهای دشواردرمانی مانند سرطان میتواند در اثر زمینه سازیهای استرس و فشار روحی باشد.
[ویرایش] علل و عوامل تنیدگی
علل و عوامل تنیدگی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد: عوامل فردی: هر یک از ما نقشهایی ایفا میکنیم، مثل نقش پدر، همسر، رئیس، مرئوس، همکار، شهروند و... ایفای هر نقشی رفتارهای خاص خود را میطلبد و انتظاراتی را پدید میآورد، گاهی بین این نقشها تضادهایی وجود دارد که ما را متحمل میکند. گاهی مشخص نبودن نقش باعث فشار میشود، مثلاً کاری که باید انجام دهیم، مشخص نیست و رئیس به دلیل انجام نگرفتن کار از ما عصبانی است. گاهی تعداد نقشهایی که باید ایفا کنیم، زیاد و از توان ما خارج است. مسؤولیت زیاد نیز خودش فشارزا است. یکی دیگر از عوامل فردی سن فرد است. افراد مسن به دلیل تجربه بیشتر فشار کمتری متحمل میشوند. عامل دیگر جنسیت است. خانمها نسبت به آقایان از صبر و شکیبایی بیشتری برخوردارند و تحمل بیشتری در برابر فشار دارند. رژیم غذایی نیز در تحمل ما نسبت به استرس تأثیر دارد. بعضی از غذاها به آرامش ما و در نتیجه به تحمل ما در برابر استرس کمک خواهند کرد.
[ویرایش] عوامل گروهی
اولین عامل گروهی وجود یا عدم وجود نیازهای مشترک است. هرچقدر نیازهای یک گروه مشترک و با هم نزدیک تر باشد، فشار کمتری متحمل میشود. عامل دوم انسجام در گروه است، اختلاف در داخل گروه و بین افراد با یکدیگر فشار زیادی بر افراد وارد میآورد. مشخص نبودن و خوب تعریف نشدن نقشها در داخل گروه عامل دیگری است که هرچقدر نقشها در داخل گروه نامشخص تر باشد، فشار بیشتری بر فرد وارد خواهد آمد.
[ویرایش] عوامل سازمانی
نوع کار، نقشی که افراد باید ایفا کنند، خواستههای همکاران، ساختار سازمانی، مدیریت یا رهبری در میزان فشار وارده بر فرد دخیل اند. جو حاکم بر سازمان و فرهنگ سازمان نیز با استرس رابطه دارد، اگر جو حاکم بر سازمانی مثبت باشد، افراد پرتلاش، کاری و مسؤولیتپذیر و خلاق فشار کمتری احساس میکنند. عامل دیگر نحوه تقسیم وظایف و شرح وظایف در سطح سازمان است که وظایف باید شفاف و مشخص بوده و قوانین دست و پاگیر نباشد، همچنان که اگر سبک مدیر با سلیقه کارکنان مطابقت نداشته باشد، کارمندان استرس بیشتری را متحمل میشوند. حجم کم کار، حجم زیاد کار، شیفت کاری، حوادث محیط کار، شرایط نامساعد محیط کار (مثل سر و صدا، حرارت، گرد و غبار، مواد شیمیایی،...) احساس عدم امنیت شغلی، عدم توزیع عادلانه امکانات، اختلاف همکاران، کار در شرایط تنهایی، به چالش نگرفتن استعدادهای فرد، ارتقای بی ضابطه، تصاحب پستها توسط افراد بیرون سازمان همه فشارزا هستند.
[ویرایش] عوامل فراسازمانی
بعضی از عوامل فشار به خانواده و اجتماعی که در آن زندگی میکنیم، بر میگردد: نامطمئن بودن وضع اقتصادی، نامطمئن بودن وضع سیاسی، بی ثباتی و ناکارآمدی قوانین، نامطمئن بودن تکنولوژی، مشکلات مالی واقتصادی، مشکلات خانوادگی، تحصیل فرزندان، محل سکونت همه میتواند در میزان فشاری که تحمل میکنیم، نقش داشته باشد. حمایتهای خانوادگی وفامیلی نیز درتحمل افراد در برابر فشارها نقش دارند. مسائل سیاسی اقتصادی نیز باعث ایجاد فشار میشود. رکودهای کوتاه مدت هم موجب افزایش تنش میشود، هنگامی که سیستمهای اقتصادی به قهقرا میروند، سازمانها از نیروی کار خود میکاهند، اضافه کاری کاهش مییابد، تعدادی از کارکنان منتظر خدمات میمانند، حقوقها کاهش مییابد، هفتههای کاری کوتاه میگردد واز این قبیل مسائل که فشار زا هستند.
[ویرایش] راهکارهای مقابله با تنیدگی
یکی از راههای مقابله با عوامل فشار، شهامت برخورد با واقعیت است: باید هر رویدادی را که اتفاق میافتد بپذیریم و پس از پذیرش درآن پدیده به دنبال حکمت ومصلحتی باشیم و روی موضوع بدین صورت بنگریم که چگونه از آن اتفاق به صورت مثبت بهره برداری کنیم، یعنی همه چیز میتواند به یک فرصت تبدیل شده و قابل استفاده باشد. اگر انسان نتواند واقعیتها را بپذیرد و از آن درجهت مثبت استفاده کند دچار حالتی میشود که اصطلاحاً به آن تحلیلرفتگی یا به اصطلاح عامه بریده میگویند. علائم تحلیل رفتگی عبارتاند از احساس از دست دادن کنترل کارها، عدم علاقه، نداشتن احساس خوبی از کار و شغل خود، بها ندادن به کار، احساس عدم کفایت، احساس قصور و کوتاهی داشتن، تمایل به بی اعتبار کردن کار، احساس نامؤثر بودن، کجخُلق شدن، آداب و معاشرت را رها کردن. در حالت شدید تحلیل رفتگی نیز، احساس قدر ناشناسی از جانب دیگران، احساس اینکه فرد میخواهد همه چیز را رها کند و سر به بیابان بگذارد، بروز مییابد.
یکی از راهکارها حمایت اجتماعی است و اینکه دوستانی داشته باشیم که با وجود کاستیهای موجود در کارمان ما را تأیید کنند.
یکی دیگر از راهکارها حمایت اطلاعاتی است دوستانی داشته باشیم که به ما اطلاعات بدهند و یا تجربیات خود را در اختیار ما قرار دهند.
حمایتهای مالی نیز در برخی موارد میتواند بر شدت فشار بکاهد.
یکی دیگر از راههای مقابله با فشار به وجود آوردن انطباق است. با ایجاد نگرش مثبت در خود نیز میتوانیم خیلی از رویدادها را انگ فشار نزنین .
واکنش اخطار: از نظر فیزیولوژیک خبر ناگوار پس از شنیده شدن، به صورت اعلام خطر در مغز ثبت میشود، هیپوتالاموس احساسات و عواطف این خبر را تفسیر میکند. هیپوتالاموس اخطار الکتروشیمیایی به غدد هیپوفیز در مرکز جمجمه میفرستد، غدد هیپوفیز آغاز به ترشح هورمونی برای محرک قشر غدد فوق کلیوی میکند، غدد آدرنال فعال میشود و کورتیکوئید ترشح کرده در جریان خون میریزد و این پیامهایی به سایر غدد در سراسر بدن میبرد، در نتیجه، طحال برای عمل بسیج شده، گلبولهای قرمز اضافی وارد جریان خون میشوند، اکسیژن و غذای اضافی وارد سلولهای بدن میشود، قدرت لخته شدن خون ازدیاد مییابد، کبد، مواد قندی و ویتامینها را رها میسازد، ضربان قلب بیشتر میشود، تنفس تغییر میکند. خون از پوست و احشا به ماهیچهها و مغز جاری میشود، دستها و پاها سردتر میشوند و کل سازواره (ارگانیزم) به صورت آماده برای حمله و تهاجم یا فرار در میآید. با این حالت سرپرست کارگاه برای بررسی و حل کردن مشکل و احیاناً پاسخگو بودن به مدیر مافوق با حالتی مضطرب و نگران وارد کارگاه میشود.
گام مقاومت: طی این مرحله که ممکن است از چند ساعت تا چند روز به طول انجامد، بدن عملاً برای مبارزه با عامل فشار بسیج است که اگر برای مدتی طولانی همچنان بسیج بماند، ذخایرش به تدریج تخلیه میشود. مانند کشوری که در حال جنگ است و توان خود را صرف میکند و ذخایرش به تدریج تمام میشود.
گام فرسودگی: بدین معنی است که انرژی بدن تمام و تا حد زیادی در برابر بیماریها و بد کار کردن اعضایش آسیبپذیر شده است. این همان جایی است که بیماریها آغاز به تظاهر میکنند و ممکن است از اضطراب, افسردگی, خستگی, عصبانیت, وسواس, پیری زودرس و سرماخوردگی, بیاشتهایی, دژگواری, سردرد, فشار خون بالا, سکته قلبی, روماتیسم, میگرن و آنفلوآنزا ... آغاز به تظاهر کند.
[ویرایش] چند نکته در رابطه با تنیدگی
۱ـ بدن انسان در مقابله با تنیدگی از الگوی مشخصی پیروی و فرایند عصبی شیمیایی، معینی را طی میکند، رویدادهای هیجان آور خوشایند همان اندازه واکنش در بدن به وجود میآورند که رویدادهای ناخوشایند میتوانند ایجاد کنند، یک خبر بسیار هیجان آور، همان اندازه استرس ایجاد میکند که یک خبر بد ایجاد میکند. ۲ـ تنیدگیهای شدید و طولانی در همه حال باعث از پا درآمدن فرد نمیشوند و افراد در بعضی موارد میتوانند با عوامل استرس زا سازگار شوند نمونه آن خو گرفتن افراد در شرایط سخت و طاقت فرسا مثل دوران اسارت یا خو گرفتن به کاری سخت و طاقت فرسا مثل شغل آتشکاری در ذوب آهن است. ۳ـ این افراد با وجود سازگاری با شرایط استرس زا نمیتوانند از آثار زیان بار آن صد در صد مصون بمانند و دچار مشکلات جسمانی، روانی، عاطفی و اجتماعی میشوند. مثلاً فردی که مدت زیادی در اسارت است یا فردی که تحت شرایط بدی در معدن تاریک و دورافتادهای کار میکند، بعد از مدتی دچار ناراحتیهای روحی ـ عاطفی و پیری زودرس میشود. ۴ـ بدن ما وقتی چیزی را تنیدگی تلقی کرده و به آن واکنش نشان میدهد که ذهن ما به آن مارک استرس زده و در واقع پیشتر آن را شناخته باشد. ۵ـ نوع پاسخ افراد به استرس نیز به ویژگیهای شخصیتی، مسائل فرهنگی، شرایط زندگی و تجربههای افراد بر میگردد.
[ویرایش] نشانههای تنیدگی
کم حوصلگی، سردرد، تغییر ضربان قلب، خستگی جسمی، خشم و پرخاشگری، بی خوابی، فشار در سینه، اختلال گوارشی، سوزش معده، عرق کردن، خشکی دهان، بیاشتهایی، داغ شدن و یا سرد شدن بدن، غمگینی، لرزش بدن، میل به سیگار، از دست دادن تمرکز، احساس سرگیجه، تغییر تنفس، تکرر ادرار، کم شدن حافظه، دردهای بدنی پراکنده، آه کشیدن، تمایل به تنهایی، آشفتگی، التهاب، سرخ شدن پوست صورت و...
[ویرایش] بیماریهای تنیدگی
بیماریها و اختلالاتی که استرس ایجاد میکند یا آن را تشدید مینماید، بسیارند مانند : دهانی مثل زخم دهان، تورم گلو، سرماخوردگی، آنفلوآنزا و... گوارشی مثل تهوع، اسهال، کم شدن اشتها، دژگواری، سوزش معده، ورم معده، زخم معده، اختلال روده، یبوست و... عضلانی و مفاصل مثل درد عضلات پشت و شانه، کتف و کمر، مفاصل، سردرد، ضایعات مفصلی، روماتیسم و... قلبی، عروقی مثل درد ناحیه قلب، بالا رفتن ضربان، فشار خون بالا و سختی رگها، سکته قلبی... ریوی مثل آسم، سرفه و... پوستی مثل خارش و اگزما، ریزش مو، تاسی، کچلی موضعی، اختلالات پوستی و... تناسلی مثل تکرر ادرار، دش دشتانی(اختلال قاعدگی)، ناتوانی جنسی و... اختلالات روانی مثل انواع اختلالات سوماتوفرم، روانتنی، اضطراب، افسردگی، وسواس، سوء ظن و بدگمانی و... غددی و متابولیسمی مثل پرکاری و کم کاری تیروئید، مسمومیت تیروئید، بیماری قند، رسوب چربی و حتی بیماریهای دشواردرمانی مانند سرطان میتواند در اثر زمینه سازیهای استرس و فشار روحی باشد.
[ویرایش] علل و عوامل تنیدگی
علل و عوامل تنیدگی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد: عوامل فردی: هر یک از ما نقشهایی ایفا میکنیم، مثل نقش پدر، همسر، رئیس، مرئوس، همکار، شهروند و... ایفای هر نقشی رفتارهای خاص خود را میطلبد و انتظاراتی را پدید میآورد، گاهی بین این نقشها تضادهایی وجود دارد که ما را متحمل میکند. گاهی مشخص نبودن نقش باعث فشار میشود، مثلاً کاری که باید انجام دهیم، مشخص نیست و رئیس به دلیل انجام نگرفتن کار از ما عصبانی است. گاهی تعداد نقشهایی که باید ایفا کنیم، زیاد و از توان ما خارج است. مسؤولیت زیاد نیز خودش فشارزا است. یکی دیگر از عوامل فردی سن فرد است. افراد مسن به دلیل تجربه بیشتر فشار کمتری متحمل میشوند. عامل دیگر جنسیت است. خانمها نسبت به آقایان از صبر و شکیبایی بیشتری برخوردارند و تحمل بیشتری در برابر فشار دارند. رژیم غذایی نیز در تحمل ما نسبت به استرس تأثیر دارد. بعضی از غذاها به آرامش ما و در نتیجه به تحمل ما در برابر استرس کمک خواهند کرد.
[ویرایش] عوامل گروهی
اولین عامل گروهی وجود یا عدم وجود نیازهای مشترک است. هرچقدر نیازهای یک گروه مشترک و با هم نزدیک تر باشد، فشار کمتری متحمل میشود. عامل دوم انسجام در گروه است، اختلاف در داخل گروه و بین افراد با یکدیگر فشار زیادی بر افراد وارد میآورد. مشخص نبودن و خوب تعریف نشدن نقشها در داخل گروه عامل دیگری است که هرچقدر نقشها در داخل گروه نامشخص تر باشد، فشار بیشتری بر فرد وارد خواهد آمد.
[ویرایش] عوامل سازمانی
نوع کار، نقشی که افراد باید ایفا کنند، خواستههای همکاران، ساختار سازمانی، مدیریت یا رهبری در میزان فشار وارده بر فرد دخیل اند. جو حاکم بر سازمان و فرهنگ سازمان نیز با استرس رابطه دارد، اگر جو حاکم بر سازمانی مثبت باشد، افراد پرتلاش، کاری و مسؤولیتپذیر و خلاق فشار کمتری احساس میکنند. عامل دیگر نحوه تقسیم وظایف و شرح وظایف در سطح سازمان است که وظایف باید شفاف و مشخص بوده و قوانین دست و پاگیر نباشد، همچنان که اگر سبک مدیر با سلیقه کارکنان مطابقت نداشته باشد، کارمندان استرس بیشتری را متحمل میشوند. حجم کم کار، حجم زیاد کار، شیفت کاری، حوادث محیط کار، شرایط نامساعد محیط کار (مثل سر و صدا، حرارت، گرد و غبار، مواد شیمیایی،...) احساس عدم امنیت شغلی، عدم توزیع عادلانه امکانات، اختلاف همکاران، کار در شرایط تنهایی، به چالش نگرفتن استعدادهای فرد، ارتقای بی ضابطه، تصاحب پستها توسط افراد بیرون سازمان همه فشارزا هستند.
[ویرایش] عوامل فراسازمانی
بعضی از عوامل فشار به خانواده و اجتماعی که در آن زندگی میکنیم، بر میگردد: نامطمئن بودن وضع اقتصادی، نامطمئن بودن وضع سیاسی، بی ثباتی و ناکارآمدی قوانین، نامطمئن بودن تکنولوژی، مشکلات مالی واقتصادی، مشکلات خانوادگی، تحصیل فرزندان، محل سکونت همه میتواند در میزان فشاری که تحمل میکنیم، نقش داشته باشد. حمایتهای خانوادگی وفامیلی نیز درتحمل افراد در برابر فشارها نقش دارند. مسائل سیاسی اقتصادی نیز باعث ایجاد فشار میشود. رکودهای کوتاه مدت هم موجب افزایش تنش میشود، هنگامی که سیستمهای اقتصادی به قهقرا میروند، سازمانها از نیروی کار خود میکاهند، اضافه کاری کاهش مییابد، تعدادی از کارکنان منتظر خدمات میمانند، حقوقها کاهش مییابد، هفتههای کاری کوتاه میگردد واز این قبیل مسائل که فشار زا هستند.
[ویرایش] راهکارهای مقابله با تنیدگی
یکی از راههای مقابله با عوامل فشار، شهامت برخورد با واقعیت است: باید هر رویدادی را که اتفاق میافتد بپذیریم و پس از پذیرش درآن پدیده به دنبال حکمت ومصلحتی باشیم و روی موضوع بدین صورت بنگریم که چگونه از آن اتفاق به صورت مثبت بهره برداری کنیم، یعنی همه چیز میتواند به یک فرصت تبدیل شده و قابل استفاده باشد. اگر انسان نتواند واقعیتها را بپذیرد و از آن درجهت مثبت استفاده کند دچار حالتی میشود که اصطلاحاً به آن تحلیلرفتگی یا به اصطلاح عامه بریده میگویند. علائم تحلیل رفتگی عبارتاند از احساس از دست دادن کنترل کارها، عدم علاقه، نداشتن احساس خوبی از کار و شغل خود، بها ندادن به کار، احساس عدم کفایت، احساس قصور و کوتاهی داشتن، تمایل به بی اعتبار کردن کار، احساس نامؤثر بودن، کجخُلق شدن، آداب و معاشرت را رها کردن. در حالت شدید تحلیل رفتگی نیز، احساس قدر ناشناسی از جانب دیگران، احساس اینکه فرد میخواهد همه چیز را رها کند و سر به بیابان بگذارد، بروز مییابد.
یکی از راهکارها حمایت اجتماعی است و اینکه دوستانی داشته باشیم که با وجود کاستیهای موجود در کارمان ما را تأیید کنند.
یکی دیگر از راهکارها حمایت اطلاعاتی است دوستانی داشته باشیم که به ما اطلاعات بدهند و یا تجربیات خود را در اختیار ما قرار دهند.
حمایتهای مالی نیز در برخی موارد میتواند بر شدت فشار بکاهد.
یکی دیگر از راههای مقابله با فشار به وجود آوردن انطباق است. با ایجاد نگرش مثبت در خود نیز میتوانیم خیلی از رویدادها را انگ فشار نزنین .
۱۳۸۹ شهریور ۲۲, دوشنبه
PH طبع بدن اسيد و باز
طبع چيست؟
حالتي است كه عواملي چون محيط زيست شرائط آب و هوايي, نوع تغذيه، عوامل جغرافيايي, دماي محيط و نحوه زندگي و نژاد حالتي را از نسلي به نسل ديگر انتقال مي دهد و آن حالت ارثي است اين حالت ها در افراد مختلف متفاوت بوده و بعضي از افراد بدنشان گرايش به حالت اسيدي داشته كه اين حالت را از نظر طب قديم (طبع سرد) مي نامند. و اين طبع تا آخر عمر با شخص بوده و تغييري نمي كند.
و اما افرادي كه بدنشان گرايش بسوي بازي (قليايي) دارند به آن دسته از افراد مي گوييم كه از طبع گرمي برخوردارند.
و اما طبع معتدل طبعي است ميان سرد و گرم كه در واقع حالت تعادل را دارد و عموما اينگونه افراد نسبت به دو گروه ديگر كم بوده و كمتر دچار انواع بيماري ها مي شوند. يعني pH بدن اينگونه افراد بيشتر حالت تعادل را دارد و براحتي تغيير نمي كند.
نتيجه: پس طبع سرد كه ارثي است و افرادي كه داراي چنين طبعي هستند اگر در مورد غذاي مصرفي روزانه خود دقيق نباشند بيشتر در معرض بيماري ( MS ) قرار مي گيرند. زيرا مواد غذايي هم مثل انسان داراي طبايع مختلف بوده و بايد مورد مطالعه و بررسي قرار گيرد تا طبع مواد غذايي مشخص شود در غير اين صورت افراد دچار انواع بيماري ها خواهند شد.
بعنوان مثال: آيا تاكنون انديشيده ايد كه فرق ماست با ترشي و خرما چيست؟
هر كدام چه اثرات مفيد يا مخربي را در مغز و ساير اندام هاي بدن ايجاد مي كنند يا خير؟
بدن انسان هم از اندام هاي مختلفي تشكيل شده و هر كدام داراي طبع مختلفي هستند كه مختصري به آن مي پردازيم. جالب توجه اين كه بدن انسان از اندام هاي مختلفي تشكيل شده است مانند:
مغز, كليه ها, كبد, استخوان ، سيستم گوارش و امثالهم... از نظر طب قديم هر كدام از اين اندام ها داراي طبع خاصي بوده كه بايد مورد شناسايي قرار گيرد, تا اشخاص در نوع غذاي مصرفي خود دقت بيشتري را مبذول دارند.
بعنوان مثال سيستم مغز و اعصاب (اعصاب مركزي) از طبع سردي برخوردار است يعني اين اندام گرايش بحالت ا سيدي دارد و اگر افراد از غذاهاي سردي بخش (اسيدي) مرتب استفاده نمايند اين عضو حساس را دچار اختلال و بيماري خواهند نمود از جمله ( MS ), براي درك بيشتر اين مطلب ناچاراً اصطلاح (pH ) را بايد توضيح دهم تا مسائل براي شما عزيزان روشن تر شود و علت بيماري خود را بدانيد و با رعايت مسائل بيان شده خود را از اين حالت نجات دهيد. انشاء الله
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
pH چيست؟
pH يعني غلظت يون هيدروژن در مايع خارج سلولي است.
بر اثر نوع تغذيه در بدن انسان حالتي بوجود ميآيد (كاهش يا افزايش يون هيدروژن) كه گرايش بحالت اسيدي يا بازي دارد كه آن حالت را pH گويند. كه در بدن بايد حالت ثابتي را داشته باشد. غلظت يون هيدروژن در مايع خارج سلولي بطور طبيعي در حد ثابت تقريبا اكي والان در ليتر مي باشد اين مقدار مي تواند تا بدون ايجاد مرگ تغيير كند در واقع pH براي بيان غلظت هيدروژن مورد استفاده قرار مي گيرد.
اگر بخواهيم بطور ساده تر بيان كنيم چنين مي شود:
pH طبيعي خون در حالت عادي ۳/۷ است و گاهي اوقات بر اثر نوع تغذيه تغيير مي كند اگر تغييرات كاهش يابد و pH بطرف (۴/۷ - ) برود اين حالت را (اسيدوز) مي نامند و اگر افزايش يافته بطرف (۴/۷ + ) برود آن حالت را ( آلكالوز) گويند.
عموما در بيماران مبتلا ( MS ) pH اكثراً گرايش به حالت اسيدي داشته و اگر اين حالت بر اثر نوع تغذيه تكرار شود بيمار در معرض حملات مداوم قرار خواهد گرفت, و حال بيمار بمرور رو به وخامت خواهد رفت. جالب توجه اينكه غذاهائي كه اين حالت (اسيدوز) را ايجاد مي كنند اين نوع بيماران علاقه وافري به مصرف آن نشان مي دهند.
مانند: ماست, بستني, ترشي, تمبر هندي, ماهي و امثالهم...
توجه: اين گونه بيماران بايد از مصرف غذاهاي اسيدي دوري جسته و رعايت حال خويش را بنمايند.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
اسيد و باز چيست؟
تعريف اسيد: اسيد مولكول يا يوني است كه مي تواند يك هيدروژن به محلول اضافه كند يا بهتر و ساده تر بگويم اسيد دهنده هيدروژن مي باشد.
تعريف باز: باز مولكول يا يوني است كه بتواند با يون هاي هيدروژن تركيب شود و يا بهتر بگويم بازگيرنده هيدروژن است.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
تعادل اسيد و باز
منظور از تعادل اسيد و باز تنظيم غلظت يون هيدروژن در مايعات بدن است.
توجه: تغييرات مختصري در غلظت يون هيدروژن نسبت به مقدار طبيعي موجب تغييرات بارز در سرعت واكنشهاي شيميايي در سلول ها مي گردد.
به اين معني كه بعضي از واكنشها را آهسته و بعضي را تسريع كند, به همين دليل تنظيم غلظت يون هيدروژن يكي از جنبه هاي مهم هموستاز است هموستاز را قبلا توضيح داده ام كه يعني ثابت نگاه داشتن مواد لازم در محيط داخلي بدن است. كه اين كار را اندام هاي مختلف بدن انجام مي دادند تا بدن دچار اختلال نشود. حال براي درك بهتر و بيشتر مطالب فوق اثرات اسيدوز و آلكالوز را توضيح مي دهم تا شما عزيزان به علت بيماري خود پي ببريد.
حالتي است كه عواملي چون محيط زيست شرائط آب و هوايي, نوع تغذيه، عوامل جغرافيايي, دماي محيط و نحوه زندگي و نژاد حالتي را از نسلي به نسل ديگر انتقال مي دهد و آن حالت ارثي است اين حالت ها در افراد مختلف متفاوت بوده و بعضي از افراد بدنشان گرايش به حالت اسيدي داشته كه اين حالت را از نظر طب قديم (طبع سرد) مي نامند. و اين طبع تا آخر عمر با شخص بوده و تغييري نمي كند.
و اما افرادي كه بدنشان گرايش بسوي بازي (قليايي) دارند به آن دسته از افراد مي گوييم كه از طبع گرمي برخوردارند.
و اما طبع معتدل طبعي است ميان سرد و گرم كه در واقع حالت تعادل را دارد و عموما اينگونه افراد نسبت به دو گروه ديگر كم بوده و كمتر دچار انواع بيماري ها مي شوند. يعني pH بدن اينگونه افراد بيشتر حالت تعادل را دارد و براحتي تغيير نمي كند.
نتيجه: پس طبع سرد كه ارثي است و افرادي كه داراي چنين طبعي هستند اگر در مورد غذاي مصرفي روزانه خود دقيق نباشند بيشتر در معرض بيماري ( MS ) قرار مي گيرند. زيرا مواد غذايي هم مثل انسان داراي طبايع مختلف بوده و بايد مورد مطالعه و بررسي قرار گيرد تا طبع مواد غذايي مشخص شود در غير اين صورت افراد دچار انواع بيماري ها خواهند شد.
بعنوان مثال: آيا تاكنون انديشيده ايد كه فرق ماست با ترشي و خرما چيست؟
هر كدام چه اثرات مفيد يا مخربي را در مغز و ساير اندام هاي بدن ايجاد مي كنند يا خير؟
بدن انسان هم از اندام هاي مختلفي تشكيل شده و هر كدام داراي طبع مختلفي هستند كه مختصري به آن مي پردازيم. جالب توجه اين كه بدن انسان از اندام هاي مختلفي تشكيل شده است مانند:
مغز, كليه ها, كبد, استخوان ، سيستم گوارش و امثالهم... از نظر طب قديم هر كدام از اين اندام ها داراي طبع خاصي بوده كه بايد مورد شناسايي قرار گيرد, تا اشخاص در نوع غذاي مصرفي خود دقت بيشتري را مبذول دارند.
بعنوان مثال سيستم مغز و اعصاب (اعصاب مركزي) از طبع سردي برخوردار است يعني اين اندام گرايش بحالت ا سيدي دارد و اگر افراد از غذاهاي سردي بخش (اسيدي) مرتب استفاده نمايند اين عضو حساس را دچار اختلال و بيماري خواهند نمود از جمله ( MS ), براي درك بيشتر اين مطلب ناچاراً اصطلاح (pH ) را بايد توضيح دهم تا مسائل براي شما عزيزان روشن تر شود و علت بيماري خود را بدانيد و با رعايت مسائل بيان شده خود را از اين حالت نجات دهيد. انشاء الله
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
pH چيست؟
pH يعني غلظت يون هيدروژن در مايع خارج سلولي است.
بر اثر نوع تغذيه در بدن انسان حالتي بوجود ميآيد (كاهش يا افزايش يون هيدروژن) كه گرايش بحالت اسيدي يا بازي دارد كه آن حالت را pH گويند. كه در بدن بايد حالت ثابتي را داشته باشد. غلظت يون هيدروژن در مايع خارج سلولي بطور طبيعي در حد ثابت تقريبا اكي والان در ليتر مي باشد اين مقدار مي تواند تا بدون ايجاد مرگ تغيير كند در واقع pH براي بيان غلظت هيدروژن مورد استفاده قرار مي گيرد.
اگر بخواهيم بطور ساده تر بيان كنيم چنين مي شود:
pH طبيعي خون در حالت عادي ۳/۷ است و گاهي اوقات بر اثر نوع تغذيه تغيير مي كند اگر تغييرات كاهش يابد و pH بطرف (۴/۷ - ) برود اين حالت را (اسيدوز) مي نامند و اگر افزايش يافته بطرف (۴/۷ + ) برود آن حالت را ( آلكالوز) گويند.
عموما در بيماران مبتلا ( MS ) pH اكثراً گرايش به حالت اسيدي داشته و اگر اين حالت بر اثر نوع تغذيه تكرار شود بيمار در معرض حملات مداوم قرار خواهد گرفت, و حال بيمار بمرور رو به وخامت خواهد رفت. جالب توجه اينكه غذاهائي كه اين حالت (اسيدوز) را ايجاد مي كنند اين نوع بيماران علاقه وافري به مصرف آن نشان مي دهند.
مانند: ماست, بستني, ترشي, تمبر هندي, ماهي و امثالهم...
توجه: اين گونه بيماران بايد از مصرف غذاهاي اسيدي دوري جسته و رعايت حال خويش را بنمايند.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
اسيد و باز چيست؟
تعريف اسيد: اسيد مولكول يا يوني است كه مي تواند يك هيدروژن به محلول اضافه كند يا بهتر و ساده تر بگويم اسيد دهنده هيدروژن مي باشد.
تعريف باز: باز مولكول يا يوني است كه بتواند با يون هاي هيدروژن تركيب شود و يا بهتر بگويم بازگيرنده هيدروژن است.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
تعادل اسيد و باز
منظور از تعادل اسيد و باز تنظيم غلظت يون هيدروژن در مايعات بدن است.
توجه: تغييرات مختصري در غلظت يون هيدروژن نسبت به مقدار طبيعي موجب تغييرات بارز در سرعت واكنشهاي شيميايي در سلول ها مي گردد.
به اين معني كه بعضي از واكنشها را آهسته و بعضي را تسريع كند, به همين دليل تنظيم غلظت يون هيدروژن يكي از جنبه هاي مهم هموستاز است هموستاز را قبلا توضيح داده ام كه يعني ثابت نگاه داشتن مواد لازم در محيط داخلي بدن است. كه اين كار را اندام هاي مختلف بدن انجام مي دادند تا بدن دچار اختلال نشود. حال براي درك بهتر و بيشتر مطالب فوق اثرات اسيدوز و آلكالوز را توضيح مي دهم تا شما عزيزان به علت بيماري خود پي ببريد.
MS
بیماری ام اس و علل ابتلا به آن
مقدمه
MSچيست؟
علائم بيماري MS
انواع بيماري MS
چه كساني دچار بيماري MSميشوند؟
علت بيمار شدن گروه اول
۱ـ حساس بودن, زودرنج شدن و عصبي بودن و پيله كردن
هموستاز چيست؟
پروتوپلاسم چيست؟
مايعات داخل و خارج سلولي
۲ـ علت حساس و زود رنج بودن
۳ـ علت پيله كردن در افراد عصبي و حساس و زود رنج چيست؟
علت بيمار شدن گروه دوم
طبع چيست؟
pH چيست؟
اسيد و باز چيست؟
تعادل اسيد و باز
اثرات اسيدوز و آلكالوز بر روي بدن
اندامهاي كنترل كننده اسيدوز و آلكالوز
متابوليسم مغز
غذاي اصلي سلولهاي مغز
مقدمه
با پيشرفت علم و صنعت و ماشيني شدن جامعه كنوني رفتار و كردار و طرز تفكر انسانها نيز دستخوش تغيير و تحول شده است.
يكي از دستاوردهاي مهم صنعتي شدن جامعه كنوني, افزايش بي حد و اندازه آلودگيها، از جمله آلودگي آب و هوا, و آلودگي كليه مواد غذايي است. ممكن است سؤال شود آلودگي مواد غذايي چرا؟
امروزه با افزايش جمعيت و به قول جامعه شناسان غرب, كمبود مواد غذايي باعث شده است كه در صنعت كشاورزي و ژنتيك تغييرات عظيمي صورت گيرد و با تغييرات ژنتيكي گياهان و استفاده از انواع كودهاي شيميايي براي افزايش محصول, اين امر باعث شده تعادل مواد در خاك به هم خورده و بيشتر موادي كه در كود شيميايي وجود دارد جذب گياهان شده و تعادل مواد غذايي گياه هم دستخوش دگرگوني شود در نتيجه با مصرف اين نوع مواد غذايي تعادل بدن انسان نيز مسلماً بهم خواهد خورد. آلودگي هوا, فكر مي كنم كه نيازي به توضيح نباشد, چيزي كه عيان است چه حاجت به بيان است. ولي توضيح مختصري را خدمت عزيزان عرض مي كنم.
امروزه با افزايش بي حد و حساب انواع اتومبيلها و اتوبوسها و ميني بوسهاي نفت و گازسوز و افزايش بي رويه كاميونهاي ديزلي موجب آلودگي هوا شده و مونوكسيد كربن بمقدار زياد در هوا پخش مي شود و از طرفي وجود كارخانجات صنعتي و اضافه شدن پسابهاي صنعتي به آبهاي جاري و درياها و درياچه ها نگراني انسانها را دو چندان كرده است. متأسفانه كاري هم در مورد رفع آن صورت نگرفته است و مهمتر و ا سف بار تر از همه تبليغ غذاهاي غربي با آب و رنگ زيبا و محتواي پوچ نگراني را بيش از پيش از حد و اندازه افزايش داده است.
از طرفي پائين بودن ارزش مواد غذايي, مانند: سوسيس و كالباس و اضافه نمودن مواد نگهدارنده اي بنام سديم نيتريت وضع را خراب تر كرده است. و جاي بسي تاسف است كه امروزه تبليغاتي فراوان در مورد غذاهاي سرپايي ( Fast Food ) انجام مي شود و مردم را تشويق به استفاده از اين نوع غذاها مي كنند. اگر شبي در سطح شهر گشتي بزنيم مي بينيم كه اكثر افراد از غذاهاي سرپايي و انواع ساندويچ استفاده مي كنند كه اين نوع غذاها عاملي است مهم براي انواع بيماريها از قبيل ناراحتيهاي عصبي, بيماريهاي بدخيم از قبيل انواع سرطانها و كيستهاي جور وا جور و در نتيجه براي درمان هم مشخص است كه چه بايد كرد!
اول جراحي سپس شيمي درماني و در نهايت راديو تراپي, آيا شكم ارزش اين همه بدبختي و بيچارگي را دارد؟ غذاهاي سنتي خودمان چه اشكالي دارد كه پناه بر غذاهاي غربي و كنسرو شده برده ايم؟
يكي از بيماريهاي قرن حاضر كه متاسفانه اكثرا جوانها خصوصا دختران و زنان جوان به اين بيماري مبتلا مي شوند بيماري ( MS ) مي باشد كه هنوز از نظر پزشكان متخصص دنيا علت آن مشخص نيست و متاسفانه نظريات گوناگوني را عنوان مي كنند كه پايه و اساس علمي درستي ندارد.
اين بيماري را اتوايميون يا ويروسي مي نامند و دليل قانع كننده اي هم براي آن ندارند و جالبتر اينكه ويروسي بودن اين بيماري را يكي از دلائل مي دانند در حاليكه هنوز براي خودشان هم اثبات نشده است ولي اينترفرون درماني را شروع مي كنند و هزينه گزافي را به بيمار درمانده تحميل مي كنند.
توجه : در مسائل علمي نظريه زماني ارزش پيدا مي كند كه اثبات شده باشد در غير اينصورت ارزش علمي نخواهد داشت.
سوال اينجاست كه اين اصل هنوز اثبات نشده چگونه بخود اجازه درمان با ضد ويروس را مي دهند؟
در حاليكه بنده حقير سالها روي اين بيماري ( MS ) كار كرده و علت و درمان آن را كشف كرده ام چون پزشك نيستم و هر جا علت بيماريها را مطرح مي كنم اولين سوالي كه از من مي پرسند اين است كه تخصص شما چيست؟
بنده هم كه دروغ نمي توانم بگويم حقيقت را عنوان مي كنم و ميگويم بنده سرمتخصص موتورهاي جت فوق مدرن هواپيماي شكاري هستم!
با شنيدن اين مساله براي پزشكان محترم خيلي گران تمام مي شود و در جواب مي گويند موتور چه ربطي به پزشكي دارد؟
ولي بنده سوالي كه از اين عزيزان دارم اين است كه چه كار به تخصص من داريد؟ به حرفي كه مي زنم توجه كنيد! اگر علمي نيست براحتي رد كنيد.
ديگر عصبي شدن و از دست دادن تعادل چه معني و مفهومي دارد. مگر علم پزشكي علم آزمايش و تجربه نيست؟ از عزيزان تقاضا مي كنم كه كمي منطقي باشند. سوال ديگري كه مطرح مي شود اين است كه چرا علم پزشكي، خود را محدود به دارو كرده و درمان كليه بيماريها را در تجويز دارو مي دانند و بس.
حال اگر روزي دارو در دسترس پزشك نباشد, پزشك محترم چه بايد بكند و تكليف بيمار چيست؟ با اين همه تجهيزات و بالا بودن فن و تكنيك آزمايشگاهي، چرا دنبال علت بيماريها نيستند؟
آيا براي بيماري ( MS ) علم پزشكي راه پيشگيري هم دارد يا خير؟
اگر هست پس چرا ارائه نمي كنند تا اين همه جوانها از اين بيماري نجات پيدا كنند و اما بنده حقير علتي كه براي اين بيماري كشف كرده ام از اين قرار است:
۱ـ عصبي شدن و حساس بودن و زودرنج شدن و پيله كردن افراد:
۲ـ استفاده از غذاهاي سردي بخش (اسيدي مانند لبنيات و ترشيجات) بطور مداوم در افرادي كه از نظر ژنتيكي داراي طبع سردي هستند.
۳- يبوست مزاج.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
MS چيست؟
ام اس يعني: Multiple Sclerosis
اين بيماري مختص اعصاب مركزي بوده ( مغز و نخاع ) و ايجاد لكه هاي سفيد يا پلاكهاي متعددي در مغز مي كند.
پلاكها گوياي سفت شدگي غلافهاي سلولهاي (ميلين ها) عصبي مغز مي باشند, كه اين سفت يا سخت شدگي جلوگيري از انتشار جريان الكترو شيميايي رشته هاي عصبي و اختلال در حركات مي شود.
در نتيجه فرماني كه از مغز صادر مي شود براحتي به اعضاء و ماهيچه ها نمي رسد و كار براحتي انجام نمي شود. مغز فرمانده, كل بدن بوده و در جايگاه رفيعي قرار دارد. شخص بايد دقيقا اين اندام مهم و حياتي را بشناسد و حداكثر مراقبت را از اين اندام مهم بنمايد.
زيرا هر عضوي از بدن كار خاصي را انجام مي دهد و تغذيه خاصي را نيز دارد.
مساله مهم و حياتي اين كه كليه اندامهاي انسان تحت نظارت و كنترل اين عضو مهم يعني مغز مي باشد و كوچكترين عصبيت ها و نگراني هاي بي مورد در اين عضو اثر مخربي داشته و كار كرد اين اندام را مختل خواهد كرد.
درآينده د رمورد حساسيت ها, عصبيت ها و نگراني ها صحبت كرده و علت آن را بيان خواهم كرد. شما عزيزان با رعايت نكات بيان شده, از حساسيت و عصبي شدن و نگران بودن بلطف پروردگار ايمن خواهيد شد. تا اين عضو حاكم بر جهان تن و بدن سالم بماند و در واقع با اين روش از بسياري از بيماري ها پيشگيري مي شود.
امروزه بر همگان روشن و مسجل است كه پيشگيري مهمتر از درمان بوده و هزينه اي در بر ندارد و اما عدم رعايت مسائل گفته شده انواع بيماريهاي جسمي خصوصا بيماري هاي اعصاب و روان را ايجاد خواهد نمود از جمله بيماري قرن حاضر يعني بيماري ( MS ) كه از نظر علم پزشكي روز (مدرن) ناشناختـــــــه باقي مانده و تاكنون درماني بر آن نيافته اند. در واقع اين نوع بيماري علائم و خصوصيات خاص خود را دارد از جمله: بيمار مبتلا به اين مرض نمي تواند براحتي حركت كند. اين بيماري مثل ساير بيماري ها داراي علائم باليني خاصي مي باشد كه شخص مبتلا به اين بيماري چنين علائمي را در خود مي بيند و آن را حس مي كند.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
علائم بيماري MS
دوبيني, مورمور شدن انگشتان دست يا پا, بي حس شدن و كرخ شدن بعضي انگشت هاي دست يا پا, حالت برق گرفتگي لحظه اي در بدن, يخ زدگي قسمتي از بدن، داغ شدن قسمتي از بدن, عدم هماهنگي اعضاء خصوصا پاها هنگام راه رفتن, عصبي شدن بي مورد, خواب زياد, لخت شدن بدن, تنبلي و بي حسي, خستگي زودرس, ضعف عمومي بدن, اسپاسم ماهيچه اي, عدم هماهنگي بين كلمات در سخن گفتن, سنگيني سر و بدن, دفع بيش از حد ادرار نسبت به ديگران, دير هضم شدن غذا, حساس و زود رنج شدن, يبوست مزاج, ديدن كابوس در بعضي افراد, علاقه به خوردن غذاهاي سردي بخش (اسيدي) مانند لبنيات مخصوصا ماست و بستني, در صورت پيشرفت بيماري عدم كنترل ادرار, يا از دست دادن كامل بينايي, عدم تحمل هواي گرم و آب گرم, عدم تحمل آب سرد و هواي سرد كم شدن ميل جنسي, در صورت داشتن همبستري ضعف شديد خصوصا در آقايان, زود انزالي در آقايان, افسردگي و خودخوري, انزوا طلبي و گوشه گيري, نداشن تعادل, داشتن لرزش هنگام حركت, ياري نكردن ماهيچه هاي پا هنگام راه رفتن, سرما سرما شدن استخوانهاي بدن خصوصا پاها.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
انواع بيماري MS
بيماران ( MS ) را مي توان به دو گروه عمده تقسيم كرد:
۱ـ بيماراني كه ابتدا از طريق بينايي مورد حمله قرار مي گيرند.
۲ـ بيماراني كه ابتدا از طريق پا مورد حمله قرار مي گيرند.
گروه اول:
اين نوع بيماران اگر سريع تشخيص داده شوند, بسرعت به درمان جواب مي دهند, و در مدت زمان كوتاهي بهبودي كامل به لطف خداوند متعال حاصل مي شود.
اين گروه بيماران بايد از خوردن بستني و مواد غذايي يخ زده و سرد مطلقاً پرهيز نمايند
گروه دوم:
اين نوع بيماران نيز اگر سريع تشخيص داده شوند به درمان جواب خوبي را مي دهند و اگر در درمان كوتاهي شود, اين گروه در معرض حملات متعددي قرار مي گيرند و هر چقدر كه اين حملات ادامه يابد, درمان نيز به همان نسبت دشوارتر مي شود.
بيماران بايد بيشتر رعايت كنند تا سريعتر درمان شوند. ضمنا اگر بيمار علت بيماري خود را بداند مي تواند به راحتي با اين بيماري كنار آمده و آن را درمان كند و سلامتي خود را هر چه سريعتر بدست آورد. حال علت اين بيماري را براي عزيزان شرح مي دهم.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
چه كساني دچار بيماري MS مي شوند؟
عموما دو گروه از اشخاص دچار اين بيماري ( MS ) مي شوند:
۱ـ گروه اول:
اين نوع افراد عموما اشخاصي هستند فوق العاده حساس, زودرنج و عصبي و با كمترين ناملايمات از حالت عادي خارج شده و تعادل خود را از دست مي دهند و ساعت ها فكر خود را مشغول كرده و به خود و ديگران پيله مي كنند.
۱ـ گروه دوم:
افرادي هستند كه از نظر ژنتيك داراي طبع سردي بوده و مدام از غذاهاي سردي بخش (غذاهائي با pH اسيدي) به حد وفور استفاده مي كنند و علاقه زيادي به خوردن ترشي, سركه, تمبر هندي, ماست, قره قورت و امثالهم دارند.
حال اين دو گروه افراد را مورد بررسي و مطالعه دقيق قرار مي دهيم تا علت هاي اين بيماري دقيقا مشخص شود و سپس به درمان اين بيماري لاعلاج و يا صعب العلاج از نظر علم پزشكي روز (مدرن) كه شناخته شده نيست مي پردازيم, تا شما عزيزان متوجه شويد كه اين بيماري غير قابل علاج از نظر پزشكي، در واقع علاج پذير بوده و مي توان آن را به لطف خداوند درمان كرد.
البته هر چه سريعتر شناخته شود به همان نسبت به درمان سريعتر جواب مي دهد و شخص از اين گرفتاري نجات پيدا مي كند.
متاسفانه علم پزشكي روز در دنياي مدرن امروزي فقط و فقط درمان را در دارو مي بيند و بس! خصوصا علم پزشكي در كشور عزيز ما ايران چشم به دست پزشكان غرب خصوصا دكتران دارو ساز غرب دوخته و منتظرند كه چه زماني آنان اعلام كنند كه داروي فلان بيماري كشف و ساخته شد و پزشكان ايران از آن استفاده نمايند.
در اينجا سوالي پيش مي آيد كه آيا اين امكان وجود ندارد كه بيماريها را بدون استفاده از دارو درمان كرد؟
چرا پزشكان محترم به جاي اينكه وقت با ارزش خود را صرف كشف و ساختن دارو نمايند اين وقت را صرف تشخيص و كشف علت بيماري ها نمي كنند؟
در حقيقت بيماري علت نيست كه مي خواهيم با دارو از بين ببريم بلكه معلول است اگر علت را كشف كرديم و آن را از بين برديم معلول نيز از بين خواهد رفت يعني بيماري ديگر مفهومي ندارد و مسلماً با اين روش بيماري براحتي از بين خواهد رفت.
ضمنا پيشگيري مهمتر از درمان است! چرا پيشگيري نكنيم؟ در حاليكه پيشگيري هزينه اي ندارد.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
علت بيمار شدن گروه اول:
۱ـ حساس بودن, زودرنج شدن و عصبي بودن و پيله كردن:
يكي از عمده ترين علت هاي اين بيماري عصبي شدن افراد است كه آن را مورد مطالعه و بررسي قرار ميدهيم. يكي از عمده علتهاي عصبي شدن در واقع كمبود مواد غذايي يا مواد معدني و ويتامين ها در بدن بوده و همچنين مواد زائد در سلولها و بافتها ست.
هرگاه شخص از نظر فيزيولوژي دچار اختلال شود از نظر سيستم عصبي نيز دچار ناراحتي روحي و رواني خواهد شد و با كمترين برخوردي عكس العمل نشان خواهد داد. براي درك بهتر اين مساله مي توانيم (همو ستاز) را مورد بررسي قرار دهيم.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
هموستاز چيست؟
اصطلاح هموستاز در فيزيولوژي به معناي ثابت نگاه داشتن مواد موجود در محيط داخلي بدن است اساساً تمام اندام ها و بافت هاي بدن اعمالي را انجام مي دهند كه به حفظ اين شرائط ثابت كمك مي كند.
ريه ها اكسيژن مورد نياز سلول ها را تهيه مي كنند, كليه ها غلظت هاي يوني را ثابت نگاه مي دارند دستگاه گوارش مواد غذايي اندامها را تامين مي كند.
مادامي كه اكسيژن,گلوكز, يون هاي مختلف, اسيدهاي آمينه و ذرات چربي به مقدار كافي و با غلظت هاي مناسب در محيط داخلي وجود داشته باشند سلولها مي توانند به زندگي, رشد و انجام وظائف خود ادامه دهند باز براي درك بيشتر اين مساله (پروتوپلاسم) را توضيح مي دهم.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
پروتوپلاسم چيست؟
پروتوپلاسم شامل پنج بخش مي باشد كه عبارتند از:
آب,الكتروليت ها, پروتئين ها, لپيدها و كربوهيدرات ها مي باشد.
الكتروليت ها, موجب انتقال امواج الكتروشيميايي در رشته هاي عصبي و عضلاني مي شوند و همچنين فعاليت واكنشهاي مختلف آنزيمي را براي متابوليسم سلولي تضمين مي كنند.
براي پي بردن به علت دقيق عصبي شدن لازم است علاوه بر اين توضيحات مايعات بدن را نيز توضيح مختصري بدهم تا مساله كاملا مشخص شود. از عزيزان تقاضا مي شود به مطالبي كه گفته مي شود دقيقاً عنايت فرمايند تا مساله مشخص شود.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
مايعات داخل و خارج سلولي:
حدود دو سوم بدن انسان را مايع تشكيل مي دهد اگر چه قسمت اعظم اين مايع در داخل سلول ها قرار دارد كه آن را مايع داخل سلولي مي نامند.
حدود يك سوم آن در فضاهاي خارج سلولي قرار داشته و آن را مايع خارج سلولي مي نامند.
مايع داخل سلولي,اختلافات قابل ملاحظه اي با مايع خارج سلولي دارد.
بعنوان مثال:
يونهاي سديم و كلر در مايع خارج سلولي بيشتر از مايع داخلي سلولي و غلظت يونهاي پتاسيم, منيزيم و فسفات به عكس در مايع داخل سلولي بيشتر از مايع خارج سلولي است.
هيچ سلولي نيست كه فاصله اش تا مويرگها از ۲۵ تا ۵۰ ميكرون بيشتر باشد. همين امر تقريباً انتشار هر نوع ماده اي را از مويرگهاي به سلول در ظرف چند ثانيه تضمين مي كند.
مايع خارج سلولي: محتوي مقدار زيادي يونهاي سديم,كلر و بيكربنات, مواد غذايي لازم براي سلول ها از قبيل اكسيژن, گلوكز,اسيدهاي چرب و اسيدهاي آمينه و انيدريد كربنيكي كه مي بايد از طريق ريه ها دفع شود. (مواد زائد)
و فرآورده هاي سلولي ديگري كه مي بايد از راه كليه ها دفع شوند (مواد زائد)
نتيجه: مطالبي كه بيان شد نشان مي دهد كه هر نوع كمبود موادي در مايعات بدن موجب عدم انتشار امواج الكتروشيميايي رشته هاي عصبي مي شود كه اين امر موجب عصبي شدن در افراد مي شود.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
۲ـ علت حساس و زود رنج بودن:
وقتي كه تعادل املاح معدني در بدن بهم مي خورد, انسان با كمترين برخوردي عصبي مي شود و هم چنين كار غدد درون ريز در بدن مختل مي شود. همين امر موجب مي شود كه ترشحات طبيعي معده مختل شده و دو برابر حد طبيعي اسيد ترشح شود.
روزانه معده يك انسان بالغ حدود ۲ ليتر اسيد كلريدريك ترشح مي كند كه در هضم غذا نقش اصلي را ايفا مي كند. وقتي كه انسان دچار عصبيت مي شود اين مقدار اسيد به دو برابر حجم واقعي و طبيعي خود مي رسد كه در واقع روزانه 4 ليتر اسيد معده كه فوق العاده قوي است ترشح مي شود. همچنين با عصبي شدن كار غدد درون ريز از جمله: غده هيپوفيز در مغز, غده تيروئيد در جلوي گردن و غدد پاراتيروئيد و غده مهم و حياتي لوزالمعده (پانكراس) و غده فوق العاده حياتي فوق كليه كه اپينفرين و نوراپينفرين و كورتيزول ترشح مي كنند مختل شده و تخمدان ها در خانم ها و بيضه ها در آقايان نيز كارشان مختل مي شود.
اختلال در غدد درون ريز موجب مي گردد كه سيستم داخلي بدن بهم ريخته و انسان از حالت تعادلي روحي و رواني خارج گردد اگر بخواهيم همه غدد درون ريز را بطور مفصل و جداگانه توضيح دهيم از حوصله اين مقاله خارج است و به همين مقدار اشاره بسنده مي كنيم تا علت روشن شود. چون غدد درون ريز در بدن يك حالت پس خورد ( FeedBack ) را دارد و با سيستم عصبي و محركهاي شيميايي كار مي كند اگر اين سيستم مختل شود، نتيجه مشخص است و آن عدم هماهنگي بين اندام هاي بدن است و اين عدم هماهنگي يعني اختلال در كليه سيستمهاي بدن انسان، در نهايت خارج شدن انسان از حالت تعادل و بيماري است.
يكي از عوارض مهم عصبي شدن اثرات مخرب روي سيستم گوارش است كه مقداري در اين باره صحبت مي كنم تا علت پيله كردن در افراد مشخص شود و شما عزيزان به اين مساله آگاه شويد.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
۳ـ علت پيله كردن در افراد عصبي و حساس و زود رنج چيست؟
همان طور كه قبلا بيان شد بر اثر عصبي شدن اسيد معده دو برابر حجم طبيعي خود ترشح مي شود و همين امر موجب مي شود كه ناراحتي هاي گوارشي افزايش يابد و در نهايت شخص دچار زخم معده و زخم اثني عشر شده و بيشتر عصبي مي شود و همين امر موجب مي گردد كه مواد لازم به اندازه كافي به سلول ها و در نهايت به اندام ها نرسد.
يكي از شايع ترين بيماري هاي گوارشي يبوست مزاج است كه همين امر باعث مي شود كه شخص مبتلا به بيماري يبوست شود در اين حال بيمار فوق العاده عصبي و حساس و زودرنج مي شود. علي الخصوص به خود و يا به ديگران پيله مي كند.
حال يبوست مزاج چطور چنين كاري را موجب مي شود.
بر اثر يبوست توقف غذا در روده بزرگ (كولون) بيش از حد طبيعي شده و همين امر موجب مي گردد كه تخمير زيادي توسط باكتري ها بوجود آيد و انواع گازهاي سمي و سم خطرناك پتومائين در روده بزرگ افزايش يابد و آسيب هاي جبران ناپذيري را متوجه شخص نمايد. بر اثر يبوست اين گازها و سموم خطرناك دفع نشده و دوباره از طريق جداره روده جذب شده و وارد خون مي شود در واقع خون را آلوده كرده و مي توان گفت تا حدود زيادي خون را مسموم مي كند در نتيجه خون مسموم در كليه اندام ها به جريان در آمده خصوصا از اين مواد آلوده سلول هاي مغز و اعصاب استفاده كرده و از حالت طبيعي خارج مي شوند.
همين امر موجب مي گردد كه شخص تعادل روحي و رواني خود را از دست دهد و بيمار گردد و اما سمومي كه در روده بزرگ ايجاد مي شوند عبارتند از:
گازهاي سمي مانند: اندل, اسكاتل, فنل, سولفور و هيدروژن و سم خطرناك پتومائين كه بر اثر تخمير در روده بزرگ ايجاد مي شود.
همان طور كه گفته شد اين سموم وارد خون شده و سلول هاي مغز و اعصاب از اين خون تغذيه مي كنند حال خود در اين مورد قضاوت كنيد تا نتيجه بر شما مشخص شود. مطالبي كه بيان شد عوارض يبوست بود. يبوست عوارض بي شماري را در بر دارد كه به چند تاي آنها اشاره مي كنم تا خود بر صحت گفتار اين حقير پي ببريد و در رفع آن كوشا باشيد تا انشاء اله حالت هائي كه اين بيماري در پي دارد بر آن فائق شده و نجات پيدا كنيد.
علائم باليني كه اين گونه افراد ( يبوست مزاج ) دارند عبارتند از:
بوي بد و تنفر آميز دهان, تلخ بودن دهان, داغ شدن بدن خصوصا ناحيه شكم و روده ها, ريزش مو, موخوره,كم اشتهايي و بي اشتهايي, حالت تهوع, عصبي شدن بي مورد, پيله كردن و گير دادن, جوش صورت و پشت در قسمت شانه ها, ناراحتي هاي پوستي از قبيل لكه هاي سفيد در صورت يا لكه هاي قهوه اي در بدن, شوره سر, سردردهاي ميگرني ( قسمتي از سريا نيمه سر), ضعيف شدن چشم, تار شدن بينايي يا حالت دوبيني, بي حوصلگي و امثالهم ...
افرادي كه دچار چنين ناراحتي هائي هستند با مراجعه مكرر به انواع متخصصين در نهايت به نتيجه مطلوبي نرسيده و سردرگم مي شوند و مهمتر اين كه علت مسائلي را كه برايشان پيش آمده نمي دانند. البته يبوست علائم عديده اي دارد و بنده به چند مورد اساسي آن اشاره كردم و الا خود نياز به جزوه جداگانه است.
در حالت يبوست مواد غذايي داخل خون كم شده و انواع سموم در آن افزايش مي يابد و در حقيقت بدن شخص خصوصاً سلول ها و اندام ها دچار فقر غذايي مي شوند و ناخودآگاه شخص حساس, زود رنج و عصبي مي شود و به خود يا ديگران پيله مي كند.
زيرا مواد غذايي كافي به سلول ها و اندام ها نرسيده و آنان به خوبي نمي توانند وظائف خود را انجام دهند.
نتيجه: نتيجه اي كه از گفتار بالا بدست مي آيد اين است كه يبوست در بيماران مبتلا به ( MS ) فوق العاده خطرناك بوده و تعادل روحي و رواني و حركتي آنها را مختل كرده و موجب مي گردد كه حملات يكي پس ديگري متوجه اين بيماران شده زيرا اينگونه افراد به انرژي زيادي نياز دارند و قبلا بيان شد كه يبوست فقر غذايي ايجاد مي كند و همين امر موجب شدت بيماري خواهد شد و خداي ناكرده اين گونه بيماران زمينگير خواهند شد.
يكي از مهمترين مسائلي كه اين گونه بيماران بايد توجه نمايند كنترل سيستم گوارشي است خصوصاً يبوست مزاج كه بايد از ان بر حذر باشند در غير اين صورت كار مشكل تر خواهد شد.
عزيزان بايد دقت نمايند تا از اجابت مزاج خوبي برخوردار شوند تا مساله اي پيش نيايد پس با رژيم غذايي مناسب و طبيعي مي توانند سيستم گوارش خود را فعال نگه دارند و اجازه ندهند كه چنين معضلي به سراغشان بيايد در غير اين صورت بيماران مبتلا به ( MS )كه داراي يبوست مزاج هستند هنگام راه رفتن از تعادل فيزيكي برخوردار نخواهند شد.
باور نداريد؟ امتحان كنيد، تا به اين مهم پي ببريد
مژده به بيماران مبتلا به ( MS ) در مورد تغذيه روزانه خويش:
بنده حقير در مورد مزاج غذاها در جزوه اي مختصر كليه غذاهاي مصرفي را بيان كرده ام كه هر مواد غذايي از چه طبعي برخوردار است و شما عزيزان با مراجعه به آن جزوه مي توانيد غذاهاي انرژي زا و مفيد را انتخاب كرده و مصرف كنيد تا دچار مساله اي نشويد. به اميد روزي كه همه عزيزان بيمار را در نهايت سلامتي و تندرستي ببينيم كه انشاء الله آن روز نزديك است عزيزان سعي كنند كه مطالبي كه عرضه مي شود با نهايت دقت و صبر و حوصله مطالعه كنند.
تا به مطالب مندرج پي ببرند و عمل نمايند تا هر چه سريعتر از اين بيماري نجات پيدا كنند عزم و اراده شما عزيزان بيش از نيمي از درمان است سعي كنيد كه مايوس و نا اميد نشويد زيرا نا اميدي بزرگترين گناه است.
علم پزشكي فعلا دنبال داروي اين بيماري است نه علت آن و اگر به اميد دارو بنشينيد وقت از دست خواهد رفت ولي بنده دنبال علت بوده ام نه دارو و به همين منظور خداوند عزيز لطف كردند و علت را شناختم پس جاي نگراني نيست.
با مطالعه اين جزوه و عمل به آن خود به اين مساله پي خواهيد برد كه چرا بيمار شده ايد و الان مي توانيد خود را درمان كنيد. درمان اين بيماري فوق العاده ساده و عملي است نااميد نشويد و توكل بر خدا كنيد تا هر چه سريعتر شفاي عاجل نصيب شده چون شفا فقط دست خدا است. متاسفانه علم پزشكي درمان خيلي از بيماري ها را هنوز نشناخته و به علت آن ها پي نبرده است. مگر بيماري ميگرن تا كنون از نظر علم پزشكي شناخته شده كه MS شناخته شود.
در حاليكه علت ميگرن كاملا مشخص بوده و در حداقل زمان حدود يك هفته به لطف الهي درمان مي شود چون علت مشخص است در واقع درمان ما, خلاصه مي شود در از بين بردن علت, نه تجويز دارو.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
علت بيمار شدن گروه دوم:
افرادي هستند كه از نظر ژنتيك داراي طبع سردي بوده و مدام از غذاهاي سردي بخش (غذاهايي با pH ا سيدي) به حد وفور استفاده مي كنند. قبل از اين كه در مورد گروه دوم صحبتي شود براي روشن شدن افكار شما عزيزان مطالبي را بايد عنوان كنم تا شما عزيزان متوجه شويد كه گروه دوم چگونه افرادي هستند و چرا دچار اين بيماري مي شوند. اگر كليه انسان هاي موجود در كره خاكي را دقيقا مورد بررسي و مطالعه قرار دهيم به چنين نتيجه اي خواهيم رسيد انسان ها را به 3 گروه عمده تقسيم مي كنيم
۱ـ افرادي كه داراي طبع سردي هستند.
۲ـ اشخاصيكه از طبع گرمي برخوردارند.
۳ـ كسانيكه داراي طبع معتدلي هستند.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
طبع چيست؟
حالتي است كه عواملي چون محيط زيست شرائط آب و هوايي, نوع تغذيه، عوامل جغرافيايي, دماي محيط و نحوه زندگي و نژاد حالتي را از نسلي به نسل ديگر انتقال مي دهد و آن حالت ارثي است اين حالت ها در افراد مختلف متفاوت بوده و بعضي از افراد بدنشان گرايش به حالت اسيدي داشته كه اين حالت را از نظر طب قديم (طبع سرد) مي نامند. و اين طبع تا آخر عمر با شخص بوده و تغييري نمي كند.
و اما افرادي كه بدنشان گرايش بسوي بازي (قليايي) دارند به آن دسته از افراد مي گوييم كه از طبع گرمي برخوردارند.
و اما طبع معتدل طبعي است ميان سرد و گرم كه در واقع حالت تعادل را دارد و عموما اينگونه افراد نسبت به دو گروه ديگر كم بوده و كمتر دچار انواع بيماري ها مي شوند. يعني pH بدن اينگونه افراد بيشتر حالت تعادل را دارد و براحتي تغيير نمي كند.
نتيجه: پس طبع سرد كه ارثي است و افرادي كه داراي چنين طبعي هستند اگر در مورد غذاي مصرفي روزانه خود دقيق نباشند بيشتر در معرض بيماري ( MS ) قرار مي گيرند. زيرا مواد غذايي هم مثل انسان داراي طبايع مختلف بوده و بايد مورد مطالعه و بررسي قرار گيرد تا طبع مواد غذايي مشخص شود در غير اين صورت افراد دچار انواع بيماري ها خواهند شد.
بعنوان مثال: آيا تاكنون انديشيده ايد كه فرق ماست با ترشي و خرما چيست؟
هر كدام چه اثرات مفيد يا مخربي را در مغز و ساير اندام هاي بدن ايجاد مي كنند يا خير؟
بدن انسان هم از اندام هاي مختلفي تشكيل شده و هر كدام داراي طبع مختلفي هستند كه مختصري به آن مي پردازيم. جالب توجه اين كه بدن انسان از اندام هاي مختلفي تشكيل شده است مانند:
مغز, كليه ها, كبد, استخوان ، سيستم گوارش و امثالهم... از نظر طب قديم هر كدام از اين اندام ها داراي طبع خاصي بوده كه بايد مورد شناسايي قرار گيرد, تا اشخاص در نوع غذاي مصرفي خود دقت بيشتري را مبذول دارند.
بعنوان مثال سيستم مغز و اعصاب (اعصاب مركزي) از طبع سردي برخوردار است يعني اين اندام گرايش بحالت ا سيدي دارد و اگر افراد از غذاهاي سردي بخش (اسيدي) مرتب استفاده نمايند اين عضو حساس را دچار اختلال و بيماري خواهند نمود از جمله ( MS ), براي درك بيشتر اين مطلب ناچاراً اصطلاح (pH ) را بايد توضيح دهم تا مسائل براي شما عزيزان روشن تر شود و علت بيماري خود را بدانيد و با رعايت مسائل بيان شده خود را از اين حالت نجات دهيد. انشاء الله
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
pH چيست؟
pH يعني غلظت يون هيدروژن در مايع خارج سلولي است.
بر اثر نوع تغذيه در بدن انسان حالتي بوجود ميآيد (كاهش يا افزايش يون هيدروژن) كه گرايش بحالت اسيدي يا بازي دارد كه آن حالت را pH گويند. كه در بدن بايد حالت ثابتي را داشته باشد. غلظت يون هيدروژن در مايع خارج سلولي بطور طبيعي در حد ثابت تقريبا اكي والان در ليتر مي باشد اين مقدار مي تواند تا بدون ايجاد مرگ تغيير كند در واقع pH براي بيان غلظت هيدروژن مورد استفاده قرار مي گيرد.
اگر بخواهيم بطور ساده تر بيان كنيم چنين مي شود:
pH طبيعي خون در حالت عادي ۳/۷ است و گاهي اوقات بر اثر نوع تغذيه تغيير مي كند اگر تغييرات كاهش يابد و pH بطرف (۴/۷ - ) برود اين حالت را (اسيدوز) مي نامند و اگر افزايش يافته بطرف (۴/۷ + ) برود آن حالت را ( آلكالوز) گويند.
عموما در بيماران مبتلا ( MS ) pH اكثراً گرايش به حالت اسيدي داشته و اگر اين حالت بر اثر نوع تغذيه تكرار شود بيمار در معرض حملات مداوم قرار خواهد گرفت, و حال بيمار بمرور رو به وخامت خواهد رفت. جالب توجه اينكه غذاهائي كه اين حالت (اسيدوز) را ايجاد مي كنند اين نوع بيماران علاقه وافري به مصرف آن نشان مي دهند.
مانند: ماست, بستني, ترشي, تمبر هندي, ماهي و امثالهم...
توجه: اين گونه بيماران بايد از مصرف غذاهاي اسيدي دوري جسته و رعايت حال خويش را بنمايند.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
اسيد و باز چيست؟
تعريف اسيد: اسيد مولكول يا يوني است كه مي تواند يك هيدروژن به محلول اضافه كند يا بهتر و ساده تر بگويم اسيد دهنده هيدروژن مي باشد.
تعريف باز: باز مولكول يا يوني است كه بتواند با يون هاي هيدروژن تركيب شود و يا بهتر بگويم بازگيرنده هيدروژن است.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
تعادل اسيد و باز
منظور از تعادل اسيد و باز تنظيم غلظت يون هيدروژن در مايعات بدن است.
توجه: تغييرات مختصري در غلظت يون هيدروژن نسبت به مقدار طبيعي موجب تغييرات بارز در سرعت واكنشهاي شيميايي در سلول ها مي گردد.
به اين معني كه بعضي از واكنشها را آهسته و بعضي را تسريع كند, به همين دليل تنظيم غلظت يون هيدروژن يكي از جنبه هاي مهم هموستاز است هموستاز را قبلا توضيح داده ام كه يعني ثابت نگاه داشتن مواد لازم در محيط داخلي بدن است. كه اين كار را اندام هاي مختلف بدن انجام مي دادند تا بدن دچار اختلال نشود. حال براي درك بهتر و بيشتر مطالب فوق اثرات اسيدوز و آلكالوز را توضيح مي دهم تا شما عزيزان به علت بيماري خود پي ببريد.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
اثرات اسيدوز و آلكالوز بر روي بدن
اسيدوز: اثر عمده اسيدوز تضعيف سيستم عصبي مركزي است هنگامي كه pH خون از ۲/۷ كمتر مي شود سيستم عصبي آنقدر تضعيف مي گردد كه شخص در ابتدا حواس خود را از دست داده و بعداً دچار اغماء مي شود.
بيماري ( MS ) چون بيماري اعصاب مركزي است با هر اسيدوزي اين سيستم تضعيف شده و به مرور پلاك هاي متعددي در مغز يا نخاع به وجود مي آيد, اين نوع بيماران جدا از حالت اسيدوز بايد بدور باشند تا درمان شوند در غير اين صورت بيماري پيشرفت كرده و درماني نخواهد داشت زيرا بر اثر پيشرفت بيماري غلاف هاي نرون يعني (ميلين ها) از بين رفته و بدن به راحتي نمي تواند آن را ترميم كند.
آلكالوز: اثر عمده آلكالوز بر روي بدن افزايش تحريك پذيري است كه سيستم عصبي را تحريك مي كند اين اثر هم در سيستم عصبي مركزي و هم در سيستم عصبي محيطي حادث مي شود.
معمولا اعصاب محيطي قبل از سيستم عصبي مركزي مبتلا مي شوند. بطور اتوماتيك و مكرر امواج عصبي از خود صادر مي كنند در نتيجه عضلات وارد يك حالت تتاني يعني يك حالت اسپاسم تونيك مي شوند. تتاني معمولا در ابتداء در عضلات ساعد ظاهر شده و به سرعت به عضلات صورت و سرانجام به سراسر بدن منتشر مي شود.
توجه: عموما افرادي كه دچار اسيدوز يا آلكالوز شديد مي شوند ابتدا به حالت اغماء فرو رفته و بعد در آن حال مي ميرند.
در واقع اسيدوز و آلكالوز نتيجه نوع تغذيه بوده و افزايش يا كاهش يون هيدروژن ( pH ) عامل اصلي اين جريانات مي باشد.
در بيماران مبتلا به ( MS ) اكثرا دچار اسيدوز شده و بمرور تعادل خود را از دست مي دهند مصرف غذاهاي سردي بخش (اسيدي ) اين حالت را ايجاد كرده و اگر همين طور ادامه يابد تشديد مي شود و همين امر موجب حملات به شخص مي شود. آيا بدن مجهز به سيستمي نيست كه اين حالت را كنترل كند؟ و آنها كدامند؟
در جواب عرض مي شود كه چرا، اندام هايي هستند كه اين حالت را تا حد امكان كنترل مي كنند و تا حدي كاهش مي دهند بشرطي كه ما هم با آن اندامها همكاري نزديكي داشته باشيم و سعي كنيم كه باري را از روي دوش آن اندامها برداريم نه اين كه بر خلاف آنها عمل كنيم.
فعلا اين سيستم را توضيح ميدهم و شما عزيزان بدقت مطالعه كرده تا مسائل روشن شود.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
اندامهاي كنترل كننده اسيدوز و آلكالوز
دو اندام مهم و حياتي در بدن وجود دارند بنام هاي ريه ها و كليه ها, اين اندام ها تلاش مستمري را انجام مي دهند تا حالت هاي اسيدوز و آلكالوز را كنترل نمايند و ( PH ) را به حد طبيعي برسانند البته ناگفته نماند تلاش اين اندامها بستگي به مقدار يون هيدروژن در بدن مي باشد كه در اين حال ريه ها وارد عمل شده (اسيدوز يا آلكالوز تنفسي) و بمرور هيدروژن را از طريق بازدم به بيرون دفع مي كنند اما كليه ها در اين حالت (اسيدوز يا آلكالوز متابوليسمي) بايد كار مداوم و طاقت فرسايي را تحمل كنند تا هيدوژن اضافي موجود از طريق ادرار دفع شود. به همين دليل است كه ادرار هميشه اسيدي است و همين امر سالم بودن كليه را نشان مي دهد.
كليه ها قادرند در ظرف يك تا سه روز ( pH ) مايعات بدن را مجددا به مقدار تقريبا طبيعي بازگردانند.
توجه: حال اگر فردي هر روز از غذاهاي سردي بخش (ا سيدي) مرتب استفاده نمايد و مرتب بدن وي دچار اسيدوز شود, هر چقدر هم كه ريه ها و كليه ها وارد عمل شوند قادر نخواهند بود كه pH بدن را به حالت طبيعي برگردانند زيرا همانطور كه بيان شد كليه ها حدود 1 تا 3 روز متوالي بايد تلاش كنند تا حالت اسيدوز يا آلكالوز را خنثي نمايند.
پس در نتيجه اسيدوزهاي مكرر بر روي اعصاب مركزي اثر گذاشته و آن را به مرور تضعيف نموده و عاملي است مهم در ايجاد پلاك ها و عدم فعاليت نرون ها.
توجه: هر نوع اسيدي فعاليت هاي نرون هاي مغزي را شديداً كاهش مي دهد.
پس مهمترين علت بوجود آمدن ( MS ) در افراد وجود طبع سرد و خوردن غذاهاي سردي بخش و همچنين عصبيت هاي مكرر و حساسيت و زود رنجي است. با آگاهي به اين مطالب و شناخت طبع خود و شناخت طبع مواد غذايي مي توانيد از اين بيماري لا علاج به قول پزشكان نجات پيدا كرده و به زندگي عادي خود ادامه دهيد. پس عزيزان با در نظر گرفتن مطالب گفته شده سعي كنيد اراده اي محكم و آهنين پيدا كرده و خود را به راحتي درمان كنيد.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
متابوليسم مغز
مغز و متابوليسم مغز ويژگيهاي خاصي دارد كه توضيح مختصري بيان مي شود.
ميزان كل متابوليسم و ميزان متابوليسم نورون ها:
متابوليسم مغز در حال استراحت ۱۵ درصد متابوليسم كل بدن را تشكيل مي دهد با وجودي كه جرم مغز فقط 2 درصد جرم كل بدن است.
بنابراين متابوليسم مغز در حال استراحت حدود ۵/۷ برابر متابوليسم بقيه بدن ا ست قسمت اعظم بافت هاي بدن مي توانند براي چندين دقيقه و بعضي تا نيم ساعت بدون اكسيژن به كار خود ادامه دهند. در اين مدت سلول هاي بافتي انرژي خود را از طريق متابوليسم بي هوازي بدست مي آورند كه به معني آزاد شدن انرژي تجزيه نسبي گلوكز و گليكوژن اما بدون تركيب با اكسيژن ا ست.
اما متاسفانه مغز قادر به انجام متابوليسم بي هوازي زيادي نيست, زيرا متابوليسم بسيار زياد نرون ها اجازه چنين كاري را نمي دهند زيرا انرژي بسيار زيادي كه براي هر سلول مغز در مقايسه با بيشتر بافتها مورد نياز است. دليل ديگر مقدار گليكوژن انبار شده در نورون ها بسيار مختصر است.
سومين دليل به ذخائر اكسيژن در بافتهاي مغزي نيز بسيار اندك است بنابراين فعاليت نورون هاي مغز بستگي به رسيدن ثانيه به ثانيه اكسيژن خون دارد. با كنار هم گذاشتن اين عوامل مختلف مي توان براحتي درك كرد كه چرا قطع ناگهاني جريان خون به مغز يا كمبود ناگهاني اكسيژن در خون مي تواند در ظرف ۵ تا ۱۰ ثانيه موجب از هوش رفتن انسان شود.
نتيجه: افرادي كه مبتلا به بيماري MS هستند بايد از غذاهاي انرژي زا مانند عسل و ليموترش تازه مرتب استفاده نمايند واز هواي پاك كه داراي اكسيژن كافي است همچنين برخوردار شوند.
تا اين بيماري بسرعت از بين برود با آگاهي از شرائط مغز بيماران از خوردن غذاهاي سردي بخش يا (ا سيدي) و يا غذاهاي كم انرژي پرهيز نمايند. زيرا نتيجه عكس خواهد شد و اين گونه بيماران دچار كمبود انرژي شده و بسرعت خسته خواهند شد. زيرا خوردن ماست يا برنج سفيد آن انرژي لازم را براي مغز ايجاد نمي كند و به همين دليل اكثر بيماران مبتلا به ( MS ) از كمبود انرژي و خسته شدن شكايت دارند. براي جبران اين نتيجه بايد از عسل بمقدار 200 گرم روزانه مصرف نمود, زيرا يكي از مهمترين شگفتي هاي عسل اين است كه براي جذب نياز به انسولين ندارد. ثانيا بسرعت جذب سلولهاي مغزي مي شود ثالثاً چون از نوع قندهاي چپ گرا مي باشد در ساختمان اسيد آمينه ها بكار مي رود و الا آخر.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
غذاي اصلي سلولهاي مغز
در شرائط طبيعي تقريباً تمام انرژي مصرف شده توسط سلولهاي مغز بوسيله گلوكز تامين مي شود كه از خون گرفته مي شود همانطور كه در مورد اكسيژن نيز صدق مي كند. قسمت اعظم اين گلوكز دقيقه به دقيقه و ثانيه به ثانيه از خون مويرگي گرفته مي شود و كلا حدود 2 دقيقه ذخيره گلوكز بطور طبيعي بصورت گليكوژن در نورون ها در هر زمان معين انبار مي شود يك صفت ويژه حمل گلوكز به نورون ها اين است كه انتقال گلوكز به داخل نورون ها از طريق غشاء سلول بر خلاف تقريبا تمام سلول هاي بافتي ديگر بستگي به انسولين ندارد انجام مي شود.
حتي در بيماراني كه ديابت شديد دارند و ترشح انسولين در آنها صفر است گلوكز كماكان به آساني بداخل نورون ها انتشار مي يابد كه جاي بسي خوشوقتي است. زيرا اين روش مانع از اين مي شود كه عمل مغز در بيماران ديابتي مختل شده و از بين برود. در بيماران مبتلا به ( MS ) هم اگر انرژي كافي به مغز نرسد همان طور كه قبلا متذكر شدم دچار كمبود انرژي و خستگي زودرس خواهند شد و مشكلات زيادي بسراغ آنان خواهد آمد. و دچار عدم تعادل خواهند شد پس عزيزان در غذاي مصرفي روزانه خود كمال دقت را مبذول دارند تا دچار مساله اي نشوند
http://www.tebbeghorani.com/papers/ms.htm
مقدمه
MSچيست؟
علائم بيماري MS
انواع بيماري MS
چه كساني دچار بيماري MSميشوند؟
علت بيمار شدن گروه اول
۱ـ حساس بودن, زودرنج شدن و عصبي بودن و پيله كردن
هموستاز چيست؟
پروتوپلاسم چيست؟
مايعات داخل و خارج سلولي
۲ـ علت حساس و زود رنج بودن
۳ـ علت پيله كردن در افراد عصبي و حساس و زود رنج چيست؟
علت بيمار شدن گروه دوم
طبع چيست؟
pH چيست؟
اسيد و باز چيست؟
تعادل اسيد و باز
اثرات اسيدوز و آلكالوز بر روي بدن
اندامهاي كنترل كننده اسيدوز و آلكالوز
متابوليسم مغز
غذاي اصلي سلولهاي مغز
مقدمه
با پيشرفت علم و صنعت و ماشيني شدن جامعه كنوني رفتار و كردار و طرز تفكر انسانها نيز دستخوش تغيير و تحول شده است.
يكي از دستاوردهاي مهم صنعتي شدن جامعه كنوني, افزايش بي حد و اندازه آلودگيها، از جمله آلودگي آب و هوا, و آلودگي كليه مواد غذايي است. ممكن است سؤال شود آلودگي مواد غذايي چرا؟
امروزه با افزايش جمعيت و به قول جامعه شناسان غرب, كمبود مواد غذايي باعث شده است كه در صنعت كشاورزي و ژنتيك تغييرات عظيمي صورت گيرد و با تغييرات ژنتيكي گياهان و استفاده از انواع كودهاي شيميايي براي افزايش محصول, اين امر باعث شده تعادل مواد در خاك به هم خورده و بيشتر موادي كه در كود شيميايي وجود دارد جذب گياهان شده و تعادل مواد غذايي گياه هم دستخوش دگرگوني شود در نتيجه با مصرف اين نوع مواد غذايي تعادل بدن انسان نيز مسلماً بهم خواهد خورد. آلودگي هوا, فكر مي كنم كه نيازي به توضيح نباشد, چيزي كه عيان است چه حاجت به بيان است. ولي توضيح مختصري را خدمت عزيزان عرض مي كنم.
امروزه با افزايش بي حد و حساب انواع اتومبيلها و اتوبوسها و ميني بوسهاي نفت و گازسوز و افزايش بي رويه كاميونهاي ديزلي موجب آلودگي هوا شده و مونوكسيد كربن بمقدار زياد در هوا پخش مي شود و از طرفي وجود كارخانجات صنعتي و اضافه شدن پسابهاي صنعتي به آبهاي جاري و درياها و درياچه ها نگراني انسانها را دو چندان كرده است. متأسفانه كاري هم در مورد رفع آن صورت نگرفته است و مهمتر و ا سف بار تر از همه تبليغ غذاهاي غربي با آب و رنگ زيبا و محتواي پوچ نگراني را بيش از پيش از حد و اندازه افزايش داده است.
از طرفي پائين بودن ارزش مواد غذايي, مانند: سوسيس و كالباس و اضافه نمودن مواد نگهدارنده اي بنام سديم نيتريت وضع را خراب تر كرده است. و جاي بسي تاسف است كه امروزه تبليغاتي فراوان در مورد غذاهاي سرپايي ( Fast Food ) انجام مي شود و مردم را تشويق به استفاده از اين نوع غذاها مي كنند. اگر شبي در سطح شهر گشتي بزنيم مي بينيم كه اكثر افراد از غذاهاي سرپايي و انواع ساندويچ استفاده مي كنند كه اين نوع غذاها عاملي است مهم براي انواع بيماريها از قبيل ناراحتيهاي عصبي, بيماريهاي بدخيم از قبيل انواع سرطانها و كيستهاي جور وا جور و در نتيجه براي درمان هم مشخص است كه چه بايد كرد!
اول جراحي سپس شيمي درماني و در نهايت راديو تراپي, آيا شكم ارزش اين همه بدبختي و بيچارگي را دارد؟ غذاهاي سنتي خودمان چه اشكالي دارد كه پناه بر غذاهاي غربي و كنسرو شده برده ايم؟
يكي از بيماريهاي قرن حاضر كه متاسفانه اكثرا جوانها خصوصا دختران و زنان جوان به اين بيماري مبتلا مي شوند بيماري ( MS ) مي باشد كه هنوز از نظر پزشكان متخصص دنيا علت آن مشخص نيست و متاسفانه نظريات گوناگوني را عنوان مي كنند كه پايه و اساس علمي درستي ندارد.
اين بيماري را اتوايميون يا ويروسي مي نامند و دليل قانع كننده اي هم براي آن ندارند و جالبتر اينكه ويروسي بودن اين بيماري را يكي از دلائل مي دانند در حاليكه هنوز براي خودشان هم اثبات نشده است ولي اينترفرون درماني را شروع مي كنند و هزينه گزافي را به بيمار درمانده تحميل مي كنند.
توجه : در مسائل علمي نظريه زماني ارزش پيدا مي كند كه اثبات شده باشد در غير اينصورت ارزش علمي نخواهد داشت.
سوال اينجاست كه اين اصل هنوز اثبات نشده چگونه بخود اجازه درمان با ضد ويروس را مي دهند؟
در حاليكه بنده حقير سالها روي اين بيماري ( MS ) كار كرده و علت و درمان آن را كشف كرده ام چون پزشك نيستم و هر جا علت بيماريها را مطرح مي كنم اولين سوالي كه از من مي پرسند اين است كه تخصص شما چيست؟
بنده هم كه دروغ نمي توانم بگويم حقيقت را عنوان مي كنم و ميگويم بنده سرمتخصص موتورهاي جت فوق مدرن هواپيماي شكاري هستم!
با شنيدن اين مساله براي پزشكان محترم خيلي گران تمام مي شود و در جواب مي گويند موتور چه ربطي به پزشكي دارد؟
ولي بنده سوالي كه از اين عزيزان دارم اين است كه چه كار به تخصص من داريد؟ به حرفي كه مي زنم توجه كنيد! اگر علمي نيست براحتي رد كنيد.
ديگر عصبي شدن و از دست دادن تعادل چه معني و مفهومي دارد. مگر علم پزشكي علم آزمايش و تجربه نيست؟ از عزيزان تقاضا مي كنم كه كمي منطقي باشند. سوال ديگري كه مطرح مي شود اين است كه چرا علم پزشكي، خود را محدود به دارو كرده و درمان كليه بيماريها را در تجويز دارو مي دانند و بس.
حال اگر روزي دارو در دسترس پزشك نباشد, پزشك محترم چه بايد بكند و تكليف بيمار چيست؟ با اين همه تجهيزات و بالا بودن فن و تكنيك آزمايشگاهي، چرا دنبال علت بيماريها نيستند؟
آيا براي بيماري ( MS ) علم پزشكي راه پيشگيري هم دارد يا خير؟
اگر هست پس چرا ارائه نمي كنند تا اين همه جوانها از اين بيماري نجات پيدا كنند و اما بنده حقير علتي كه براي اين بيماري كشف كرده ام از اين قرار است:
۱ـ عصبي شدن و حساس بودن و زودرنج شدن و پيله كردن افراد:
۲ـ استفاده از غذاهاي سردي بخش (اسيدي مانند لبنيات و ترشيجات) بطور مداوم در افرادي كه از نظر ژنتيكي داراي طبع سردي هستند.
۳- يبوست مزاج.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
MS چيست؟
ام اس يعني: Multiple Sclerosis
اين بيماري مختص اعصاب مركزي بوده ( مغز و نخاع ) و ايجاد لكه هاي سفيد يا پلاكهاي متعددي در مغز مي كند.
پلاكها گوياي سفت شدگي غلافهاي سلولهاي (ميلين ها) عصبي مغز مي باشند, كه اين سفت يا سخت شدگي جلوگيري از انتشار جريان الكترو شيميايي رشته هاي عصبي و اختلال در حركات مي شود.
در نتيجه فرماني كه از مغز صادر مي شود براحتي به اعضاء و ماهيچه ها نمي رسد و كار براحتي انجام نمي شود. مغز فرمانده, كل بدن بوده و در جايگاه رفيعي قرار دارد. شخص بايد دقيقا اين اندام مهم و حياتي را بشناسد و حداكثر مراقبت را از اين اندام مهم بنمايد.
زيرا هر عضوي از بدن كار خاصي را انجام مي دهد و تغذيه خاصي را نيز دارد.
مساله مهم و حياتي اين كه كليه اندامهاي انسان تحت نظارت و كنترل اين عضو مهم يعني مغز مي باشد و كوچكترين عصبيت ها و نگراني هاي بي مورد در اين عضو اثر مخربي داشته و كار كرد اين اندام را مختل خواهد كرد.
درآينده د رمورد حساسيت ها, عصبيت ها و نگراني ها صحبت كرده و علت آن را بيان خواهم كرد. شما عزيزان با رعايت نكات بيان شده, از حساسيت و عصبي شدن و نگران بودن بلطف پروردگار ايمن خواهيد شد. تا اين عضو حاكم بر جهان تن و بدن سالم بماند و در واقع با اين روش از بسياري از بيماري ها پيشگيري مي شود.
امروزه بر همگان روشن و مسجل است كه پيشگيري مهمتر از درمان بوده و هزينه اي در بر ندارد و اما عدم رعايت مسائل گفته شده انواع بيماريهاي جسمي خصوصا بيماري هاي اعصاب و روان را ايجاد خواهد نمود از جمله بيماري قرن حاضر يعني بيماري ( MS ) كه از نظر علم پزشكي روز (مدرن) ناشناختـــــــه باقي مانده و تاكنون درماني بر آن نيافته اند. در واقع اين نوع بيماري علائم و خصوصيات خاص خود را دارد از جمله: بيمار مبتلا به اين مرض نمي تواند براحتي حركت كند. اين بيماري مثل ساير بيماري ها داراي علائم باليني خاصي مي باشد كه شخص مبتلا به اين بيماري چنين علائمي را در خود مي بيند و آن را حس مي كند.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
علائم بيماري MS
دوبيني, مورمور شدن انگشتان دست يا پا, بي حس شدن و كرخ شدن بعضي انگشت هاي دست يا پا, حالت برق گرفتگي لحظه اي در بدن, يخ زدگي قسمتي از بدن، داغ شدن قسمتي از بدن, عدم هماهنگي اعضاء خصوصا پاها هنگام راه رفتن, عصبي شدن بي مورد, خواب زياد, لخت شدن بدن, تنبلي و بي حسي, خستگي زودرس, ضعف عمومي بدن, اسپاسم ماهيچه اي, عدم هماهنگي بين كلمات در سخن گفتن, سنگيني سر و بدن, دفع بيش از حد ادرار نسبت به ديگران, دير هضم شدن غذا, حساس و زود رنج شدن, يبوست مزاج, ديدن كابوس در بعضي افراد, علاقه به خوردن غذاهاي سردي بخش (اسيدي) مانند لبنيات مخصوصا ماست و بستني, در صورت پيشرفت بيماري عدم كنترل ادرار, يا از دست دادن كامل بينايي, عدم تحمل هواي گرم و آب گرم, عدم تحمل آب سرد و هواي سرد كم شدن ميل جنسي, در صورت داشتن همبستري ضعف شديد خصوصا در آقايان, زود انزالي در آقايان, افسردگي و خودخوري, انزوا طلبي و گوشه گيري, نداشن تعادل, داشتن لرزش هنگام حركت, ياري نكردن ماهيچه هاي پا هنگام راه رفتن, سرما سرما شدن استخوانهاي بدن خصوصا پاها.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
انواع بيماري MS
بيماران ( MS ) را مي توان به دو گروه عمده تقسيم كرد:
۱ـ بيماراني كه ابتدا از طريق بينايي مورد حمله قرار مي گيرند.
۲ـ بيماراني كه ابتدا از طريق پا مورد حمله قرار مي گيرند.
گروه اول:
اين نوع بيماران اگر سريع تشخيص داده شوند, بسرعت به درمان جواب مي دهند, و در مدت زمان كوتاهي بهبودي كامل به لطف خداوند متعال حاصل مي شود.
اين گروه بيماران بايد از خوردن بستني و مواد غذايي يخ زده و سرد مطلقاً پرهيز نمايند
گروه دوم:
اين نوع بيماران نيز اگر سريع تشخيص داده شوند به درمان جواب خوبي را مي دهند و اگر در درمان كوتاهي شود, اين گروه در معرض حملات متعددي قرار مي گيرند و هر چقدر كه اين حملات ادامه يابد, درمان نيز به همان نسبت دشوارتر مي شود.
بيماران بايد بيشتر رعايت كنند تا سريعتر درمان شوند. ضمنا اگر بيمار علت بيماري خود را بداند مي تواند به راحتي با اين بيماري كنار آمده و آن را درمان كند و سلامتي خود را هر چه سريعتر بدست آورد. حال علت اين بيماري را براي عزيزان شرح مي دهم.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
چه كساني دچار بيماري MS مي شوند؟
عموما دو گروه از اشخاص دچار اين بيماري ( MS ) مي شوند:
۱ـ گروه اول:
اين نوع افراد عموما اشخاصي هستند فوق العاده حساس, زودرنج و عصبي و با كمترين ناملايمات از حالت عادي خارج شده و تعادل خود را از دست مي دهند و ساعت ها فكر خود را مشغول كرده و به خود و ديگران پيله مي كنند.
۱ـ گروه دوم:
افرادي هستند كه از نظر ژنتيك داراي طبع سردي بوده و مدام از غذاهاي سردي بخش (غذاهائي با pH اسيدي) به حد وفور استفاده مي كنند و علاقه زيادي به خوردن ترشي, سركه, تمبر هندي, ماست, قره قورت و امثالهم دارند.
حال اين دو گروه افراد را مورد بررسي و مطالعه دقيق قرار مي دهيم تا علت هاي اين بيماري دقيقا مشخص شود و سپس به درمان اين بيماري لاعلاج و يا صعب العلاج از نظر علم پزشكي روز (مدرن) كه شناخته شده نيست مي پردازيم, تا شما عزيزان متوجه شويد كه اين بيماري غير قابل علاج از نظر پزشكي، در واقع علاج پذير بوده و مي توان آن را به لطف خداوند درمان كرد.
البته هر چه سريعتر شناخته شود به همان نسبت به درمان سريعتر جواب مي دهد و شخص از اين گرفتاري نجات پيدا مي كند.
متاسفانه علم پزشكي روز در دنياي مدرن امروزي فقط و فقط درمان را در دارو مي بيند و بس! خصوصا علم پزشكي در كشور عزيز ما ايران چشم به دست پزشكان غرب خصوصا دكتران دارو ساز غرب دوخته و منتظرند كه چه زماني آنان اعلام كنند كه داروي فلان بيماري كشف و ساخته شد و پزشكان ايران از آن استفاده نمايند.
در اينجا سوالي پيش مي آيد كه آيا اين امكان وجود ندارد كه بيماريها را بدون استفاده از دارو درمان كرد؟
چرا پزشكان محترم به جاي اينكه وقت با ارزش خود را صرف كشف و ساختن دارو نمايند اين وقت را صرف تشخيص و كشف علت بيماري ها نمي كنند؟
در حقيقت بيماري علت نيست كه مي خواهيم با دارو از بين ببريم بلكه معلول است اگر علت را كشف كرديم و آن را از بين برديم معلول نيز از بين خواهد رفت يعني بيماري ديگر مفهومي ندارد و مسلماً با اين روش بيماري براحتي از بين خواهد رفت.
ضمنا پيشگيري مهمتر از درمان است! چرا پيشگيري نكنيم؟ در حاليكه پيشگيري هزينه اي ندارد.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
علت بيمار شدن گروه اول:
۱ـ حساس بودن, زودرنج شدن و عصبي بودن و پيله كردن:
يكي از عمده ترين علت هاي اين بيماري عصبي شدن افراد است كه آن را مورد مطالعه و بررسي قرار ميدهيم. يكي از عمده علتهاي عصبي شدن در واقع كمبود مواد غذايي يا مواد معدني و ويتامين ها در بدن بوده و همچنين مواد زائد در سلولها و بافتها ست.
هرگاه شخص از نظر فيزيولوژي دچار اختلال شود از نظر سيستم عصبي نيز دچار ناراحتي روحي و رواني خواهد شد و با كمترين برخوردي عكس العمل نشان خواهد داد. براي درك بهتر اين مساله مي توانيم (همو ستاز) را مورد بررسي قرار دهيم.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
هموستاز چيست؟
اصطلاح هموستاز در فيزيولوژي به معناي ثابت نگاه داشتن مواد موجود در محيط داخلي بدن است اساساً تمام اندام ها و بافت هاي بدن اعمالي را انجام مي دهند كه به حفظ اين شرائط ثابت كمك مي كند.
ريه ها اكسيژن مورد نياز سلول ها را تهيه مي كنند, كليه ها غلظت هاي يوني را ثابت نگاه مي دارند دستگاه گوارش مواد غذايي اندامها را تامين مي كند.
مادامي كه اكسيژن,گلوكز, يون هاي مختلف, اسيدهاي آمينه و ذرات چربي به مقدار كافي و با غلظت هاي مناسب در محيط داخلي وجود داشته باشند سلولها مي توانند به زندگي, رشد و انجام وظائف خود ادامه دهند باز براي درك بيشتر اين مساله (پروتوپلاسم) را توضيح مي دهم.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
پروتوپلاسم چيست؟
پروتوپلاسم شامل پنج بخش مي باشد كه عبارتند از:
آب,الكتروليت ها, پروتئين ها, لپيدها و كربوهيدرات ها مي باشد.
الكتروليت ها, موجب انتقال امواج الكتروشيميايي در رشته هاي عصبي و عضلاني مي شوند و همچنين فعاليت واكنشهاي مختلف آنزيمي را براي متابوليسم سلولي تضمين مي كنند.
براي پي بردن به علت دقيق عصبي شدن لازم است علاوه بر اين توضيحات مايعات بدن را نيز توضيح مختصري بدهم تا مساله كاملا مشخص شود. از عزيزان تقاضا مي شود به مطالبي كه گفته مي شود دقيقاً عنايت فرمايند تا مساله مشخص شود.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
مايعات داخل و خارج سلولي:
حدود دو سوم بدن انسان را مايع تشكيل مي دهد اگر چه قسمت اعظم اين مايع در داخل سلول ها قرار دارد كه آن را مايع داخل سلولي مي نامند.
حدود يك سوم آن در فضاهاي خارج سلولي قرار داشته و آن را مايع خارج سلولي مي نامند.
مايع داخل سلولي,اختلافات قابل ملاحظه اي با مايع خارج سلولي دارد.
بعنوان مثال:
يونهاي سديم و كلر در مايع خارج سلولي بيشتر از مايع داخلي سلولي و غلظت يونهاي پتاسيم, منيزيم و فسفات به عكس در مايع داخل سلولي بيشتر از مايع خارج سلولي است.
هيچ سلولي نيست كه فاصله اش تا مويرگها از ۲۵ تا ۵۰ ميكرون بيشتر باشد. همين امر تقريباً انتشار هر نوع ماده اي را از مويرگهاي به سلول در ظرف چند ثانيه تضمين مي كند.
مايع خارج سلولي: محتوي مقدار زيادي يونهاي سديم,كلر و بيكربنات, مواد غذايي لازم براي سلول ها از قبيل اكسيژن, گلوكز,اسيدهاي چرب و اسيدهاي آمينه و انيدريد كربنيكي كه مي بايد از طريق ريه ها دفع شود. (مواد زائد)
و فرآورده هاي سلولي ديگري كه مي بايد از راه كليه ها دفع شوند (مواد زائد)
نتيجه: مطالبي كه بيان شد نشان مي دهد كه هر نوع كمبود موادي در مايعات بدن موجب عدم انتشار امواج الكتروشيميايي رشته هاي عصبي مي شود كه اين امر موجب عصبي شدن در افراد مي شود.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
۲ـ علت حساس و زود رنج بودن:
وقتي كه تعادل املاح معدني در بدن بهم مي خورد, انسان با كمترين برخوردي عصبي مي شود و هم چنين كار غدد درون ريز در بدن مختل مي شود. همين امر موجب مي شود كه ترشحات طبيعي معده مختل شده و دو برابر حد طبيعي اسيد ترشح شود.
روزانه معده يك انسان بالغ حدود ۲ ليتر اسيد كلريدريك ترشح مي كند كه در هضم غذا نقش اصلي را ايفا مي كند. وقتي كه انسان دچار عصبيت مي شود اين مقدار اسيد به دو برابر حجم واقعي و طبيعي خود مي رسد كه در واقع روزانه 4 ليتر اسيد معده كه فوق العاده قوي است ترشح مي شود. همچنين با عصبي شدن كار غدد درون ريز از جمله: غده هيپوفيز در مغز, غده تيروئيد در جلوي گردن و غدد پاراتيروئيد و غده مهم و حياتي لوزالمعده (پانكراس) و غده فوق العاده حياتي فوق كليه كه اپينفرين و نوراپينفرين و كورتيزول ترشح مي كنند مختل شده و تخمدان ها در خانم ها و بيضه ها در آقايان نيز كارشان مختل مي شود.
اختلال در غدد درون ريز موجب مي گردد كه سيستم داخلي بدن بهم ريخته و انسان از حالت تعادلي روحي و رواني خارج گردد اگر بخواهيم همه غدد درون ريز را بطور مفصل و جداگانه توضيح دهيم از حوصله اين مقاله خارج است و به همين مقدار اشاره بسنده مي كنيم تا علت روشن شود. چون غدد درون ريز در بدن يك حالت پس خورد ( FeedBack ) را دارد و با سيستم عصبي و محركهاي شيميايي كار مي كند اگر اين سيستم مختل شود، نتيجه مشخص است و آن عدم هماهنگي بين اندام هاي بدن است و اين عدم هماهنگي يعني اختلال در كليه سيستمهاي بدن انسان، در نهايت خارج شدن انسان از حالت تعادل و بيماري است.
يكي از عوارض مهم عصبي شدن اثرات مخرب روي سيستم گوارش است كه مقداري در اين باره صحبت مي كنم تا علت پيله كردن در افراد مشخص شود و شما عزيزان به اين مساله آگاه شويد.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
۳ـ علت پيله كردن در افراد عصبي و حساس و زود رنج چيست؟
همان طور كه قبلا بيان شد بر اثر عصبي شدن اسيد معده دو برابر حجم طبيعي خود ترشح مي شود و همين امر موجب مي شود كه ناراحتي هاي گوارشي افزايش يابد و در نهايت شخص دچار زخم معده و زخم اثني عشر شده و بيشتر عصبي مي شود و همين امر موجب مي گردد كه مواد لازم به اندازه كافي به سلول ها و در نهايت به اندام ها نرسد.
يكي از شايع ترين بيماري هاي گوارشي يبوست مزاج است كه همين امر باعث مي شود كه شخص مبتلا به بيماري يبوست شود در اين حال بيمار فوق العاده عصبي و حساس و زودرنج مي شود. علي الخصوص به خود و يا به ديگران پيله مي كند.
حال يبوست مزاج چطور چنين كاري را موجب مي شود.
بر اثر يبوست توقف غذا در روده بزرگ (كولون) بيش از حد طبيعي شده و همين امر موجب مي گردد كه تخمير زيادي توسط باكتري ها بوجود آيد و انواع گازهاي سمي و سم خطرناك پتومائين در روده بزرگ افزايش يابد و آسيب هاي جبران ناپذيري را متوجه شخص نمايد. بر اثر يبوست اين گازها و سموم خطرناك دفع نشده و دوباره از طريق جداره روده جذب شده و وارد خون مي شود در واقع خون را آلوده كرده و مي توان گفت تا حدود زيادي خون را مسموم مي كند در نتيجه خون مسموم در كليه اندام ها به جريان در آمده خصوصا از اين مواد آلوده سلول هاي مغز و اعصاب استفاده كرده و از حالت طبيعي خارج مي شوند.
همين امر موجب مي گردد كه شخص تعادل روحي و رواني خود را از دست دهد و بيمار گردد و اما سمومي كه در روده بزرگ ايجاد مي شوند عبارتند از:
گازهاي سمي مانند: اندل, اسكاتل, فنل, سولفور و هيدروژن و سم خطرناك پتومائين كه بر اثر تخمير در روده بزرگ ايجاد مي شود.
همان طور كه گفته شد اين سموم وارد خون شده و سلول هاي مغز و اعصاب از اين خون تغذيه مي كنند حال خود در اين مورد قضاوت كنيد تا نتيجه بر شما مشخص شود. مطالبي كه بيان شد عوارض يبوست بود. يبوست عوارض بي شماري را در بر دارد كه به چند تاي آنها اشاره مي كنم تا خود بر صحت گفتار اين حقير پي ببريد و در رفع آن كوشا باشيد تا انشاء اله حالت هائي كه اين بيماري در پي دارد بر آن فائق شده و نجات پيدا كنيد.
علائم باليني كه اين گونه افراد ( يبوست مزاج ) دارند عبارتند از:
بوي بد و تنفر آميز دهان, تلخ بودن دهان, داغ شدن بدن خصوصا ناحيه شكم و روده ها, ريزش مو, موخوره,كم اشتهايي و بي اشتهايي, حالت تهوع, عصبي شدن بي مورد, پيله كردن و گير دادن, جوش صورت و پشت در قسمت شانه ها, ناراحتي هاي پوستي از قبيل لكه هاي سفيد در صورت يا لكه هاي قهوه اي در بدن, شوره سر, سردردهاي ميگرني ( قسمتي از سريا نيمه سر), ضعيف شدن چشم, تار شدن بينايي يا حالت دوبيني, بي حوصلگي و امثالهم ...
افرادي كه دچار چنين ناراحتي هائي هستند با مراجعه مكرر به انواع متخصصين در نهايت به نتيجه مطلوبي نرسيده و سردرگم مي شوند و مهمتر اين كه علت مسائلي را كه برايشان پيش آمده نمي دانند. البته يبوست علائم عديده اي دارد و بنده به چند مورد اساسي آن اشاره كردم و الا خود نياز به جزوه جداگانه است.
در حالت يبوست مواد غذايي داخل خون كم شده و انواع سموم در آن افزايش مي يابد و در حقيقت بدن شخص خصوصاً سلول ها و اندام ها دچار فقر غذايي مي شوند و ناخودآگاه شخص حساس, زود رنج و عصبي مي شود و به خود يا ديگران پيله مي كند.
زيرا مواد غذايي كافي به سلول ها و اندام ها نرسيده و آنان به خوبي نمي توانند وظائف خود را انجام دهند.
نتيجه: نتيجه اي كه از گفتار بالا بدست مي آيد اين است كه يبوست در بيماران مبتلا به ( MS ) فوق العاده خطرناك بوده و تعادل روحي و رواني و حركتي آنها را مختل كرده و موجب مي گردد كه حملات يكي پس ديگري متوجه اين بيماران شده زيرا اينگونه افراد به انرژي زيادي نياز دارند و قبلا بيان شد كه يبوست فقر غذايي ايجاد مي كند و همين امر موجب شدت بيماري خواهد شد و خداي ناكرده اين گونه بيماران زمينگير خواهند شد.
يكي از مهمترين مسائلي كه اين گونه بيماران بايد توجه نمايند كنترل سيستم گوارشي است خصوصاً يبوست مزاج كه بايد از ان بر حذر باشند در غير اين صورت كار مشكل تر خواهد شد.
عزيزان بايد دقت نمايند تا از اجابت مزاج خوبي برخوردار شوند تا مساله اي پيش نيايد پس با رژيم غذايي مناسب و طبيعي مي توانند سيستم گوارش خود را فعال نگه دارند و اجازه ندهند كه چنين معضلي به سراغشان بيايد در غير اين صورت بيماران مبتلا به ( MS )كه داراي يبوست مزاج هستند هنگام راه رفتن از تعادل فيزيكي برخوردار نخواهند شد.
باور نداريد؟ امتحان كنيد، تا به اين مهم پي ببريد
مژده به بيماران مبتلا به ( MS ) در مورد تغذيه روزانه خويش:
بنده حقير در مورد مزاج غذاها در جزوه اي مختصر كليه غذاهاي مصرفي را بيان كرده ام كه هر مواد غذايي از چه طبعي برخوردار است و شما عزيزان با مراجعه به آن جزوه مي توانيد غذاهاي انرژي زا و مفيد را انتخاب كرده و مصرف كنيد تا دچار مساله اي نشويد. به اميد روزي كه همه عزيزان بيمار را در نهايت سلامتي و تندرستي ببينيم كه انشاء الله آن روز نزديك است عزيزان سعي كنند كه مطالبي كه عرضه مي شود با نهايت دقت و صبر و حوصله مطالعه كنند.
تا به مطالب مندرج پي ببرند و عمل نمايند تا هر چه سريعتر از اين بيماري نجات پيدا كنند عزم و اراده شما عزيزان بيش از نيمي از درمان است سعي كنيد كه مايوس و نا اميد نشويد زيرا نا اميدي بزرگترين گناه است.
علم پزشكي فعلا دنبال داروي اين بيماري است نه علت آن و اگر به اميد دارو بنشينيد وقت از دست خواهد رفت ولي بنده دنبال علت بوده ام نه دارو و به همين منظور خداوند عزيز لطف كردند و علت را شناختم پس جاي نگراني نيست.
با مطالعه اين جزوه و عمل به آن خود به اين مساله پي خواهيد برد كه چرا بيمار شده ايد و الان مي توانيد خود را درمان كنيد. درمان اين بيماري فوق العاده ساده و عملي است نااميد نشويد و توكل بر خدا كنيد تا هر چه سريعتر شفاي عاجل نصيب شده چون شفا فقط دست خدا است. متاسفانه علم پزشكي درمان خيلي از بيماري ها را هنوز نشناخته و به علت آن ها پي نبرده است. مگر بيماري ميگرن تا كنون از نظر علم پزشكي شناخته شده كه MS شناخته شود.
در حاليكه علت ميگرن كاملا مشخص بوده و در حداقل زمان حدود يك هفته به لطف الهي درمان مي شود چون علت مشخص است در واقع درمان ما, خلاصه مي شود در از بين بردن علت, نه تجويز دارو.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
علت بيمار شدن گروه دوم:
افرادي هستند كه از نظر ژنتيك داراي طبع سردي بوده و مدام از غذاهاي سردي بخش (غذاهايي با pH ا سيدي) به حد وفور استفاده مي كنند. قبل از اين كه در مورد گروه دوم صحبتي شود براي روشن شدن افكار شما عزيزان مطالبي را بايد عنوان كنم تا شما عزيزان متوجه شويد كه گروه دوم چگونه افرادي هستند و چرا دچار اين بيماري مي شوند. اگر كليه انسان هاي موجود در كره خاكي را دقيقا مورد بررسي و مطالعه قرار دهيم به چنين نتيجه اي خواهيم رسيد انسان ها را به 3 گروه عمده تقسيم مي كنيم
۱ـ افرادي كه داراي طبع سردي هستند.
۲ـ اشخاصيكه از طبع گرمي برخوردارند.
۳ـ كسانيكه داراي طبع معتدلي هستند.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
طبع چيست؟
حالتي است كه عواملي چون محيط زيست شرائط آب و هوايي, نوع تغذيه، عوامل جغرافيايي, دماي محيط و نحوه زندگي و نژاد حالتي را از نسلي به نسل ديگر انتقال مي دهد و آن حالت ارثي است اين حالت ها در افراد مختلف متفاوت بوده و بعضي از افراد بدنشان گرايش به حالت اسيدي داشته كه اين حالت را از نظر طب قديم (طبع سرد) مي نامند. و اين طبع تا آخر عمر با شخص بوده و تغييري نمي كند.
و اما افرادي كه بدنشان گرايش بسوي بازي (قليايي) دارند به آن دسته از افراد مي گوييم كه از طبع گرمي برخوردارند.
و اما طبع معتدل طبعي است ميان سرد و گرم كه در واقع حالت تعادل را دارد و عموما اينگونه افراد نسبت به دو گروه ديگر كم بوده و كمتر دچار انواع بيماري ها مي شوند. يعني pH بدن اينگونه افراد بيشتر حالت تعادل را دارد و براحتي تغيير نمي كند.
نتيجه: پس طبع سرد كه ارثي است و افرادي كه داراي چنين طبعي هستند اگر در مورد غذاي مصرفي روزانه خود دقيق نباشند بيشتر در معرض بيماري ( MS ) قرار مي گيرند. زيرا مواد غذايي هم مثل انسان داراي طبايع مختلف بوده و بايد مورد مطالعه و بررسي قرار گيرد تا طبع مواد غذايي مشخص شود در غير اين صورت افراد دچار انواع بيماري ها خواهند شد.
بعنوان مثال: آيا تاكنون انديشيده ايد كه فرق ماست با ترشي و خرما چيست؟
هر كدام چه اثرات مفيد يا مخربي را در مغز و ساير اندام هاي بدن ايجاد مي كنند يا خير؟
بدن انسان هم از اندام هاي مختلفي تشكيل شده و هر كدام داراي طبع مختلفي هستند كه مختصري به آن مي پردازيم. جالب توجه اين كه بدن انسان از اندام هاي مختلفي تشكيل شده است مانند:
مغز, كليه ها, كبد, استخوان ، سيستم گوارش و امثالهم... از نظر طب قديم هر كدام از اين اندام ها داراي طبع خاصي بوده كه بايد مورد شناسايي قرار گيرد, تا اشخاص در نوع غذاي مصرفي خود دقت بيشتري را مبذول دارند.
بعنوان مثال سيستم مغز و اعصاب (اعصاب مركزي) از طبع سردي برخوردار است يعني اين اندام گرايش بحالت ا سيدي دارد و اگر افراد از غذاهاي سردي بخش (اسيدي) مرتب استفاده نمايند اين عضو حساس را دچار اختلال و بيماري خواهند نمود از جمله ( MS ), براي درك بيشتر اين مطلب ناچاراً اصطلاح (pH ) را بايد توضيح دهم تا مسائل براي شما عزيزان روشن تر شود و علت بيماري خود را بدانيد و با رعايت مسائل بيان شده خود را از اين حالت نجات دهيد. انشاء الله
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
pH چيست؟
pH يعني غلظت يون هيدروژن در مايع خارج سلولي است.
بر اثر نوع تغذيه در بدن انسان حالتي بوجود ميآيد (كاهش يا افزايش يون هيدروژن) كه گرايش بحالت اسيدي يا بازي دارد كه آن حالت را pH گويند. كه در بدن بايد حالت ثابتي را داشته باشد. غلظت يون هيدروژن در مايع خارج سلولي بطور طبيعي در حد ثابت تقريبا اكي والان در ليتر مي باشد اين مقدار مي تواند تا بدون ايجاد مرگ تغيير كند در واقع pH براي بيان غلظت هيدروژن مورد استفاده قرار مي گيرد.
اگر بخواهيم بطور ساده تر بيان كنيم چنين مي شود:
pH طبيعي خون در حالت عادي ۳/۷ است و گاهي اوقات بر اثر نوع تغذيه تغيير مي كند اگر تغييرات كاهش يابد و pH بطرف (۴/۷ - ) برود اين حالت را (اسيدوز) مي نامند و اگر افزايش يافته بطرف (۴/۷ + ) برود آن حالت را ( آلكالوز) گويند.
عموما در بيماران مبتلا ( MS ) pH اكثراً گرايش به حالت اسيدي داشته و اگر اين حالت بر اثر نوع تغذيه تكرار شود بيمار در معرض حملات مداوم قرار خواهد گرفت, و حال بيمار بمرور رو به وخامت خواهد رفت. جالب توجه اينكه غذاهائي كه اين حالت (اسيدوز) را ايجاد مي كنند اين نوع بيماران علاقه وافري به مصرف آن نشان مي دهند.
مانند: ماست, بستني, ترشي, تمبر هندي, ماهي و امثالهم...
توجه: اين گونه بيماران بايد از مصرف غذاهاي اسيدي دوري جسته و رعايت حال خويش را بنمايند.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
اسيد و باز چيست؟
تعريف اسيد: اسيد مولكول يا يوني است كه مي تواند يك هيدروژن به محلول اضافه كند يا بهتر و ساده تر بگويم اسيد دهنده هيدروژن مي باشد.
تعريف باز: باز مولكول يا يوني است كه بتواند با يون هاي هيدروژن تركيب شود و يا بهتر بگويم بازگيرنده هيدروژن است.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
تعادل اسيد و باز
منظور از تعادل اسيد و باز تنظيم غلظت يون هيدروژن در مايعات بدن است.
توجه: تغييرات مختصري در غلظت يون هيدروژن نسبت به مقدار طبيعي موجب تغييرات بارز در سرعت واكنشهاي شيميايي در سلول ها مي گردد.
به اين معني كه بعضي از واكنشها را آهسته و بعضي را تسريع كند, به همين دليل تنظيم غلظت يون هيدروژن يكي از جنبه هاي مهم هموستاز است هموستاز را قبلا توضيح داده ام كه يعني ثابت نگاه داشتن مواد لازم در محيط داخلي بدن است. كه اين كار را اندام هاي مختلف بدن انجام مي دادند تا بدن دچار اختلال نشود. حال براي درك بهتر و بيشتر مطالب فوق اثرات اسيدوز و آلكالوز را توضيح مي دهم تا شما عزيزان به علت بيماري خود پي ببريد.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
اثرات اسيدوز و آلكالوز بر روي بدن
اسيدوز: اثر عمده اسيدوز تضعيف سيستم عصبي مركزي است هنگامي كه pH خون از ۲/۷ كمتر مي شود سيستم عصبي آنقدر تضعيف مي گردد كه شخص در ابتدا حواس خود را از دست داده و بعداً دچار اغماء مي شود.
بيماري ( MS ) چون بيماري اعصاب مركزي است با هر اسيدوزي اين سيستم تضعيف شده و به مرور پلاك هاي متعددي در مغز يا نخاع به وجود مي آيد, اين نوع بيماران جدا از حالت اسيدوز بايد بدور باشند تا درمان شوند در غير اين صورت بيماري پيشرفت كرده و درماني نخواهد داشت زيرا بر اثر پيشرفت بيماري غلاف هاي نرون يعني (ميلين ها) از بين رفته و بدن به راحتي نمي تواند آن را ترميم كند.
آلكالوز: اثر عمده آلكالوز بر روي بدن افزايش تحريك پذيري است كه سيستم عصبي را تحريك مي كند اين اثر هم در سيستم عصبي مركزي و هم در سيستم عصبي محيطي حادث مي شود.
معمولا اعصاب محيطي قبل از سيستم عصبي مركزي مبتلا مي شوند. بطور اتوماتيك و مكرر امواج عصبي از خود صادر مي كنند در نتيجه عضلات وارد يك حالت تتاني يعني يك حالت اسپاسم تونيك مي شوند. تتاني معمولا در ابتداء در عضلات ساعد ظاهر شده و به سرعت به عضلات صورت و سرانجام به سراسر بدن منتشر مي شود.
توجه: عموما افرادي كه دچار اسيدوز يا آلكالوز شديد مي شوند ابتدا به حالت اغماء فرو رفته و بعد در آن حال مي ميرند.
در واقع اسيدوز و آلكالوز نتيجه نوع تغذيه بوده و افزايش يا كاهش يون هيدروژن ( pH ) عامل اصلي اين جريانات مي باشد.
در بيماران مبتلا به ( MS ) اكثرا دچار اسيدوز شده و بمرور تعادل خود را از دست مي دهند مصرف غذاهاي سردي بخش (اسيدي ) اين حالت را ايجاد كرده و اگر همين طور ادامه يابد تشديد مي شود و همين امر موجب حملات به شخص مي شود. آيا بدن مجهز به سيستمي نيست كه اين حالت را كنترل كند؟ و آنها كدامند؟
در جواب عرض مي شود كه چرا، اندام هايي هستند كه اين حالت را تا حد امكان كنترل مي كنند و تا حدي كاهش مي دهند بشرطي كه ما هم با آن اندامها همكاري نزديكي داشته باشيم و سعي كنيم كه باري را از روي دوش آن اندامها برداريم نه اين كه بر خلاف آنها عمل كنيم.
فعلا اين سيستم را توضيح ميدهم و شما عزيزان بدقت مطالعه كرده تا مسائل روشن شود.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
اندامهاي كنترل كننده اسيدوز و آلكالوز
دو اندام مهم و حياتي در بدن وجود دارند بنام هاي ريه ها و كليه ها, اين اندام ها تلاش مستمري را انجام مي دهند تا حالت هاي اسيدوز و آلكالوز را كنترل نمايند و ( PH ) را به حد طبيعي برسانند البته ناگفته نماند تلاش اين اندامها بستگي به مقدار يون هيدروژن در بدن مي باشد كه در اين حال ريه ها وارد عمل شده (اسيدوز يا آلكالوز تنفسي) و بمرور هيدروژن را از طريق بازدم به بيرون دفع مي كنند اما كليه ها در اين حالت (اسيدوز يا آلكالوز متابوليسمي) بايد كار مداوم و طاقت فرسايي را تحمل كنند تا هيدوژن اضافي موجود از طريق ادرار دفع شود. به همين دليل است كه ادرار هميشه اسيدي است و همين امر سالم بودن كليه را نشان مي دهد.
كليه ها قادرند در ظرف يك تا سه روز ( pH ) مايعات بدن را مجددا به مقدار تقريبا طبيعي بازگردانند.
توجه: حال اگر فردي هر روز از غذاهاي سردي بخش (ا سيدي) مرتب استفاده نمايد و مرتب بدن وي دچار اسيدوز شود, هر چقدر هم كه ريه ها و كليه ها وارد عمل شوند قادر نخواهند بود كه pH بدن را به حالت طبيعي برگردانند زيرا همانطور كه بيان شد كليه ها حدود 1 تا 3 روز متوالي بايد تلاش كنند تا حالت اسيدوز يا آلكالوز را خنثي نمايند.
پس در نتيجه اسيدوزهاي مكرر بر روي اعصاب مركزي اثر گذاشته و آن را به مرور تضعيف نموده و عاملي است مهم در ايجاد پلاك ها و عدم فعاليت نرون ها.
توجه: هر نوع اسيدي فعاليت هاي نرون هاي مغزي را شديداً كاهش مي دهد.
پس مهمترين علت بوجود آمدن ( MS ) در افراد وجود طبع سرد و خوردن غذاهاي سردي بخش و همچنين عصبيت هاي مكرر و حساسيت و زود رنجي است. با آگاهي به اين مطالب و شناخت طبع خود و شناخت طبع مواد غذايي مي توانيد از اين بيماري لا علاج به قول پزشكان نجات پيدا كرده و به زندگي عادي خود ادامه دهيد. پس عزيزان با در نظر گرفتن مطالب گفته شده سعي كنيد اراده اي محكم و آهنين پيدا كرده و خود را به راحتي درمان كنيد.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
متابوليسم مغز
مغز و متابوليسم مغز ويژگيهاي خاصي دارد كه توضيح مختصري بيان مي شود.
ميزان كل متابوليسم و ميزان متابوليسم نورون ها:
متابوليسم مغز در حال استراحت ۱۵ درصد متابوليسم كل بدن را تشكيل مي دهد با وجودي كه جرم مغز فقط 2 درصد جرم كل بدن است.
بنابراين متابوليسم مغز در حال استراحت حدود ۵/۷ برابر متابوليسم بقيه بدن ا ست قسمت اعظم بافت هاي بدن مي توانند براي چندين دقيقه و بعضي تا نيم ساعت بدون اكسيژن به كار خود ادامه دهند. در اين مدت سلول هاي بافتي انرژي خود را از طريق متابوليسم بي هوازي بدست مي آورند كه به معني آزاد شدن انرژي تجزيه نسبي گلوكز و گليكوژن اما بدون تركيب با اكسيژن ا ست.
اما متاسفانه مغز قادر به انجام متابوليسم بي هوازي زيادي نيست, زيرا متابوليسم بسيار زياد نرون ها اجازه چنين كاري را نمي دهند زيرا انرژي بسيار زيادي كه براي هر سلول مغز در مقايسه با بيشتر بافتها مورد نياز است. دليل ديگر مقدار گليكوژن انبار شده در نورون ها بسيار مختصر است.
سومين دليل به ذخائر اكسيژن در بافتهاي مغزي نيز بسيار اندك است بنابراين فعاليت نورون هاي مغز بستگي به رسيدن ثانيه به ثانيه اكسيژن خون دارد. با كنار هم گذاشتن اين عوامل مختلف مي توان براحتي درك كرد كه چرا قطع ناگهاني جريان خون به مغز يا كمبود ناگهاني اكسيژن در خون مي تواند در ظرف ۵ تا ۱۰ ثانيه موجب از هوش رفتن انسان شود.
نتيجه: افرادي كه مبتلا به بيماري MS هستند بايد از غذاهاي انرژي زا مانند عسل و ليموترش تازه مرتب استفاده نمايند واز هواي پاك كه داراي اكسيژن كافي است همچنين برخوردار شوند.
تا اين بيماري بسرعت از بين برود با آگاهي از شرائط مغز بيماران از خوردن غذاهاي سردي بخش يا (ا سيدي) و يا غذاهاي كم انرژي پرهيز نمايند. زيرا نتيجه عكس خواهد شد و اين گونه بيماران دچار كمبود انرژي شده و بسرعت خسته خواهند شد. زيرا خوردن ماست يا برنج سفيد آن انرژي لازم را براي مغز ايجاد نمي كند و به همين دليل اكثر بيماران مبتلا به ( MS ) از كمبود انرژي و خسته شدن شكايت دارند. براي جبران اين نتيجه بايد از عسل بمقدار 200 گرم روزانه مصرف نمود, زيرا يكي از مهمترين شگفتي هاي عسل اين است كه براي جذب نياز به انسولين ندارد. ثانيا بسرعت جذب سلولهاي مغزي مي شود ثالثاً چون از نوع قندهاي چپ گرا مي باشد در ساختمان اسيد آمينه ها بكار مي رود و الا آخر.
بازگشت به فهرست مقاله
--------------------------------------------------------------------------------
غذاي اصلي سلولهاي مغز
در شرائط طبيعي تقريباً تمام انرژي مصرف شده توسط سلولهاي مغز بوسيله گلوكز تامين مي شود كه از خون گرفته مي شود همانطور كه در مورد اكسيژن نيز صدق مي كند. قسمت اعظم اين گلوكز دقيقه به دقيقه و ثانيه به ثانيه از خون مويرگي گرفته مي شود و كلا حدود 2 دقيقه ذخيره گلوكز بطور طبيعي بصورت گليكوژن در نورون ها در هر زمان معين انبار مي شود يك صفت ويژه حمل گلوكز به نورون ها اين است كه انتقال گلوكز به داخل نورون ها از طريق غشاء سلول بر خلاف تقريبا تمام سلول هاي بافتي ديگر بستگي به انسولين ندارد انجام مي شود.
حتي در بيماراني كه ديابت شديد دارند و ترشح انسولين در آنها صفر است گلوكز كماكان به آساني بداخل نورون ها انتشار مي يابد كه جاي بسي خوشوقتي است. زيرا اين روش مانع از اين مي شود كه عمل مغز در بيماران ديابتي مختل شده و از بين برود. در بيماران مبتلا به ( MS ) هم اگر انرژي كافي به مغز نرسد همان طور كه قبلا متذكر شدم دچار كمبود انرژي و خستگي زودرس خواهند شد و مشكلات زيادي بسراغ آنان خواهد آمد. و دچار عدم تعادل خواهند شد پس عزيزان در غذاي مصرفي روزانه خود كمال دقت را مبذول دارند تا دچار مساله اي نشوند
http://www.tebbeghorani.com/papers/ms.htm
اشتراک در:
پستها (Atom)